بهمن کیارستمی با بیان اینکه مخاطب اصلی مستند «اِکسُدوس» جامعه دانشگاهی و مراکز تحقیقاتی هستند، گفت: اکسدوس تحت تاثیر بحران اقتصادی اخیر و تاثیر آن بر بازگشت مهاجران افغانستانی به کشورشان ساخته شده است.
کارگردان فیلم «اکسدوس» که اثرش در جشنواره بینالمللی سینما حقیقت نمایش داده میشود، درباره ایده اولیهای که سبب ساخت این مستند شد، بیان کرد: ساخت این فیلم در ادامه انتشار دو کتاب «فتو ریاحی» و «گلشهر» با موضوع مهاجران افغانستانی در ایران بود. اما ایدهی ساخت اکسدوس با بحران اقتصادی اخیر و افزایش سیل مهاجرت معکوس از اواخر بهار امسال شکل گرفت. در آن مقطع مطلبی درباره مرکز بازگشت امام رضا (ع) (اردوگاهی برای بازگشت مهاجران) خواندم و بعد با دیدن آنجا به نظرم رسید فضای این اردوگاه مکان مناسبی برای ساخت یک مستند درباره مهاجران افغان درحال ترک ایران است.
او درباره موضوعاتی که در فیلم از سوی مهاجران افغانستانی مطرح میشود، گفت: این فیلم در موقعیت غیرمعمولی کار شده؛ موقعیتی که مهاجران برای بازگشت به کشور خودشان باید به سوالات مختلفی جواب دهند. این سوالات بسیار گستردهاند؛ از مسائل شخصی و اعتقادی گرفته تا موضوعاتی که به منظور احراز هویت آنها پرسیده میشود. به همین دلیل گفتگوها حول یک موضوع خاص مثل شرایط زندگی به عنوان یک مهاجر نیستند و مصاحبه شونده ملزم است به هرسوالی که از او پرسیده میشود پاسخ دهد.
کیارستمی اضافه کرد: البته این نکته مهم است که بدانیم جایی که فیلم در آن ساخته شد، مختص مهاجران غیرقانونی است که فاقد مدارک شناسایی و اقامتی هستند و قطعا این فیلم تنها بخشی از زندگی مهاجران افغانستانی را در مقطعی خاص یعنی در حال ترک ایران روایت میکند.
این مستندساز درباره نقش خودش در طول ساخت فیلم و طرح پرسش از مهاجران بیان کرد: در این مرکز روزی چند هزار نفر مصاحبه میشوند و اصلاً فضایی نبود که ما بتوانیم شرایط را کنترل کنیم و هرچه در فیلم پرسیده میشود همان سوالات معمول کارمندان اداره اتباع است. البته ممکن است به دلیل حضور گروه فیلمبرداری زمان بیشتری صرف این مکالمات شده باشد اما در زمان فیلمبرداری این فیلم، من به عنوان کارگردان حداقل دخالت را داشتم و تقریبا هیچ مداخلهای در گفتگوی مصاحبهکنندهها با مراجعین نداشتم.
وی خاطرنشان کرد: البته نباید فراموش کنیم که کارمندان اداره اتباع در این مرکز در کارشان خبرهاند و گاهی به تنهایی کار یک تیم امنیتی را انجام می دهند و همین توانایی آنها در هدایت گفتگوها تا جایی که بتوانند درباره اجازه خروج مهاجران از کشور تصمیم بگیرند برایم جذاب بود و همین شد اساس و چارچوب فیلم.
کیارستمی همچنین درباره برنامهریزی برای اکران عمومی گفت: این فیلم مستند بدون تهیهکننده ساخته شده و درواقع در ادامه کار روی دو کتاب "فتوریاحی" و "گلشهر" و معرفی آنها در کابل و هرات با همکاری و حمایت دانشگاه علامهطباطبایی شکل گرفته و به نظرم مخاطب اصلی فیلم همان فضای آکادمیک باشد که به طور مستمر و پیگیر دربارهی موضوع فیلم یعنی مهاجران افغانستانی در ایران کار میکند.
او در پاسخ به اینکه آیا برنامهای برای نمایش فیلم در افغانستان دارد هم افزود: با توجه به شرایط و حساسیتهای موجود در افعانستان بعید میدانم نسخه فعلی فیلم امکان اکران در آنجا را داشته باشد، البته یک بار راف کات فیلم را در دانشگاه هرات نشان دادیم که به دلیل همین حساسیتها، نمایش فیلم حتی به نیمه هم نرسید. فکر میکنم اگر روزی قرار باشد این فیلم در افغانستان نمایش داده شود باید نسخه دیگری از آن تدوین شود.
وی درباره نام فیلمش هم توضیح داد: اکسدوس در لغت معنی مهاجرت گروهی است و البته دومین بخش کتاب تورات هم هست که داستان خروج قوم بنیاسراییل از مصر در آن نقل میشود. اسم ابتدایی فیلم "بازگشت" بود تا زمانی که به مرحلهی انتخاب موسیقی رسیدیم و قطعهی اکسدوس "باب مارلی"، موسیقی فیلم و نام فیلم شد.
کیارستمی در پایان در پاسخ به اینکه چقدر در مستندسازی تحت تاثیر پدرش بوده است؟ گفت: بین فیلمهایی که کار کردم در «اکسدوس» حضور و تاثیر پدرم بیشتر از همه بوده و شاید بشود گفت این فیلم ادای دینی است به دو فیلم «اولی ها» و «مشق شب» عباس کیارستمی.
انتهای پیام
ثبت نظر