به گزارش سرویس فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، در بررسی جایگاه تیتراژ در سریالها و فیلم های سینمایی از معبر ترانه و اثر گذاری آن بر بدنه فیلم ها وارد شدیم و با سه تن از هنرمندان ترانه سرا و بازیگر به گفتگو نشستیم که در ادامه می خوانید.
ترانه مکرم گفت : ویروسی در بازار هنر ، در رسانه ها برای استفاده ابزاری از نام هنرمند وجود دارد به نام « منت داشتن» .
جایگاه سریال و فیلم در رسانه ها به طور مشخص معلوم و نمایان است . امروزه سریالها چه تولید رسانه ایرانی باشند و چه تولید رسانه های غیر ایرانی ، بسته به مفهوم و مضمون درونی آن مخاطبان خاص خود را دارد و یکی از مهمترین عواملی که در جذب مخاطبان یک سریال نقش کلیدی دارد موسیقی و ترانه ی تیتراژ آغازین و پایانی یک سریال است . از این معبر ورود و به بررسی جایگاه ترانه سرایی و چالش های انتخاب ترانه در سریالها با ترانه مکرم به گفتگو پرداختیم که در ادامه می خوانید .
ترانه مکرم زاده 14 مرداد سال 1359 در تهران است و فعالیت هنری اش را از سال 1372 با شعر نو و شعر سپید اغاز کرد. او 2 مجموعه شعر به نام های سالار و ترانه نامه دارد و جدیدترین اثرش را به نام « خدا رو چه دیدی » روانه بازار کرده است.
او در چندین مجله و هفته نامه و هم چنین نشریات دانشجویی و وبنوشتی با نام «ترانهسازان» در باب ترانه مینویسد. در حال حاضر در کنار ترانه سرایی مشغول ترجمه آثار ادبی انگلستان است، که به نقل خودش ترجمه و بررسی آثار نویسندگان و شعرای معاصر جهان به نوعی به دیدگاه او در مورد ترانه هم کمک خواهد کرد . در بهار سال ۱۳۸۷ اولین کتاب ترانهٔ خود با نام”طلوع من” را در نمایشگاه کتاب و در سال ۱۳۸۹ دومین مجموعه ترانههای خود را با نام “ساعت ۹” به بازار عرضه کرد.
مکرم گفت : متاسفانه ، امروزه انتخاب ترانه ها و تیتراژها در گرو انتخاب نام های مشهور خوانندگان و ترانه سرایان مطرح است، که با باند بازی و ارتباطات پشت پرده ای صورت می گیرد ، در این سالها من بستر مناسبی را برای ارائه آثار و استفاده از ترانه سرایان را در رسانه ها ندیده ام .
وی افزود : بنده با تمام تلاشی که در این سالها در زمینه ترانه سرایی داشته ام فقط در دو یا سه سریال توانسته ام آثار خود را ارائه بدهم و آن هم بسیار اتفاقی بوده است .
ترانه مکرم در ادامه گفت : در خواست ترانه ها در زمانهای مختلفی از ساخت فیلم به ترانه سرا داده می شود ، بسته به عوامل فیلم و مضمون آن دارد ، در بعضی مواقع فیلمنامه را به دست ترانه سرا داده و فرصت کافی را به او می دهند که ترانه و شعر مناسب آن را بسراید، ولی در بسیاری از مواقع هم اصلا این فرصت را به ترانه سرا نداده و حتی از اشعار و یا سروده هایی که موجود است برای موسیقی فیلم استفاده میکنند. برای مثال من با فردی از عوامل یک فیلم صحبت کردم ایشان توقع داشتند با بیان و روایت فیلم در پای تلفن، بنده بتوانم ترانه مربوط به مضمون فیلم را بگویم و این برای من از عجایب توقعات از یک ترانه سرا بود.
مکرم در پاسخ به جایگاه ترانه سرایان و همچنین ادای شایستهحق ترانه سرایی در رسانه گفت : ما در رسانه ها هم به شدت با معضل و آسیب دلالیسم روبه رو هستیم که هنرمند را وادار به انتخاب بین بد و بدتر می کنند ،که موجب می شود ارزش و شایستگی یک اثر کاهش پیدا کرده و آدمی چاره ای جز پذیرش آن نداشته باشد ، توقعی که در همه زمینه های هنری در سطح حرفه ای هنرمندان با آن روبه رو می شوند . طلب اثر بدون دستمزد ، به این صورت که من ترانه خود را به فلان سریال بدهم تا که موجب معرفی آثار من به دیگران شود و منت بر سر هنرمند که نام شما در تیتراژ خواهد آمد و وعده وعید های مختلف برای استفاده در کارهای بعدی و ...
وی در پایان تصریح کرد: این ویروس در بازار هنر شایع شده است که موجب شده برای نپرداختن هزینه شعر و ترانه به سراغ ترانه سراهای آماتور بروند و بدون پرداخت هزینه از آثار آنها استفاده کرده و کار خود را راه بندازند.
مدتهاست که تیتراژ سریالها و فیلم ها از اهمیت بسیار زیادی برخوردار شده چراکه میتواند در جذب مخاطب و همچنین موفقیت یک سریال یا یک اثر سینمایی تاثیر به سزایی داشته باشد. در بخش دوم این گزارش با علیرضا کهن دیری به گفت و گو پرداختیم که در ادامه از نظر میگذرانید.
اگر به کارنامه علیرضا کهن دیری آهنگساز و موسیقیدانی که جوایز متفاوتی را دریافت کرده نگاهی بیندازیم به کارهای موفق او با کارگردانان به نام سینمای ایران بر میخوریم. «یه تیکه زمین»، «وفا»، «آوای باران»، «آینه بغل»، «مهمان داریم»، «حیران» و... از آن جمله اند.
موسیقی در تمام ادوار تاثیر زیادی داشته است
علیرضا کهن دیری آهنگساز فیلم سینمایی «آینه بغل» در خصوص مطابقت داشتن تیتراژ با سریال یا فیلم سینمایی در گفت و گو با خبرنگار برنا اینگونه پاسخ داد: قطعا باید مضمون شعر و ملودی یک موسیقی با مضمون قصه ارتباط داشته باشد تا امکان موفقیت آن کار را دوچندان کند البته این انتخاب به سلیقه و نگاه کارگردان برمیگردد تا موسیقی را به فیلمنامه سریال نزدیک کند.
آهنگساز سریال «آوای باران» با توجه به تاثیر موسیقی برای ماندگار شدن آن پروژه افزود: موسیقی قطعا در تمام ادوار تاثیر زیادی داشته و دارد همانطور که ما در طول تاریخ موسیقیهایی میشنویم که یک فیلم مشخص را برای ما تداعی میکند.
او ادامه داد: خواننده، موسیقی، ترانه حتی سبک و نوع موسیقی باید در خدمت فیلم و سریال باشند تا پیام فیلمنامه را منتقل کند. مثلا زمانی که ما فیلم تاریخی میسازیم حتما باید از موسیقی مناسب با این ژانر استفاده کنیم.
محمدرضا عیوضی آهنگساز و خواننده موسیقی پاپ در کارنامه خود همکاری با چهره های مهم این عرصه به خصوص بزرگانی چون ناصر چشم آذر، ایلیا منفرد، علیرضا افکاری، عبدالجبار کاکائی و... را دارد. او با خوانندگی قطعهای با عنوان «رنگین کمون» که برای تیتراژ سریال "روزگار جوانی" استفاده شده بود بیش از پیش به شهرت دست یافت. سرزمین عشق، ساختهی ناصر چشم آذر اولین ترانهای بود که او توانست یک شبه آن را به بهترین نحو ممکن اجرا کند، ترانهای که مربوط به ورود تیم ملی ایران به جام جهانی 1998 بود. در ادامه به اهمیت تیتراژ سریالها از نگاه محمدرضا عیوضی که سابقه تیتراژخوانی را دارد میپردازیم.
تهیه کنندگان تیتراژها را میفروشند!
عیوضی در گفت و گو با خبرگار برنا و در اشاره به ارتباط میان تیتراژ با مضمون قصهی سریال عنوان کرد: قطعا تیتراژهایی ماندگار می شوند که با قصه یک سریال همسو باشد. تیتراژ میتواند خلاصه ای از کل یک سریال باشد گاهی نیز مشاهده کردیم که از یک سریال 30 قسمتی خلاصهی یک دقیقه ای را درمیآورند که در واقع خلاصه ای از آن فیلم یا سریال است. در این راستا کلام هم میتواند کمک بسیار زیادی به سریال کند. اگر دقت کنید بسیاری از فیلمهای هالیوودی را با شنیدن یک تک آهنگ به یاد میآوریم و به نوعی در ذهن حک میشود پس قطعا موسیقی میتواند ارتباط زیادی با مضمون قصه داشته باشد.
او درخصوص تیتراژ فروشی برخی تهیهکنندگان بیان کرد: برخی تهیه کنندگان برای صرفه جویی در هزینه و حتی کسب درآمد، تیتراژها را به برخی خوانندگان جوانی که دوست دارند مطرح شوند میفروشند با توجه به اینکه کاری را که آنها ارائه میدهند هیچ ارتباطی با داستان و موضوع سریال و فیلم ندارد به همین جهت هیچ وقت ماندگار نمیشود و علاوه بر آن ضربهای هم به آن فیلم و سریال میزند.
عیوضی افزود: مادامی که ترانه و شعر تیتراژ، خط ملودی، تنظیم و حتی انتخاب خواننده بر اساس داستان سریال نباشد قطعا به آن سریال آسیب میزند به عنوان مثال در سریال «مدار صفر درجه» تنها صدای علیرضا قربانی ماندگار میشد چراکه چهار رکن اساسی یک موسیقی که خواننده، ترانه، خط ملودی و تنظیم میباشد باید همسو با متن و موضوع سریال باشد.
عیوضی با اشاره به ارتباط میان تیتراژهای فعلی سریالها با قصه داستان یادآور شد: متاسفانه در حال حاضر بیشتر به بحث مالی توجه میشود به همین جهت سریالها همخوانی با تیتراژشان ندارند. ما روانشناسی موسیقیایی داریم که متاسفانه وجود ندارد که در آن به این مسئله پرداخته میشود که چه نوع صدایی با چه موسیقی و با چه ژانری مطابقت داشته باشد.
او ادامه داد: خاطرم هست قطعه «رنگین کمون» بر اساس داستان سریال «روزگار جوانی» ساخته شد. از ملودی گرفته تا شعر و...
عیوضی با اشاره به تفاوت تیتراژ با سایر قطعات توضیح داد: تیتراژخوانی به تخصص نیاز دارد و قطعا با قطعات دیگر متفاوت است. در قطعات معمولی ترانه را داریم و برای آن داستانی ایجاد می کنیم ولی در تیتراژ ما داستان را داریم باید بر اساس آن تصاویر و آن داستان ترانه بگوییم و ملودی میسازیم.
خواننده «راز» در خصوص دلایل ماندگاری برخی تیتراژها بیان کرد: اگر کار بی محتوا باشد و ارتباطی با سریال نداشته باشد قطعا به یاد نمیماند اما کاری ماندگار میشود که در فضای قصه و به عبارتی در ارتباط مستقیم با داستان سریال باشد.
ثبت نظر