موسیقی ما - دومین فستیوال «کوچه» هم به آخر رسید اما قصهاش به پایان نه. داستان کوچه بلند بود، به بلندای همت اهالیاش؛ داستانی پر از مردم، لبخند و اشک شوق و شور و حال رهگذرانی که آمده بودند تا بگذرند اما آمدند و ماندند و نامشان در کوچه ثبت شد. این کوچه پر از نواهای نو و پر از تلفیقهای شگفتانگیز بود.
کوچه آمده بود که جایی باشد برای ماندن، آمده بود تا ناز موسیقیِ چشم درشت ِجنوب را بخرد، کوچه محل تلاقی فرهنگ و سنت و اعتقاد بود.
کوچه جایی بود که دی رضا پیرزن دوست داشتنیِ همسایه، آفتابِ غروب کرده را پای سجاده به نماز میایستاد و برای محسن و شاهین و احسان و ادریس و بچههای کوچه دعا میکرد.
کوچه جای ناممکنها هم شد، شپک زنان با موسیقی لرها، عربها، افغانها و خراسانیها عشق بازی میکرد
و آن موسیقی بوشهری که جان میداد برای میزبانی از این همه شعر و شعور و شور موسیقایی.
کوچه برای مردم شد محل عبور. ولی نه از این عبور موقتهای عادی، مردم اینجا وقتی از کوچه میگذشتند، غم و تردید و خشم و هرچه که روی دوششان سنگینی میکرد، تو دل کوچه جا میگذاشتند و کوچه تسکینشان شد.
کوچه حالا دو ساله شد.
دو سال خوب و سخت.
قد کشید و زبان باز کرد.
از اخمها گذشت و به جایش خندید و خندید تا رسید به آخرش. به آخر کوچه..
اما کوچه داستان ما آخرش بنبست نیست... راهش باز است و انتهایش روشن.
حالا کوچه به همه مخاطبانش یک قول جانانه و دلانه میدهد:
از الان تا هرقت، تا آنجایی که شما میخندید، تا آنجایی که دی رضا هست و موسیقی هست، تا آنجایی که نیانبان نفس دارد و هنوز هم میشود دوپیازه آلو را با چای و حلوای انگشت پیچ خورد، کوچه میماند و برای مردمش آغوش باز میکند؛ برای همه آنهایی که به کوچه هویت دادند، وگرنه کوچه بیمردمش که چیزی ندارد.
اختتامیه کوچه اما با برنامههای متنوعی همراه بود تا پایان این دوره از فستیوال کوچه را خاطرهانگیزتر از شبهای پیش برای مخاطبانش رقم بزند.
اجرای مرتضی عزیززاده (مورتی)، همنوازی آسو کهزادی و کاوه غفاری (ویولون و آکاردئون) و آواز کار دریانوردان که توسط ناخدایان قدیمی همچون ناخدا رسول غریبی از جمله این برنامهها بود.
حسن ختام دومین فستیوال کوچه نیز بداههنوازی سرنای عبدیپور از لرستان و نیانبان شریفیان از بوشهر بود که با ترنم نواى نوروزى سال نو کوچه را شادباش گفتند و کوچه به کار خود در خوان دوم پایان داد.
ثبت نظر