داود فتحعلیبیگی معتقد است: تعزیه از نظر کمی توسعه یافته اما از نظر کیفی رو به ضعف است و ما متاسفانه در خیلی جاها شاهد رفتارها و اتفاقاتی هستیم که با اصالت تعزیه مغایرت دارد و دلیل آن هم مشخص است، برای این است که معلم و آموزشی وجود نداشته است تا گام به گام این هنر را آموزش دهد.
ایسنا به مناسبت دهه محرم با برخی از تعزیهخوان پیشکوست گفتوگو کرد که در این گفتوگوها درباره وضعیت کنونی تعزیه و نبود برخی امکانات آموزشی گلایه های مطرح شد.
در پی این مباحث با داود فتحعلیبیگی، رییس انجمن تعزیه ایران، که تاکید دارد مدتی است از این سمت کنارهگیری کرده است،گفتوگو کردیم و برخی از این گلایهها را با او در میان گذاشتیم. در ادامه پاسخ این هنرمند را درباره مشکلات پیش رو تعزیه میخوانیم:
برای ثبت و سند آثار تعزیهخوانان پیشکسوت حتی در سالهای اخیر هیچ عکس و فیلمی در دسترس نیست، آیا انجمن تعزیه برای این کار اقدامی نکرده است؟
اساسا در کار تعزیه مانند سینما و تلویزیون بحث عکس و فیلم مطرح نبوده و چند سالی است که این مساله باب شده است. هر تشکیلاتی در بخش پژوهش خود به گردآوری اسناد میپردازد، درباره ثبت و سند اجراهای تعزیه به صورت عکس و فیلم به چنین تشکیلاتی نیاز است و این کار از عهده انجمن تعزیه خارج است. این انجمن یک NGO کوچکی از خانه تئاتر بوده و امکاناتی برای چنین کاری نداشته است. این کار مستلزم این است که مرکز ملی شبیهخوانی دایر شود که پژوهش، آموزش و آفرینش داشته باشد.
تعزیه هنری است که ثبت جهانی شده، برای حفظ چنین هنری نباید این کار پیگیری شود؟
چنین مسالهای را باید از آنهایی که دنبال ثبت این هنر بودند، بپرسید. متاسفانه در شرح وظایف هیچ تشکیلات اداری حمایت و حفظ آثار نیامده است. برای مثال میراث فرهنگی بخشی مربوط به مردمشناسی دارد و بخشی از مردمشناسی هم مربوط به همین هنرها میشود اما چنین وظیفهای در آن مشخص نشده است و یا وزارت ارشاد و سازمان اوقاف مشخصا چنین وظیفهای ندارند.
مطرح شده که تعزیه با مداحی و روضهخوانی ادغام شده و این هنر از اصالت خود دور مانده است.
این موضوع را باید از منظر آسیبشناسی تعزیه بررسی کرد. بله، این روزها تعزیه در معرض آسیبهای جدی است به این دلیل که پیشکسوتان و اساتید این هنر از میان ما رفتهاند و مدرسه و آموزشگاهی برای آموزش صحیح تعزیه نبوده است و هر کسی فیلمی دیده و یا چیزی از کسی شنیده و بر اساس همین اطلاعات تعزیهخوانی میکند.
بیشتر تعزیهخوانان مطرح در این ایام در شهرستان مراسم تعزیهخوانی دارند و در تهران که پایتخت است و میتواند استقبال خوبی از این هنر داشته باشد، خیلی کم مراسم تعزیه برگزار میشود.
در این باره هم باید یک نهاد موظفی و تشکیلاتی باشد که این موقعیت را فراهم کند و از تعزیهخوانان دعوت به همکاری کند. اینکه برخی از تعزیهخوانان پیشکسوت به روستاها میروند و مراسم تعزیه برگزار میکنند به این علت است که در آنجا بانی و خیّر وجود دارد و امکانات برگزاری تعزیه را فراهم میکنند. در تهران هم در برخی فرهنگسراها مراسم تعزیه برگزار میشود اما اگر بخواهیم یک مراسم با شکوه با تعزیهخوانان نامی برگزار شود، مستلزم سرمایهگذاری است. البته در سالهای گذشته در محدوده تئاترشهر این اتفاق میافتاد.
ارزیابی شما از وضعیت کنونی تعزیه چیست؟
تعزیه از نظر کمی توسعه یافته اما از نظر کیفی رو به ضعف است و ما متاسفانه در خیلی جاها شاهد رفتارها و اتفاقاتی هستیم که با اصالت تعزیه مغایرت دارد و دلیل آن هم مشخص است، برای این است که معلم و آموزشی وجود نداشته است تا گام به گام این هنر را آموزش دهد.
انجمن تعزیه نمیتوانست امکانات آموزشی را فراهم کند؟
وقتی صحبت از انجمن تعزیه میشود همه فکر میکنند یک سازمان و تشکیلات بوده اما اینطور نبوده، یک عدهای در این انجمن عضو میشدند که سالها هم حق عضویت خود را پرداخت نمیکردند. انجمن تعزیه پیش از این که بخواهد یک تشکیلات رسمی باشد یک NGO بوده که میتوانسته یک حمایتهایی برای بیمه تعزیهخوانان انجام دهد. برگزاری کلاسهای آموزشی تعزیه نیازمند هزینه و سرمایه است.
، این نگرانی برای حفظ و ثبت آثار تعزیهخوانان در حالی مطرح است که به نمونه بارز آن میتوان اشاره کرد؛ اتفاقی که برای زنده یاد هاشم فیاض پس از مرگش رخ داد و تمام ادوات و وسایل تعزیه او گم شد و اکنون هیچ چیز از این هنرمند در دسترس نیست، حتی گفته میشود فرزندانش این وسایل را فروختهاند؛ وسایلی که میتوانست در موزه تئاتر برای نسل آینده به نمایش گذاشته شود. بنابراین این نگرانی برای هنرمندان دیگر همچنان وجود دارد؛ چراکه سرنوشت داراییهای هنری و سبک اجرایی آنها در تعزیه مشخص نیست و به دلیل انجام نشدن مستندنگاری های کافی ممکن است بعد از سالها سبک تعزیهخوانی آنها از یادها برود.
انتهای پیام
ثبت نظر