هفدهمین دوره جشنواره کتاب و رسانه با افزوده شدن بخشهایی برای شرکت آثار تولید شده در رسانههای کشور با موضوع کتاب، در طول یک سال، برگزار شد. این بخشها، آثار طنز در رسانههای نوشتاری و رسانههای دیداری و شنیداری بود. همچنین بخش آثار داستانی - نمایشی و کتابهای صوتی در رسانههای شنیداری - دیداری.
فرزین پورمحبی - داور مشترک این بخشها، در یادداشتی که برای انتشار در اختیار ایسنا قرار داده، نوشته است:
«دغدغه مشخص است: یافتن راهی برای بالا بردن سرانه مطالعه کتاب! بر همین اساس؛ شکل و ترکیب کتابها، خوش آب و رنگ میشوند؛ عناوین و طرح روی جلدشان وسوسهانگیز میشوند؛ جشنوارههایی درباره موضوع کتاب راهبهراه برگزار میشوند؛ کتابخوانی به مسابقه گذاشته شده و تندخوانی آموزش داده میشود؛ انواع و اقسام طرحهای رایگان کتابخوانی برای سواران مترو و اتوبوس، پیاده میشود؛ در کافه کتابها بوی سرب و قهوه آمیخته میشوند؛ برنامههایی در رسانههای ملی و غیرملی برای تشویق مردم به این امر، تولید و پخش میشوند. «شهرهایی» (بهعنوان بزرگترین نمایشگاههای بینالمللی در خاورمیانه) به افتخار کتاب، «آفتابی» میشوند؛ تخفیفهای عجیبی همچون + 70 درصدی به پایش ریخته میشود و بنهایی که فقط با خرید کتاب خرج میشوند، تند تند در چاپخانهها ضرب و بین مردم تقسیم میشوند اما ...
زندگی اشرافی اشرف مخلوقات، او را آنقدر تنبل بار آورده که نخواهد به این راحتیها تن به تفکر و مطالعه دهد و همچنان بهدنبال میانبرهایی مانند متوسل شدن به مقولههایی همچون فضاهای تصویری و مجازی باشد. اگر تعداد افراد «هدفون به گوش» با اهالی کتاب و کتاب بهدستان مقایسه شود، میزان موفقیت را در تمایل به کتاب میتوان حساب و کتاب کرد!
گروهی معتقدند: این موجود دو پا، تا حدی هم حق دارد، چون 98 درصد از زندگی تاریخیاش را بدون حضور نوشتارجات و مکتوبات سپری کرده؛ تاریخ پیدایش اولین گونه انسانی را بگذارید بغل دست تاریخ تولد اولین سنگ نبشته و ظهور خط، آنگاه دستتان خواهد آمد که هنوز برای فیت شدن با مقوله خوانش خطوط مکتوب، راه درازی در پیش است؛ آنهم برای موجودی که چندین میلیون سال فقط و فقط به ارتباطات دیداری و شنیداری از طریق آواهای صوتی و زبان بدن، بسنده کرده است!
شاید به همین خاطر است که بشر میتواند ساعتها در برابر رسانههای دیداری و شنیداری تاب بیاورد اما تاب و توان خواندن دو کلمه حرف حساب را نداشته باشد!
اما هر مصیبتی چارهای دارد، برای چاره این کار هم میشود تهدید فوق را به فرصت تبدیل کرد. با این اوصاف، باید از این علاقه بشر به رسانههای دیداری و شنیداری در جهت ترغیب کتاب خوانی استفاده کرد. یعنی میشود کتاب را با رسانههایی از این دست تلفیق کرد و دست آخر به چیزی رسید که بشود کتابخوانی را مثلا با شیوه کتاب صوتی؛ 3 سوته کرد!
اما همیشه با حل یک مشکل، دقیقا سروکله مشکلات مربوط به آن راه حل پیدا میشوند؛ یعنی اینکه، حال باید این نکته را رفع و رجوع کرد که کتاب صوتی چگونه باید باشد؟
اصولا می بایست این داستان را آنقدر بالا و پایین کرد تا بالاخره بشود فهمید این صوت را چگونه میشود به یک صوت داودی خوشایند بدل کرد.
باید تحقیق کرد، باید دود چراغ خورد و شکم بشریت را سفره و روانش را تشریح کرد و با اطلاعات کافی و وافی بهترین لقمه را بهعنوان غذای روح برای بشر پر شر و شور مهیا کرد.
باید قصه کتاب صوتی را قانونمندش کرد، باید برایش آییننامه نوشت و اصولش را جا انداخت تا ... باری به هر جهت نشود. تا... مبادا با بی راهه رفتن، این آخرین تیر در کمان هم به خطا رود! باید مواظب بود؛ باید سنجیده عمل کرد؛ تا این بشر کم حوصله سر به هوا، بهانه به دستش نیاید برای فرار از دست نوشتار و کتابها... حداقل با این کار، داورهایی هم که می خواهند به قضاوت آثار کتب صوتی بنشینند، محکی به دستشان میآید برای ارزیابی ...
کتاب صوتی چیست؟
آیا اگر صرفا یک نفر کتابی را بدون هیج حس و حالی در ضبط صوت بخواند، کفایت میکند؟ یا نه؛ بهتر است آن یک نفر حس و حال فضای کتاب را نشان دهد؟ آیا نیاز به شخصیتسازی قهرمانان داستانها است؟ آیا باید از داستان، اقتباس نمایشی کرد؛ آنهم با رعایت تمامی فنون نمایشهای رادیویی؟
در وهله اول باید گفت، مفهوم کتاب صوتی را نباید با نمایشهای رادیویی اشتباه گرفت، نمایشهای رادیویی دارای قواعدی هستند که بهناچار دخل و تصرف در روایتهای داستانی را ایجاب میکنند، معمولا نقش راوی که سهم قابل توجهی در داستان های نوشتاری دارد، در نمایش های رادیویی کم رنگ شده، یا کاملا حذف میشود.
دومین نکته که میبایست در کتابهای صوتی در نظر گرفته شود، حفظ ساختار داستان کتاب است؛ آنهم با کمترین تغییرات ممکن و رعایت در امانت؛ به گونهای که شنونده همان حس و حال یک خواننده کتاب را داشته باشد.
اصلی دیگری که میبایست در خوانش کتابهای صوتی رعایت شود، احترام به تخیل خلاق شنونده است. یک خواننده کتاب با پیش رفتن داستان تصویرهایی در ذهنش شکل میگیرد. او حتی چهره و صدای تک تک شخصیتها را تصور میکند و بدون هیچ مزاحم یا پیشنهاد خارجی، اقدام به فضا سازی و مشاهده هر آنچه که می خواهد میکند. او با اجازه دادن به قوه تخیلش به فضای داستان پرواز کرده، آنگونه که میخواهد از این خیالبافیها و تصورات لذت میبرد.
با چنین اوصافی میبایست یک کتاب صوتی فقط یک گوینده بهعنوان راوی داشته باشد و آن راوی هم نباید اصرار به شخصیتسازی مثلا با تغییر صدا و فرو رفتن در قالب نقش قهرمانان داستان کند. او باید با حفظ ریتم و رعایت اصول فن بیان و البته ارائه حس و حال و لحن درست شخصیتها (بدون تغییر صدا) کتاب را روایت کند و برای پیشگیری از مونوتون شدن یا یکنواختی متن که باعث خستگی شنونده می شود با همین ابزارهای کم؛ تا حد توان یکوشد. حال که حرف از ابزارهای کم، شد باید گفت: بر همین اساس، افکت نیز جایی در کتاب های صوتی برای جلوگیری از حواس پرتی شنونده ندارد اما در عین حال به ازای هر 6-7 دقیقه لازم است به مخاطب با پخش موزیکی فرصت بازیابی اطلاعات و مرور حوادث داستان را داد، دقیقا همان کاری را که معمولا یک خواننده پس از دقایقی انجام میدهد.
گوینده موظف است داستان خود را به گونهای روایت کند که حضورش توسط شنونده احساس نشود و حتی این حس در وی تقویت شود که او خود کتاب را میخواند.
لذا با توجه به تفاوت ماهوی دو قالب «نمایشهای رادیویی و روایتهای داستانی» و نبود امکان مقایسه این دو فرم مختلف اجرایی، میبایست این دو گونه را به شکل مجزا دید.
به همان دلیل که هیچوقت به فیلم هملت واژه کتاب تصویری اطلاق نمیشود، یک نمایش رادیویی هم صرفا یک اقتباس از ادیبات داستانی محسوب میشود. البته این اقتباسهای نمایشی زمینههای لازم را برای آشنایی با ادبیات جهان فراهم میسازند اما به لحاظ فرم، کتاب صوتی نیستند.
در پایان باید گفت با توجه به اینکه این روش هنوز به چکش خوردن های فراوانی نیاز دارد، درصورتیکه صاحب نظران انتقادی بر این نوشته دارند، یا برای تکمیل آن مواردی را میخواهند اضافه و کم کنند، از نظراتشان صمیمانه استقبال خواهیم کرد».
در بیانیه داوری بخش طنز و آثار نمایشی و کتابهای صوتی هفدهمین دوره جشنواره کتاب و رسانه آمده بود:
«در بخش طنز نوشتاری...
- ضمن تشکر از تمامی شرکتکنندگان در اولین دوره افزوده شدن این بخش تاثیرگذار که پیش از این جای خالی آن به شدت حس میشد، از آقایان: رضا ساکی و فاضل ترکمن، به جهت نگاه خاص و شیرین ایشان به مقوله کتاب و بررسی تبعات و ناهنجاریهایی که با موضوع فوق در سطح جامعه بهوجود آمده است، بهطور ویژه سپاسگزاری میشود.
در بخش طنز دیداری و شنیداری...
- به جهت اهتمام جدی و دلسوزانه در معرفی آثار شاخص و نویسندگان برتر طنز و همچنین ارائه تولیداتی که در قالب برنامههایی وزین و حرفهای همچون: «رادیکاتور» (مصطفی اعلمی - صداوسیمای خراسان رضوی)، «راپورتچی» (مهدی خانیپور – رادیو فرهنگ) و «زیرگذر طنز» (ریحانه یزداندوست - رادیو صبا) که به شکل مستقیم در این جشنواره شرکت داشتهاند و هر یک به نحوی و از زاویهای خاص باعث اثربخشی و تقویت هر چه بیشتر پیوند مبارک دو مقوله کتاب و رسانه شدهاند، بدین وسیله از رادیو صبا (و نماینده آن) قدردانی میشود.
- اما در این بخش به دلیل اجرای حرفهای ، خلاقانه و در عین حال ساده، روان و بدون اغراق برای اجرای صحیح و موفق یک اثر طنز و نمود جنبههای کمیک آن، کتاب صوتی«آبنات هلدار» با خوانش آقای میرطاهر مظلومی بهعنوان برگزیده بخش طنز دیداری و شنیداری معرفی میشود.
در بخش کتب صوتی...
در بخش نمایش رادیویی کتابهای صوتی:
ضمن تقدیر از واحد نمایش صدای فارس (صداوسیمای مرکز استان فارس) به جهت حضوری فعال و تاثیرگذار در ارائه و معرفی آثار ادبی شاخص کشور و جهان، بویژه اجرای اثر سووشون به کارگردانی آرش جمالالدینی و به گویندگی امیرهمایون یزدانپور ...
«نمایش روزهای بیآئینه» به کارگردانی بهرام سرورینژاد بهعنوان اثر نمایشی قابل تقدیر این بخش معرفی میشود.
در بخش روایت داستانی کتابهای صوتی ضمن تقدیر از آثار:
«از تهی سرشار» با خوانش مهدی نمینیمقدم، « فاطمه فاطمه» با خوانش نازنین مهیمنی، «خانه درختی من» با خوانش مهرداد مهماندوست، «سیاه چمن» با خوانش شهیندخت نجفزاده و شب به خیر کوچولو با خوانش مریم نشیبا، جایزه این بخش تعلق میگیرد به اثر «شباویز» با خوانش محمد رضاعلی.
به امید باز شدن روزنههایی نو و خلاقانه تر برای فراهمسازی هر چه بیشتر زمینههای لازم برای بهبود وضعیت فرهنگ کتابخوانی و همچنین تشویق مردم با ایجاد راهکارهایی انگیزشی با خلق فضاهایی هنری و پرنشاط از جمله برگزاری جشنواره هایی از این دست.
انتهای پیام
ثبت نظر