، این شاعر و بازیگر که پیشتر هم خوانندگی را تجربه کرده بود، آهنگ جدیدش را با این گروه اجرا کرده است: تنظیم ارکستر: محمد فرمانیان، ساکسیفون: هومن نامداری، سوپرانو: آیسان بحری.
شمس درباره رویکردش به موسیقی میگوید: زندگیام جز در روزگاری که آزاد نبودم هرگز بی موسیقی نگذشت. سالها مشغلهام موسیقی ایرانی بود، روزگاری کلاسیک، حالا سالهاست که با گوش کردن به موسیقی بلوز و جاز و سافت راک میگذرد.
او همچنین با بیان خاطرهای از ایام کودکی و با اشاره به نبود امکانات آموزش موسیقی در شهر پدریاش لنگرود اظهار میکند: من از ایام کودکی علاقه زیادی به موسیقی داشتم. اما در شهر ما یعنی لنگرود هیچ کلاس موسیقیای نبود. از طرف دیگر خانواده ما خانوادهای روحانی بود. هرچند پدرم مشکلی با یادگیری موسیقی توسط من نداشت اما اگر دنبال این هنر میرفتم مردم عکسالعمل خوبی نشان نمیدادند.
این شاعر میافزاید: در آن روزها تنها موسیقیدان لنگرود آقای فیضی بود. آقای فیضی گاودار بود و نی میزد. مردی بود بلندقد و لاغر که تعداد زیادی گاو داشت و برای هر کدام اسمی خاص گذاشته بود؛ زهره، ستاره و ... . او تنها موسیقیدان شهر ما بود و به همین خاطر ما تصمیم گرفتیم برای یادگیری پیش او برویم. در روزهای مدرسه و ظاهری شبیه دانشآموزان آن روز، یعنی با لباس فرم و موهای تراشیده به سراغش رفتیم. وقتی ما را دید علت آمدنمان را جویا شد و برایش توضیح دادیم. از میان ما، یک نفر کمی موسیقی میدانست. آقای فیضی هم قبول کرد به ما آموزش بدهد. نیاش را برداشت و شروع کرد به نواختن. بعد نی را سمت دوستم گرفت و گفت نوبت تو است. او هم امتحان کرد و آقای فیضی وقتی دید شبیه او نی را ننواخته عصبی شد و ما را بیرون کرد! میخواهم بگویم ما از چه طریقی و با چه سختیای دنبال یادگیری سازها بودیم.
شمس همچنین میگوید: خلاصه زمان گذشت و سن ما هم بیشتر شد. در روزهایی که تازه ترانههای کوروس سرهنگزاده باب شده بود، عاشق او بودیم. بعد کم کم افراد دیگری مانند جبلی و بدیعزاده آمدند و ما ترانههایشان را زمزمه میکردیم. دیگر سنی از ما گذشته بود اما همیشه مشغله و مسئله موسیقی با من باقی ماند.
انتهای پیام
دبیر: پیوند مرزوقی
ثبت نظر