موسیقی ما - «سعید فرجپوری» - آهنگساز و نوازندهی نامی کمانچه- آذرماه سالِ جاری به همراهِ «بهنام معصومی» در تالار رودکی به اجرای دونوازی خواهند پرداخت. این دو هنرمند در این برنامه تعدادی از قطعاتِ ساخته شده توسط «فرجپوری» را برای ساز کمانچه را به اجرا در میآورند و بخشی از برنامه نیز بداههنوازی خواهد بود. به دلیلِ برگزاری این کنسرت با این هنرمند گفتوگو کردهایم:
-
*آقای فرجپوری به نظر میرسد برگزاری برنامههای بیکلام این روزها چندان مورد علاقهی هنرمندانِ موسیقی نیست؛ اما شما قرار است بار دیگر به اجرای چنین برنامهای بپردازید. در این باره توضیح میدهید؟
من همیشه تلاش داشته و سعی کردهام برنامههای همنوازی و تکنوازی را در تهران و شهرهای مختلف اجرا کنم، به خاطر آنکه این روند در موسیقی ایران ادامه پیدا کند. همانطور که میدانید دونوازی و تکنوازی همواره یکی از مهمترین ارکانِ موسیقی ما بوده است و اهمیتِ بسیار زیادی داشته است و از گذشتههای دور، مورد توجه نوازندگان و مخاطبان موسیقی بوده است؛ برای مثال ما آثار باشکوهی در این زمینه در دهههای 40 تا 70 مشاهده میکنیم که توسطِ اساتید موسیقی انجام شده و اتفاقا مخاطبان نیز به آن اقبالِ خوشی نشان دادهاند. تکنوازی نه تنها در موسیقی مشرق زمین اهمیت بسیار زیادی دارد که در موسیقی کلاسیکِ غربی نیز سولیستهای چیرهدستی فعالیت میکنند؛ اما با تمام دشواریهایی که این کار برای یک نوازنده به همراه دارد و او باید به تنهایی و گاه با همراهی سازِ دیگری، بار اجرا را به دوش بکشد و فشارهای بسیاری را تحمل کند، امروز در موسیقی ما وضعیتِ نامشخصی دارد؛ شاید بخشی از آن را بتوان به این مساله مربوط دانست که کسی که روی صحنه به تکنوازی میپردازد، علاوه بر اعتماد بهنفس بالا باید به تمامی دستگاهها و گوشههای موسیقی ایرانی آشنا باشد و تبحر و دانش و تجربهی کافی داشته باشد، اما بخش مهمی از آن به مسایلِ اقتصادی بازمیگردد که هماکنون در ایران دارای چرخهی معیوبی است و از آن طرف مخاطبان نیز دیگر چندان پذیرای برنامههایی از این دست نیستند.
-
*وقتی به قول شما نه مخاطب پذیرای این برنامههاست و نه از نظر اقتصادی توجیهی دارد، هنرمند باید با چه انگیزهای به اجرا در این زمینه بپردازد؟
این موسیقی در حال حاضر شنوندهی خاص پیدا کرده است و تنها شنوندگانی که به این موسیقی نزدیک هستند، میتوانند با آن ارتباط برقرار کنند. در تمام دنیا هم طیفِ وسیعی از مخاطبان، طرفدارِ این موسیقی نیستند؛ اما تفاوت ما با آنها این است که این نوع موسیقی از طرفِ هیچ نهاد رسمیای در ایران از جمله صدا و سیما و ارشاد مورد حمایت قرار نمیگیرد و این در حالی است که موسیقی بیکلام و جدی در تمامِ دنیا مورد حمایتی گسترده از طرفِ نهادهای دولتی است و به همین خاطر است که ارکسترهای متعددی در کشورهای دیگر هستند که فعالیتهایشان همچنان گسترده است و تنها به مخاطب وابسته نیستند؛ هر چند رسانهها نیز در کنارِ ترویج موسیقی پاپ، در این زمینه نیز این نوع موسیقیها را پوشش میدهند و خواهناخواه مخاطب نیز درگیر آن میشود. وقتی حمایت نباشد، موسیقی بیکلام به همین سرنوشتی مواجه میشود که هماکنون موسیقی ما با آن روبهروست.
-
*در این میان نمیتوان این مساله را نیز نادیده گرفت که در نبود رسانه، خود هنرمندان هم تمایلی به اجرای این برنامهها ندارند و بر همین اساس گوش مخاطب بیش از پیش از این نوع موسیقی دور میشود.
هنرمند به تنهایی کاری نمیتواند انجام دهد و من به طور قطع تاکید دارم که نهادهای رسمی باید در این زمینه فعالیت کنند، شما هزینهی سالن، صدابرداری، تجهیزات، بلیتفروشی و ... را درنظر بگیرید، گاه خیلی بیش از درآمدی است که یک هنرمند میتواند کسب کند. ضمن اینکه بسیاری از هنرمندان از جمله خود من فعالیتهایی در این زمینه انجام میدهیم، اما باید به این نکته توجه کرد که فعالیتهای فردی نتیجهی چندانی در بر نخواهد داشت. این را هم در نظر بگیرید که همانطور که گفتم تکنوازی دشوارترین بخش در موسیقی ایرانی است و در کشور ما با وجود آنکه تعداد نوازندگان بسیار زیاد است؛ اما عدهای اندکی توانایی تکنوازی دارند.
-
*با همهی این اوصاف اصرار شما به برگزاری برنامهی دونوازی عجیب نیست؟
من با این پرسش شما به یادِ این شعر صائب افتادم که میگوید: «عشق ما را پی کاری به جهان آورده است/ ادب این است که مشغولِ تماشا نشویم.» به نظر من تنها عشق است که ما را به ادامهی کار ترغیب میکند و نه هیچ چیزِ دیگر. ما عمرمان را برای موسیقی گذاشتهایم. همهی زندگیمان یا مشغولِ آهنگسازی و نوازندگی بودهایم یا تدریس و طبیعی است که برای این موسیقی احترام بسیار زیادی قایل باشیم و برایش هر کاری که در توانمان است، انجام دهیم؛ بیهیچ انگیزهی مادی یا انگیزهای چون شهرت و ... .
-
*فکر نمیکنید که مخاطب هم باید مسوؤلیتی در این زمینه برای خود قایل باشد؟ لااقل مخاطب آگاه به موسیقی؟
فکر میکنم موسیقی کلاسیک ما و موسیقی ایرانی شاید تنها در بخشی که مردم بخواهند فقط به عنوان یک شنونده بیایند یک موسیقی سنگین را بشنوند قابل قبول است ولی مردم موسیقیهای دیگر را هم میخواهند. نمیتوانیم بگوییم در همه حالات فقط موسیقی ایرانی بشنوند بلکه باید مثل همه جای دنیا رفتار کرد. آدمها همیشه که نمیتوانند موسیقی کلاسیک را گوش دهند. بالاخره موسیقیهای دیگر را و حرکت، انرژی و شادی هم میخواهند. من فکر میکنم که ما شنوندههای موسیقی کلاسیک مان یعنی موسیقی ایرانی را هنوز هم داریم ولی نتوانسته ایم شنوندههای بیشتری را جذب کنیم. مخاطب باید آموزش ببیند که بخشی از این آموزش از طریقِ تبلیغات است و بخشی دیگر از طریقِ دیدن. چرا تکنوازیهای اساتید موسیقی ایران در دهههای گذشته تا این اندازه مورد استقبال قرار میگرفت؟ چون مخاطب مدام این اساتید را در رادیو و تلویزیون میدید و با صدای سازشان مانوس میشد؛ این حلقه هماکنون مفقود است و من متاسفم که بگویم اگر خودِ زندهیاد جلیل شهناز یا فرامرز پایور هم حالا کنسرت بگذارند، نمیتوانند تالار وحدت را هم پر کنند.
-
*قصدِ برگزاری کنسرتِ باکلام در ایران را ندارید؟
برگزاری کنسرتِ موسیقی باکلام نیز در ایران شرایط خاص خودش را دارد، شما اگر بخواهید در ایران کنسرت بگذارید، حتما باید با خوانندهای باشد که به اصطلاح سالنِ کنسرت را پرکند؛ گاهی برگزارکنندهی یک برنامه، به آهنگساز و گروه، حضور یک خواننده را تحمیل میکند و میگوید: «این خواننده مردم را به سالن میآورد» این دیگر چه وضعیتی است که موسیقی ما دچار آن شده است؟ حالا انگار تنها جنبهی تجاری ماجراست که اهمیت دارد. البته ما کنسرتهای باکلام خود را همچنان در خارج از کشور اجرا میکنیم؛ اما در ایران شرایط هر روز پیچیدگی بیشتری پیدا میکند.
-
*گروه موسیقی دستان به همراه شهرام ناظری پروژهای داشت که قرار بود در ایران انجام شود که تاکنون نشده است؛ چرا؟
ما این کنسرتها را حدود یک سال و نیم قبل در خارج از کشور انجام دادیم، اما هنوز شرایط اجرایش در داخل کشور فراهم نشده است.
-
*اصلا گروه دستان همچنان وجود دارد؟
ما با یکدیگر ارتباط داریم و برنامههایی نیز به صورت چند نفره با هم اجرا کردهایم؛ اما اینکه هستهی اصلی گروه به اجرای یک پروژه بپردازد در این مدت امکانپذیر نشده است؛ البته قرار انجام چنین کاری را در دست داریم و امیدواریم هر چه زودتر به اجرای برنامه در ایران بپردازیم، اگرچه همچنان منتظر فراهم شدنِ شرایط برای اجرای کنسرت گروه دستان با «شهرام ناظری» هستیم.
-
*و بالاخره برنامههای آتیتان؟
یک پروژهی سازی را آهنگسازی کردهاک که به همراه بهنام سامانی و حسین بهروزینیا در خارج از کشور به اجرا درخواهد آمد.
ثبت نظر