غلامحسین دینانی در مراسم رونمایی از کتاب جدید خود گفت: فلسفه خیلی دانستن نیست، فلسفه باز بودن ذهن برای حرفهای تازه و تحمل کردن مخالف است. اگرسیاستمداران دنیا این حرف را از فلسفه یاد میگرفتند، اینقدر مزخرف نمیگفتند؛ ترامپ اگر میتوانست گفتوگو کند این مزخرفات را نمیگفت.
به نقل از روابط عمومی سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، دومین نشست ویژهبرنامه «پنج شب، پنج کتاب، پنج شخصیت» یکشنبه (۲۷ آبانماه) در موزه کتاب و میراث مستند سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران برگزار شد و از کتاب «وحدت هستی و هستیِ واحد» نوشته غلامحسین ابراهیمی دینانی رونمایی شد
.در این نشست علاوه برنویسنده کتاب، سیدمصطفی محقق داماد، اشرف بروجردی، رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران و جمعی از استادان و علاقهمندان فلسفه و علوم انسانی نیزحضور داشتند.
در ابتدای مراسم، علی اوجبی که تدوین کتاب «وحدت هستی و هستیِ واحد» را انجام داده با اشاره به اینکه این کتاب متن پایاننامه دکتر دینانی است که در سال ۱۳۴۷ در مقطع فوق لیسانس تهیه شده است گفت: فلسفه دانش عقلی است و قواعد فلسفه با قواعد اعتباری و دانشگاهی متفاوت هستند. من حدس میزنم ایده این کار به صورت مهندسی معکوس در ذهن او نقش بسته و سپس به سراغش رفته است.
مدیرکل اداره نسخ خطی سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران اظهار کرد: قواعد فلسفه دو دستهاند؛ برخی بدیهی هستند و برخی دیگر از قواعد فلسفی نیاز به اثبات دارند و برای اثباتشان باید سراغ بدیهیات رفت. استاد هم طبق این روال پیش رفته است. در بدیهیات به دنبال اثبات نرفته و نظریات را بر اساس بدیهیات اثبات کرده است. ۱۵۰ قاعده فلسفی که در این کتاب آمده، همه قواعد فلسفه نیست. دکتر دینانی به خاطر برخی محدودیتها به این ۱۵۰ قاعده بسنده کردند. پیشنهادم این است این قواعد نیز در قالب کتابی کار شود. برخی قواعد مورد استفاده فلاسفه فقط به خودشان اختصاص داشت. پس خوب است است نمایههایی باشد که قواعد مورد تایید استاد را از سایر قواعد تفکیک کند. تلاش من این بود کتابی که امروز رونمایی میشود عین پایاننامهاش باشد. تنها اسم کتاب را من انتخاب کردم و همه کتاب متعلق به اوست. متاسفم که ۵۰ سال این کتاب خاک میخورده است.
او افزود: یکی از نقدهایی را که به دینانی میشود پاسخ میدهم، قاعده فلسفی قطعا باید مستندش عقل باشد و قطعا یقینی است. کاری که ابن سینا کرده این است که همه آثار را به بدیهیات بر میگرداند. از اینروست که ابن سینا مورد علاقه استاد قرار دارد. مهمترین کتاب ابن سینا «اشارات و تنبیهاتش» بود. این کتاب مملو از قواعد فلسفی است آنجا که قاعده فلسفی بدیهی است میگوید تنبیه چون برای بدیهیات لازمهاش تذکر و تنبه است اما جایی که اشاراتش است قواعد نظری است که به ادله نیاز دارد. در قواعد بدیهی وقتی موضوع را تصور میکند حکم میکند. کار فیلسوف این است که تصور درست موضوع و محمول را تنبه بدهد، وقتی تصورش درست شود حکم میکند. شیوه او سوال پی در پی است که از این شیوه فرد را به تصور درست سوق میدهد. دینانی زمانی ناراحت میشود که فرد در این راستا همدلی نمیکند تا در مسیر سوالات به تصور درست، تنبه شود.
در ادامه مراسم عبدالله صلواتی، کارشناس و مجری برنامه زاویه در شبکه چهار سیما و پژوهشگر فلسفه، گفت: فلسفه از نظر من به مثابه سر درخت نخل است؛ اگر سر نخل را بزنید نابود میشود. سر فلسفه هم، متفکران معاصر ما هستند. اگر ملاصدرا و ابن عربی را به این خوبی میشناسیم به خاطر تلاش و مجاهدتهای فیلسوفان و متفکران معاصر است. اگر اینها نبودند ما به هیچ وجه ملاصدرا و ابن عربی نداشتیم. توجه به فلسفه اسلامی بدون توجه به متفکران معاصر که امتداد تفکر فلسفی هستند، یک تلاش بیهوده است.
صلواتی انعطاف دینانی نسبت به رهیافتهای مختلف فلسفی را ستود وگفت: او مدعی نیست فلسفه ملکه علوم است پس کلام و عرفان را کنار بگذاریم. حقیقتی را که در فلسفه مییابد، در عرفان و کلام هم میبیند، نه تنها نسبت به سنت ما گشوده هستند بلکه به سنت غربی هم گشوده هستند. دینانی به جای تمرکز بر نقد سعی کرده از توانایی فلسفی خود استفاده کند و به فلسفه اسلامی ما روح تازهای بدهد. این کار در این کتاب که درباره قاعده الواحد است اتفاق افتاده که در کتاب های دیگر او هم میبینیم.
او در ادامه خاطرنشان کرد: ویژگی مهمی در این کتاب هست و آن گفتوگوی نویسنده با متن و فیلسوف است. استاد دینانی جوری متن را مطرح میکند که گویا آن فیلسوف زنده است و با او بحث میکند. این چیزی نیست که بخواهیم در یک فلسفهورزی یا پژوهش فلسفی ساده ببینیم و اینها در فلسفه امروز غایب است. بیهوده نیست که استاد را به عنوان «فیلسوف گفتوگو» میشناسند؛ کسی که بتواند با خودش گفتوگو کند، میتواند با دیگران هم گفتوگو کند. به تعبیر افلاطون کسی که با خودش در صلح است میتواند با بقیه هم در صلح باشد. چون آقای دینانی با خودش در حال گفتوگو است پس میتواند بدون پریشانی با دیگران هم گفتوگو کند.
آیتالله سیدمصطفی محقق داماد نیز درباره کتاب جدید دینانی گفت: خوشحالم که درباره این کتاب صحبت میکنم. کتاب دکتر دینانی بسیار پرمحتوا ومفید است به شرطی که کتابهای دیگر او را نادیده بگیریم. من مطالبی به ایشان گفتم که میخواهم به شما هم بگویم؛ بهترین کتاب ایشان به نظر من «وجود رابط» است. هرکس میخواهد فلسفه اسلامی را بفهمد باید این کتاب را بخواند. من اگر جای دکتر دینانی بودم اجازه نمیدادم این کتاب پس از چهار دهه منتشر شود، چون او سه چهارسالی است که حرفهایی میزند که فلاسفه قبلی در فهرستشان نبوده است. اما در این کتاب از قاعده الواحد میگوید که در همه آثار هست. خود او هم در کتاب «قواعد کلی فلسفه» مفصلتر به این موضوع پرداخته است.
او افزود: کار بزرگ دینانی از نظر من دو کتاب مستطاب «قواعد کلی فلسفه» و «وجود رابط» است. چرا به کتاب «باور به یک اندیشه» او که سال گذشته منتشر شد توجه لازم صورت نگرفت؟ کتابی که از دردهای جامعه ما سخن میگفت.
آیتالله محقق داماد در ادامه به نام مناسب کتاب دکتر دینانی اشاره کرد و گفت: «تئوری وحدت هستی» دو نکته مثبت دارد؛ اول این که «خدای جدای از جهان» را نفی میکند. یکی از نکات منفی الهیات مساله «خدای جدای از جهان» است. برهان نظم که سالها برای اثبات آن کار میکردیم، در نهایت یک خدای جدا از جهان را اثبات میکرد. خدای جدا از جهان بود که باعث شد داروین بگوید زمان را به من بدهید، نیاز به ناظم نداریم. در کنار شعور داشتن هستی، آن چه میتواند با نظریه ناتورالیسم برخورد و بر آن غلبه کند، تئوری وحدت هستی است.
این مدرس حوزه و دانشگاه درادامه گفت: آقای دینانی صرفاً مداح فلاسفه اسلامی نیست. او فلسفه را فهم میکند و هر روز برای ما حرفهای تازهای مطرح میکند.
غلامحسین ابراهیمی دینانی نیز در پایان نشست گفت: تحول چه زمانی رخ میدهد؟ وقتی که ذهن منفتح باشد. یعنی درها را نبندیم. ذهن را باز بگذاریم و با امور عالم روبهرو شویم. لحظه به لحظه تجربه و حرف تازه داشته باشیم. حرف مخالف را هم گوش بدهیم. نمیگویم قبول کنیم اما تحمل شنیدن داشته باشیم. گاهی انسان درِ ذهن را میبندد و تا ابد در ذهنش اسیر میشود. زندان ذهنی از زندان باستیل و اوین سختتر است. آدمهایی هستند که ذهنشان را قفل کردهاند و تا ابد زندانی ذهن هستند. چیزی بدتر از زندانی ذهن بودن نداریم. کار فلسفه چیست؟ فقط دانستن نیست. کار فلسفه این است که زندان ذهن را باز نگه میدارد، ذهن باید درش باز باشد و آماده شنیدن لحظه به لحظه حرف و سخن تازه باشد.
او خاطرنشان کرد: فلسفه خیلی دانستن نیست؛ باز بودن ذهن و تحمل شنیدن حرف مخالف است. هرآدمی دوست دارد همه مردم مثل او فکر کنند. این حالت خودپرستی و زندانی ذهن بودنِ ذهن است. کار درست این است که ذهنی را منفتح کنید تا حرف تازه بشنوید. تعاریف زیادی از فلسفه شده است، تعریف من از فلسفه همین است: منفتح بودن، باز بودن ذهن برای حرفهای تازه و تحمل کردن مخالف.
او در ادامه تأکید کرد: اگرسیاستمداران دنیا این حرف را از فلسفه یاد میگرفتند، اینقدر مزخرف نمیگفتند. ترامپ اگر میتوانست گفتوگو کند این مزخرفات را نمیگفت. انسان اهل گفتوگوست. مونولوگ هم نوعی دیالوگ است. اصلاً فکر کردن یعنی گفتوگو. گفتوگو چه زمانی حاصل میشود؟ وقتی پرسش باشد. لازم نیست به زبان بیاید؛ همین است که الان میگویند بدون لفظ نمیتوان فکر کرد.
در پایان این مراسم، کتاب «وحدت هستی و هستیِ واحد» تازهترین اثر دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی با حضور نویسنده، جمعی از علاقهمندان فلسفه و حکمت، مدیران مرکز اسناد و کتابخانه ملی ایران و استادان و کارشناسان حوزه های مختلف علوم انسانی رونمایی شد.
انتهای پیام
ثبت نظر