صاحب نظران و دلسوزان حوزه موسیقی حرفهای مختلفی درباره اوضاع فعلی موسیقی ایران و ارتباط مردم با آن دارند اما این بار حرف های جدیدی را از زبان مردم که از دل آمار به دست آمده، می خواهیم بشنویم و بررسی کنیم، آماری که مرکز آمار ایران به تازگی در گزارشی با عنوان «فرهنگ رفتاری خانوار» از وضعیت موجود در حوزههای مختلف از جمله موسیقی در سال ۹۶ ارائه داده است. آماری که نشان میدهد اهمیت و علاقه به موسیقی برای مردم هر استانی درکجا قرار گرفته است و آیا آنها با موسیقی زندگی می کنند یا علاقه ای به شنیدن آن ندارند؟
۱۹ میلیون نفر هیچ موسیقی نشنیدند
جامعه هدف مرکز آمار افراد ۱۵ سال و بالاتر است که رقمشان در این گزارش در کل کشور به ۶۰ میلیون و ۳۴۱ هزار و ۴۶ نفر میرسد. بر اساس همین گزارش، از این جمعیت ۶۰ میلیون و خردهای در سال گذشته ۱۹میلیون و ۴۵۴هزار و ۴۶۷نفر حتی یک قطعه موسیقی گوش نداده اند یعنی چیزی حدود ۳۲.۳ درصد. در میان ۴۰ میلیون و ۸۸۶ هزار و ۵۷۹ نفری هم که در سال گذشته دل به موسیقی داده بودند حدود ۲۳.۵ میلیون نفر آن را با تلفن همراه شنیدند، وسیلهای که به سبب در دسترس بودن و البته امکان شخصیسازی به وسیله هندزفری با ۵۷.۶ درصد، بیشترین وسیله استفاده برای گوش کردن موسیقی در این آمار است.
جالب این که رادیو، تلویزیون و ماهواره در رتبه بعدی قرار دارند و شاید بتوان علت این اتفاق را تامین نشدن سلیقه موسیقی مردم به واسطه سیاستگذاریهای صداوسیما در رویکرد موسیقایی خود مانند نبود برنامههای تخصصی موسیقیمحور و نبود تنوع سبکهای مختلف موسیقی مثل موسیقی نواحی و حتی استفاده نکردن از خوانندههای تراز اول کشور در برنامهها دانست.
«پاپ ایرانی»؛ اولویت اول مردم
کنسرت ها فقط برای ۴.۵ درصد جامعه
آمار کنسرت یکی از قسمتهای قابل تامل و کمی عجیب این گزارش است. از مجموع جمعیت ۶۰ میلیون و خردهای جامعه هدف که افراد بالای ۱۵ سال را شامل می شود، ۵۷میلیون و ۶۳۹هزار و ۵۵۴نفر یعنی جمعیت غالب ۹۵.۵درصدی در طول سال ۱۳۹۵ که در توضیحات جدول آن آمده است یک سال قبل از سال آمارگیری(۱۳۹۶)رنگ کنسرت را به خود ندیدهاند و تنها ۴.۵ درصد یعنی دو میلیون و ۷۰۱هزار و ۴۹۲ نفر توانستهاند کنسرت را جزو یکی از تفریحات خود قرار دهند.
این یعنی شاید هنوز کنسرت، یک هنر لاکچری منحصر به عده کم جمعیتی در کشور است و البته عده ای هم شائبههایی مانند اهدای بلیت کنسرتها به نهادهای مختلف را برای «سولد اوت» یا همان پرشدن صندلی های کنسرت و همچنین بازیهای تجاری تهیهکننده های موسیقی مطرح میکنند.
«گیلانیها» هواداران جدی موسیقی
طبق این آمار، ۲ساعت و ۲۹ دقیقه از ۱۶۸ ساعت کل هفته مردم به شنیدن موسیقی میگذرد. آماری که در آن، مردم استان گیلان،کردستان و تهران پیشتازند و قم، مازندران و خراسان رضوی در تعقیب این رتبهها هستند. آماری که می توان ردپای نقش اساسی موسیقی فولک را در آن دید و به این پی برد هر کجا بتواند موسیقی فولکلور خود را بپروراند، می تواند فاصله موسیقی مردم را با آن نوع و دیگر موسیقیها هم کم کند. چنان که موسیقی جنوبی و شمالی هم اکنون در دایره سلیقه شنیداری بسیاری از ایرانیهاست.
با این حال برخی استانها مانند سیستان و بلوچستان با وجود موسیقی فولکلور قوی باز هم در این حوزه محروم است و با ۵۲ دقیقه کمترین زمان گوش کردن به موسیقی در استان ها را به خود اختصاص داده است و ایلام و خوزستان نیز در رتبه های پایین این جدول قرار دارند.
ثبت نظر