به گزارش خراسان، تعبیرها درباره کیهان کلهر و کمانچهاش بیشمار است اما این بار حسین علیزاده در گوش همسر او تعبیر قابل تاملی به کار برده است. زهره سلطان آبادی، همسر کیهان کلهر در حاشیه حضور سرزده حسین علیزاده در کنسرت «شهر خاموش» کلهر، تصویری از لحظه دیدار این دو نفر را که آزاده بشارتی آن را به ثبت رسانده است، در صفحه شخصی خود به اشتراک گذاشته و با اشاره به حسین علیزاده نوشته:«چند شب پیش به تماشای یکی از کنسرتها آمده بود.
وقت خداحافظی در گوشم گفت: زهره! ایشان از آخرین دایناسورها هستند. به خوبی مواظبشان باش!» این تعبیر از زبان حسین علیزاده که خود از نوازندههای سرآمد کشورمان است ما را بر آن داشت از چند نوازنده بزرگ سازهای اصیل کشور که هر کدام به نوعی «دایناسور» عرصه خود هستند و انقراض، آنها و سازشان را تهدید میکند بنویسیم.
حسین علیزاده
اول شهریور، ۶۷ ساله میشود اما اندوختههای او از ردیف و سازهای ایرانی بیش از این عدد است. حسین علیزاده را بیشتر درحال زخمه زدن بر تار و بیشتر از آن بر سهتار دیدهایم. هرچند تعدادی چهره جوان موفق در عرصه سهتار داریم، اما هنوز راه درازی تا چون او شدن مانده است.
کیهان کلهر
با موسیقی بیگانه هم که باشید، بعید است کیهان کلهر و کمانچهاش را نشناسید. این نوازنده اهل کرمانشاه سالهاست کمانچه را از پستو در آورده و با حضور در گروههای بینالمللی مانند «راه ابریشم» چهرهای جهانی به آن بخشیده است. حسین علیزاده معلم موسیقی او بوده است و به از این چه شادمانی؟
کیخسرو پورناظری
او پدر تهمورث و سهراب است که حالا هر کدام رهرو راه پدر شدهاند. شناخت او از ساز تنبور و ظرفیتهای موسیقی کُرد باعث شد تا او تنبور را از حاشیه به متن بیاورد و گروههای موسیقی را مشتاق کند تا به فکر تلفیق و ترکیبهای نو با استفاده از این ساز باشند.
عثمان محمدپرست
دوتار را خراسانیها هر کدام به شیوه خود جان بخشیدند. از نسل دوتارنوازان خراسان، قربان سلیمانیها، عسکریها، پورعطاییها رفتهاند و افراد دیگری مانند محمد یگانه، عثمان محمدپرست، غلامحسین سمندری و روشن گلافروز ماندهاند که هر کدام داستان بلندی از دوتار نوازی خاص منطقه خود هستند. هرچند برخی مانند محمدپرست دیگر نمیتوانند به خوبی قبل بنوازند اما هنوز سایهشان بر سر موسیقی غنیمت است.
بیژن کامکار
او از تبار کامکارهاست و طبیعی است از اهالی سرزمین موسیقی باشد. علاوه بر خدمات ارزنده اش در احیای ساز رباب که این روزها مهجورتر از قبل است و جدای از همه نقشآفرینیهای بیژن کامکار، شاید بتوان او را شخصی دانست که دف را از عرصه مهجور خود به اجراهای عمومی آورد و آن را زنده کرد.
کیوان ساکت
او نسبت به دیگر نوازندههای پیشکسوت این عرصه جوانتر است اما توانسته جای خود را میان نوازندههای نامی کشور باز کند. ساز تخصصی او بیشتر تار است. نواختن قطعههای کلاسیک غربی توسط سازهای اصیل ایرانی و پیوند نویی که میان این دو برقرار کرده، باعث شده است تا او به یکی از بیبدیلهای این عرصه تبدیل شود.
حسن ناهید
اگر مولانا، شاعر «بشنو از نی چون حکایت میکند» هاست، حسن ناهید را میتوان خالق نواهای نی دانست. هرچند او اردیبهشت ماه سال گذشته اعلام کرد که به دلیل جراحی ایمپلنت دیگر قادر به نینوازی نیست، اما تجربههای بیشمار او در برنامههای خارجی کنسرت سازهای ملی ایران آنقدر ارزشمند است که میتوان تا سالها از حضورش بهره برد. او یادگار هنری است که پشت به پشت و نسل به نسل، از ایرانی به ایرانی رسیده است.
ثبت نظر