کتابهای «باید از جامعه دفاع کرد» نوشته میشل فوکو با ترجمه رضا نجفزاده و «من آنچه شرط بلاغ است...» نوشته حسن نراقی منتشر شد.
، کتاب «باید از جامعه دفاع کرد» نوشته میشل فوکو با ترجمه رضا نجفزاده شامل ۱۱ فصل، در ۳۶۶ صفحه با شمارگان ۱۰۰۰ نسخه و قیمت ۴۴ هزار تومان توسط نشر اختران منتشر شده است.
نوشته پشت جلد کتاب: با گفتمانی سروکار داریم که ارزشهای سنتی فهمپذیری را واژگون میکند؛ تبیین از پایین که چیزها را براساس سادهترین، اولیهترین و روشنترین امور نمینگرد، بلکه براساس آشفتهترین، تیرهترین، بیسامانترین و مشوشترین امور مینگرد. این گفتمان درهمریختگی خشونت، خشم و خروش، نفرت، انتقام و بافت شرایط حداقلیای را که شکستها و پیروزیها را میسازد به عنوان قاعده تفسیری به کار میگیرد. خدای گنگ و رمزآلود نبرد، باید روزهای بلند نظم، کار و صلح را توضیح دهد. خشم باید هارمونیها را توضیح دهد. خاستگاههای تاریخ و حق در مجموعهای از واقعیات حیوانی (نیروی جسمانی، زور، ویژگیهای طبیعی) و مجموعهای از اتفاقات (شکستها، پیروزیها، توفیق یا ناکامی توطئهها، شورشها یا ائتلافها) ریشه دارد. نوعی عقلانیت رو به رشد_عقلانیت محاسبات و استراتژیها_ ظهور خواهد کرد، اما تنها در راس این کلاف؛ و هرچه بالاتر میرویم، این عقلانیت نیز بسط مییابد، شکنندهتر و شکنندهتر میشود، شریرانهتر و شریرانهتر میشود، و با اوهام، تخیلات و رموز بیشتر و بیشتر پیوند میخورد. این چنین، شاهد نقیض آن تحلیلهایی هستیم که سعی میکنند در زیر آشفتگی ظاهری یا سطحی، در زیر توحش مشهود بدنها و احساسها، عقلانیت بنیادینی را بیابند که هم دائمی و پایدار است و هم ذاتا با عدالت و خیر پیوند دارد.
همچنین «من آنچه شرط بلاغ است...؛ ضمیمهای بر جامعهشناسی خودمانی» نوشته حسن نراقی در ۱۵۱ صفحه با شمارگان ۱۰۰۰ نسخه و قیمت ۱۸ هزار تومان توسط همین نشر منتشر شده است.
نوشته پشت جلد کتاب: به هر رو، بینش شخصی و تجربیات گذشتهام به من این جسارت را داد تا با کمک خوانندگانم به سرفصلهایی از نوع «چه باید کرد»ی برسیم که اینک تقدیمتان میکنم. این سرفصلها را میتوان به دو گروه متمایز به اصطلاح «نرمافزاری» و «سختافزاری» تقسیم کرد که سختافزارهایش را در قالب اقداماتی میدانم که قطعا دست دولتها برای اجرای آن باید در کار باشد؛ یعنی کار جنبه فیزیکی و اجرایی دارد. متحول کردن اساسی بعضی از ساختارهای دولتی دیگر دست من و شما نیست. ولی اجرای بیشتر پیشنهادهایم دست خود من و شماست مثل برخورد با فرزندانمان، خودداری از دروغ گفتنهای سریالی هرروزه یا کم کردن این همه تعارفات بیپایه و بهمعنی واقعی کلمه بیهوده. اینها را دیگر نه دولتها گردنمان گذاشتهاند و نه حتی استکبار جهانی! دست خودمان است. باید تکتکمان باور کنیم که تا این موارد و دیگر موارد از قلمافتاده از این دست اصلاح نشوند و زیربنای لازم برای اصلاحات عمیق و واقعی تامین نشود، حتی اگر تمامی کشور را هم در پوششی از صداقت و درایت یک مدیریت استثنایی تصور کنیم، هرگز به آنچه مورد نظرمان است نخواهیم رسید؛ همانطور که تا به حال نرسیدهایم.
انتهای پیام
ثبت نظر