Fa En جمعه 25 آبان 1403 ساعت 10 و 12 دقیقه

عالیم قاسم‌اف: موسیقی اصیل، شناسنامه فرهنگی ماست

عالیم قاسم‌اف: موسیقی اصیل، شناسنامه فرهنگی ماست

چهارشنبه 28 فروردین 1398 ساعت 6:33

«من با الهام و درس از بزرگان و با حس و حال خودم و نگرش درونی‌ام تلاش کرده‌ام راهی به نام عالیم قاسم اف بگشایم بویژه با این نظر که بتوانم موسیقی دیارم را با صدای خدادادی‌ام به جهانیان معرفی کنم»؛ اینها را استاد عالیم قاسم اف، خواننده مطرح موسیقی آذربایجان می‌گوید که با آوازهایش نشان داده عنوان «بلبل شرق» که به او داده‌اند، بی‌مسمّا نبوده ست.

عالیم قاسم اف در سال ۱۹۵۷ در  شهر شماخی آذربایجان متولد شد. او موسیقی را در محضر بزرگترین استادان خواننده زمان خود چون حاجی بابا حسین اف، آقاخان عبدالله یف و نریمان علی اف آموخت و از همان ۲۵ سالگی که به‌عنوان بهترین خواننده کلاسیک نسل خود «جایزه بزرگ آواز جبار قاریاغدی اوغلو» را کسب کرد، آوازه‌ای عظیم در آذربایجان به دست آورد و در تمام گونه‌های موسیقی آوازی سرآمد شد؛ از بداهه خوانی در موقام، موقام موزون، تصنیف و آوازهای عاشقی تا نوازندگی دف و... سال‌های بسیاری است که شهرت قاسم اف مرزهای کشورش را درنوردیده و جهانی شده است. البته او بیگانه با موسیقی ایرانی و آواز خوش و بی‌مثال ایران زمین نیست.

ازهمین رو است که وقتی در مصاحبه با او سخن به موسیقی آوازی ایران کشیده می‌شود، نام هنرمندان نامدار ایرانی نیز به میان می‌آید. عالیم قاسم اف در سال های فعالیتش با بزرگان موسیقی ایران نظیر محمدرضا شجریان، حسین علیزاده، فرهاد فخرالدینی و بویژه شهرام ناظری ارتباطی صمیمی داشته و حتی اجرای مشترکی با کیهان کلهر هم برگزار کرده است و در همین رهگذر است که با همان منش خالصانه‌اش می‌گوید: «هنرمندان متعهد امروز ایران همچون محمدرضا شجریان وشهرام ناظری درحفظ اصالت آواز موسیقی ایرانی سرزمین خود نقش ارزنده‌ای ایفا کرده‌اند... شجریان شهرت و موفقیت شایسته‌ای در آواز مشرق زمین دارد و از نکته نظردیگر، ایشان پیشکسوت این عرصه هستند و برای من بسیار عزیزاست ومحترم...»گفت‌و‌گو با استاد عالیم قاسم اف را که با همکاری آقای خسرو سرتیپی دوست دیرین عالیم قاسم اف و شاعر کارهای ایشان صورت گرفته است، در ادامه می‌خوانید:

در ابتدا بفرمایید تعریف شما از موسیقی ایران و موسیقی آوازی ایران چیست؟

بی‌تردید موسیقی ایرانی و آواز ایرانی یکی از بهترین و کهن‌ترین موسیقی‌های مشرق زمین است. هر ملتی با موسیقی اصیل خود تاریخ، هویت، اندیشه و فرهنگ سرزمینش را بیان می‌کند و موسیقی ایرانی هم این هویت لازم را داراست و آواز ایرانی که در اصل با اجرای دستگاه خوانی است و گوشه‌های موسیقی ایرانی را نشان می‌دهد؛ مفاهیم تاریخی، معنوی، اخلاقی و حتی دینی مردم ایران را آشکار می سازد.

به‌عنوان مثال در دستگاه چهارگاه حماسه و وطن دوستی، در دستگاه همایون غم، الم و حسرت، در دستگاه سه گاه عشق ورزی و محبت را بیان می‌دارد که با روح موسیقی موقام آذربایجان عجین است و در اکثر دستگاه‌ها با موسیقی ایرانی مشترک هستند. موسیقی ایران از بهترین موسیقی‌های دنیا است که من همیشه به بهترین‌های آن گوش می‌کنم و لذت می‌برم.

اشاره داشتید موسیقی ایران و موسیقی آذربایجان شباهت و قرابت‌هایی با یکدیگر دارند. آیا این اشتراکات سبب شده آثار مشترکی با استادان تراز اول ایران تولید کنید؟

موسیقی ایرانی و موسیقی آذربایجان از هر جهت با یکدیگر قرابت خاص و بسیار معنوی و هنری دارند و در دنیا کمتر موسیقی آوازی را می‌توان یافت که اینچنین از نظر تاریخی، ادبیات، ریتم و اصالت با یکدیگر وحدت داشته باشند به‌طوری که می‌توان گفت در دستگاه خوانی هر دو موسیقی مانند هم هستند البته با تغییرات اندک؛به‌طور مثال همان‌طور که اشاره کردم در چهارگاه هر دو موسیقی روح حماسی، حرکت و وطن پرستی دارند و در سه گاه عشق و مهربانی.

البته به غیر از آوازهای ریتمیک موسیقی آذربایجانی چون موسیقی شکسته قره باغ (قاراباغ شکسته سی) یا آرازباری و... در دستگاه خوانی در عناوینی چون ماهور، بیات شیراز مانند یکدیگر هستند. درخصوص همکاری با هنرمندان برجسته موسیقی ایران نیز باید بگویم که من همیشه به آثار خوانندگان قدیمی و معاصر ایران گوش می‌کنم و همکاری با هنرمندان سایر ملل همیشه در اندیشه من بوده و هست و انجام گرفته و سبب شده مطالب جدیدی بیاموزم و تغییراتی در اجراهای خود داشته باشیم به‌طوری که سال‌ها پیش درچند اجرا سازهایی چون نی و تنبک را به گروه خود اضافه کردم.

من با هنرمندان توانای ایرانی چون کیهان کلهر اجرای برنامه داشته‌ام و در ادامه این همکاری‌ها قرار بود با دوست عزیزم شهرام ناظری خواننده برجسته ایران اجرای مشترکی داشته باشیم که البته دوستان پیگیر این موضوع هستند و ان‌شاءالله در برنامه‌های من و ایشان این کارها انجام می‌گیرد. بی‌تردید آثار آقای ناظری مورد علاقه من بوده و هست بخصوص شخصیت خود ایشان برای من بسیار قابل احترام است. ناگفته نماند از سوی هنرمندان جوان ایرانی نیز چندین پیشنهاد شده و برخی هم انجام گرفته است.

موسیقی آوازی ایران یا موسیقی مقامی آذربایجان در دنیا چقدر شناخته شده است؟

موسیقی آوازی ایران در دنیا شنیده می‌شود و من بارها و بارها در جشنواره‌های مختلف دنیا اجراهای آقایان محمدرضاشجریان، شهرام ناظری، کیهان کلهر و سایر هنرمندان ایرانی را از نزدیک دیده‌ام ولی باید با کیفیت لازم به تبلیغ این اجراها در فستیوال‌های معتبر جهانی پرداخت چرا که اگر خوب تبلیغ شود و کارها به درستی ارائه گردد حتماً این کارها بهتر از این شنیده و دیده خواهد شد.

در جشنواره‌های گوناگون و معتبر اروپا، امریکا و آفریقا من شاهد بوده‌ام که به موسیقی مشرق زمین ابرازعلاقه می‌کنند بویژه به موسیقی آذربایجانی و موسیقی ایرانی.

به استاد شجریان اشاره فرمودید، از نگاه شما ایشان در معرفی موسیقی ایران به دنیا چقدر تأثیرگذار بوده اند؟ آیا با صدای خوانندگان بزرگی چون بنان، قوامی، گلپا و ایرج نیز آشنا هستند؟

بله. امروز استاد شجریان مطرح‌ترین و می‌توان گفت حتی محبوب‌ترین خواننده موسیقی آوازی ایران است که با توانمندی خود توانسته موسیقی مقامی ایران را در سطح دنیا به نحو احسن معرفی کند؛ او صدایی برجسته و شیرین دارد و هر شنونده‌ای را به خود جذب می‌کند و تأثیر فوق‌العاده‌ای در شناساندن و تبلیغ آواز ایرانی داشته است.

درضمن من به آثار سایر خوانندگان بزرگ ایران از جمله اقبال آذر، بنان، قوامی، گلپا، ایرج و بویژه قمر بسیار گوش داده‌ام و آشنا هستم اما در صحنه امروز آواز ایران شجریان در جایگاهی والا قرار دارد. نکته بسیار مهم و قابل نقد که باید جوانان فعال درعرصه موسیقی آوازی بسیار مورد توجه قرار دهند، این است که متأسفانه زمانی که به تهران، تبریز یا اردبیل می رفتم  و به صدای خوانندگان جوان ایرانی گوش می‌دادم متوجه می‌شدم که این دوستان صدای آقای شجریان را مورد تقلید قرار داده‌اند. البته ایرادی بر این مسأله نیست و تقلید در مراحل اول آموزش آواز برای یک جوان لازم است اما با تمرین‌های بسیار و رسیدن به آگاهی و تجربه لازم.

خواننده یا هنرمند باید راه و روش خود را داشته باشد و مستقل عمل کند و متأسفانه این موضوع در آواز ایرانی به مانند یک آفت است. این که بگوییم همه تحت تأثیر استاد شجریان باشند جای خود دارد ولی بعد از آن هر خواننده‌ای که ادعای خوانندگی دارد باید راه و روش خود را پیدا کند و از تقلید کردن بپرهیزد .

سبک کاری شما با آقای شجریان چه شباهت و تفاوتی دارد؟

هر خواننده‌ای مکتب و راه خود را ارائه و عرضه می‌دارد در اصل کار ما یک اصالت و شباهت مشترک دارد و آن دستگاه خوانی است که هر دو تلاش می‌کنیم ادبیات و فرهنگ مردم خود را به دنیا معرفی و در حفاظت آن تلاش کنیم البته سلیقه‌های متفاوت هم در هنر داریم، او در آغاز یک روح و اجرای متین دارد ولی من بی‌اختیار یک روح سرکش دارم که سبب شده هر کدام مخاطب خود را داشته باشیم.

آیا این تفاوت‌ها سبب شده شهرت متفاوتی نسبت به یکدیگر داشته باشید؟ یا کارهای ایشان را الگو‌برداری کنید؟

شجریان شهرت و موفقیت شایسته ای در آواز مشرق زمین دارد و از نقطه نظر دیگر ایشان پیشکسوت این عرصه هستند و برای من خیلی عزیز و محترم. البته شاید به جهت حضور بیشتر من در جشنواره‌های مختلف جهانی و دعوت از سوی مراکز معتبر موسیقی جهان کارهای من تأثیرگذارتر باشد چرا که من با گروه‌های برجسته موسیقی جهان ارتباط نزدیک دارم و همیشه به آثار بزرگان موسیقی دنیا گوش می‌دهم و همکاری‌های خوبی با گروه‌های معتبر و شهیر داشته‌ام، ازسوی دیگر می‌توانم بگویم من با آثار شجریان آشنا هستم و از شنیدن آن لذت می‌برم حتی بعضی تصنیف‌های اصیل قدیمی که ایشان خوانده‌اند در من تأثیر گذاشته و از دوست دیرین و شاعرم خسرو سرتیپی خواسته‌ام که آنها را به زبان آذربایجانی ترجمه کند تا شاید بتوانم آنها را بعد از تمرین لازم به روی صحنه بیاورم و اجرا کنم.

ناگفته نماند خواندن عینی تصنیف تقلید نیست بلکه تقلید بیشتر در آواز خود را نشان می‌دهد و البته تقلید در مراحل اول کاری یک هنرمند می‌تواند مؤثر باشد ولی بعد باید هرکسی راه خود را داشته باشد نه اینکه به تقلید و الگوبرداری ادامه بدهد. من با حفظ اصالت موسیقی موقام خواسته‌ام نگرشی نو به آواز داشته باشم و کاری متفاوت نسبت به دیگران انجام بدهم حتی اجرای تصنیف‌هایی که بیانگر روح من باشد برای همه بشریت.

آیا موسیقی آوازی ایران به مانند موسیقی آذربایجان اصالت خود را حفظ کرده است؟

بله. موسیقی آوازی ایران اصالت خود را دارد و این اصالت را حفظ کرده است، البته خوانندگان قدیم با توجه به شرایط زمان و اصالت‌های لازم به دور از تکنولوژی اصالت کارشان متفاوت از امروز بوده و در آواز آذربایجانی نیز اینچنین است البته هنرمندان متعهد امروز  ایران در حفظ اصالت آواز موسیقی ایرانی سرزمین خود نقش ارزنده‌ای ایفا کرده‌اند ولی هرکسی با روح و اندیشه‌ای متفاوت باید برای حفظ اصالت در نسل جدید دقت و همت داشته باشد.

خود شما چقدر پایبند به موسیقی قدمای آذربایجان هستید! به این دلیل که بیشترسعی کرده اید نگاه نوگرایانه به موسیقی داشته باشید؟

من از ابتدای فعالیتم درعرصه موسیقی به آثار بزرگان گوش داده‌ام و با صدای آنان بزرگ شده‌ام از جبارقاریاقدی اوغلی، آقاخان شوشنیسکی گرفته تا حاجی بابا و آقاخان عبدالله یف و هنوزهم وقتی تنها می‌شوم و با ماشین خود به تنهایی در مسیری طولانی سفر می‌کنم به آثار قدما گوش می‌دهم چرا که هر یک مکتب و راه خود و رنگ صدای خود را داشته‌اند.

هرهنرمندی حس و حال خود را دارد و در شنونده حساس تأثیر منحصر بفرد می‌گذارد اگرچه من نیز با الهام و درس از بزرگان و با حس و حال خودم و نگرش درونی خود تلاش کرده‌ام راهی به‌نام عالیم قاسم اف بگشایم بویژه با این نظر که بتوانم موسیقی دیارم را با صدای خدادادی‌ام که البته متعلق به مردم سرزمینم است به جهانیان معرفی کنم که البته در این راه با انتقادهای سختی هم مواجه شده‌ام اما با این تفاسیر راهم را ادامه داده‌ام و خدای را شکر که اگر موفقیت و تأثیری حاصل شده باز می‌گردد به روح موسیقی دیارم و سرچشمه‌ای که از آن آب خورده‌ام.

آینده موسیقی ایران و موسیقی آذربایجان را چگونه می‌بینید با توجه به اینکه موسیقی پاپ در دنیا گسترده شده است؟

بی‌تردید موسیقی اصیل و نیاکان هر ملت در اصل شناسنامه معنوی آن سرزمین است و هیچ تهدیدی نمی‌تواند برای مثال موسیقی موقام را از روح مردم آذربایجان جدا کند یا موسیقی اصیل از بطن معنوی مردم ایران فراموش شود ولی موسیقی پاپ هم تأثیر خود را دارد و بویژه در نسل جوان توانسته جذبه ای فراهم نماید و آنان را به صحنه بیاورد البته در دنیا موسیقی آذربایجان را با موقام یا موسیقی عاشیقلار می‌شناسند و لازم نیست در برابر ظهور موسیقی پاپ جبهه بگیریم، آن مخاطب خود را دارد و ما نیز مخاطب خودمان را ولی آن موسیقی که برگرفته از تاریخ، فرهنگ، معنویت ادبیات اخلاق و اجداد یک سرزمین است معلوم و هویدا است و باید ملت و دولت هر کشوری در حفظ اصالت‌های فرهنگی و هنری خود همت کنند و هزینه کنند لذا موسیقی اصیل با هیچ هجمه‌ای نابود نمی‌شود به‌طوری که از قرن‌های پیشین به ما رسیده و بعد از ما نیز قرن‌ها جاوید می‌ماند.

«بلبل شرق» مشرق زمین

از نگاه من عالیم قاسم اف هنرمند جهانی و لقب بلبل شرق برازنده این هنرمند می‌باشد. وی جز آوازخوانان تأثیر‌گذار قرن اخیر در دنیای شرق بوده و آثار وی تأثیر بسیاری در همه جای عالم داشته است و می‌توان او را جز چند خواننده برتر قرن اخیر شرق از جمله‌ ام کلثوم یا نصرت فاتح علی خان معرفی کرد.

موسیقی آوازی جمهوری آذربایجان و باکو شباهت بسیاری به موسیقی ایرانی دارد و در حقیقت همان موسیقی ایران است اما روح حرکت و زنده بودن درموسیقی آذربایجان بیشتراست و شاید دلیل این موضوع حفظ روحیه حماسی درموسیقی آذربایجان باشد اما متأسفانه درموسیقی آوازی ایران این روح حرکت و پویایی کم رنگ‌تر شده است و بهتراست بگوییم کم تحرک‌تر شده است چرا که موسیقی سنتی یا موسیقی آوازی ما تحت تأثیر فضای مذهبی قرار داشته؛ فضای مذهبی‌ای که از دوران صفویه تا به امروز بوده و هست.

سال‌های بسیاری است که خواننده‌ها یا آوازخوانان ایرانی به روضه خوانی و نوحه خوانی خو گرفته‌اند و در این ۴۰ سال این فضای حزن‌انگیز بسیار پررنگ تر دیده می‌شود اما موسیقی آذربایجان و باکو همچنان پرتحرک بوده و سرزندگی خود را حفظ کرده است. ایجاد فضای حزن‌انگیز در موسیقی آسیب‌های بسیاری به وجود آورده است که باید این موضوع آسیب شناسی شود و متأسفانه در این ۴۰ سال گذشته موسیقی تحت شرایط محیط، باعث شده طرز بیان خوانندگان به سوی لحن‌های عربی گرایش بیشتری پیدا کند.

ندا سیجانی

تعداد بازدید : 208

ثبت نظر

ارسال