Fa En جمعه 25 آبان 1403 ساعت 13 و 34 دقیقه

پراکنده شدن نسلی در سراسر جهان در «ندای کوهستان»

پراکنده شدن نسلی در سراسر جهان در «ندای کوهستان»

«ندای کوهستان» نوشته جدید خالد حسینی نویسنده «بادبادک باز» می‌تواند برای علاقه‌مندان به آثار این نویسنده جذاب باشد.

پنجشنبه 6 دی 1397 ساعت 7:50

«و کوهستان به طنین آمد» (به انگلیسی: And the Mountains Echoed) یا «ندای کوهستان» سومین رمان نویسندهٔ افغان-آمریکایی خالد حسینی است که در سال ۲۰۱۳ توسط انتشارات ریورهد بوکس منتشر شد. این کتاب از سبک حسینی در دو رمان نخستش و تمرکز روی یکی از شخصیت‌ها عدول کرده‌است. کتاب تا حدودی شبیه مجموعه داستانی نوشته شده‌است که داستان در هر یک از نه فصل آن از زاویه دید شخصیت متفاوتی روایت می‌شود. اساس داستان براساس رابطهٔ یک پسر ده ساله به نام عبدالله و خواهر سه ساله‌اش پری و تصمیم پدرشان مبنی به فروش پری به زوجی بدون فرزند در کابل است که این اتفاق روایت‌های مختلف را به هم گره می‌زند.

حسینی گفته که هدفش پیچیده و مبهم کردن اخلاقی شخصیت‌ها بوده‌است. نویسنده در این کتاب هم درونمایه‌های خانوادگی او در دو رمان پیشینش «بادبادک‌باز» و «یک‌هزار خورشید» رو را ادامه می‌دهد. و «کوهستان به طنین آمد» روی روابط صمیمانهٔ خواهر و برادر تمرکز می‌کند. در کنار عبدالله و پری، حسینی دو برادر و خواهر دیگر و روابط مشابه خواهر و برادری، روابط نامادری بچه‌ها، پروانه و خواهر معلولش، معصومه و یک دکتر افغان-آمریکایی به نام ادریس و پسرعمویش تیمور را هم معرفی می‌کند.

چون این کتاب با فاصله شش سال از رمان پیشین او منتشر شد، بر اساس گزارش‌ها میزان تقاضا برای آن بالا بوده‌است. نقدهای پیش از چاپ مساعدی داشته و پیش‌بینی شد که موفقیت بزرگ دیگری برای نویسنده‌اش باشد و پیش از انتشار به بالای لیست ده کتاب برتر شرکت آمازون رسید و بعدها جزو کتاب‌های پرفروش شد. پنج ماه بعد از انتشار و کوهستان به طنین آمد، گزارش شد که سه میلیون نسخه از آن به فروش رفته‌است.

مهدی غبرائی مترجم کتاب «ندای کوهستان» در یادداشتی درباره این کتاب و نویسنده‌اش نوشته است:

خالد حسینی اکنون در ایران (و سراسر جهان) نام پرآوازه‌ای است. دو رمان قبلی او، «بادبادک باز» و «هزار خورشید تابان»، با ترجمه من به چاپ‌های چندم رسیده و ترجمه‌های دیگری نیز از هر دو به بازار آمده است.

در این رمان، شگردهای تازه‌ای را به کار گرفته، از جمله بازگشت به گذشته و حواله به آینده و حتی در درون فصل آخر نیز از آن بیش‌تر بهره برده، همچنین از راویان متعدد در فصل‌های کتاب استفاده کرده است. بعلاوه در این‌جا بیش از پیش به درونکاوی شخصیت‌ها پرداخته و از کشاکش‌های ذهنی آن‌ها حرف زده است؛ به نحوی که گاه به استادان داستان‌نویسی پهلو می‌زند.

به هر حال، خالد حسینی متولد ۱۹۶۵ کابل و از ۱۹۷۶ مقیم امریکاست. پزشک است و دانش آموخته نحله نویسندگی خلاق….

وانگهی در این رمان، خالد حسینی دیگر کم‌تر به خود جنگ و فجایع آن می‌پردازد و بیش‌تر پی‌آیندهای آن و پراکنده‌شدن نسلی را در سراسر جهان دنبال می‌کند و می‌گوید نسل اول بین دو دنیا گیر افتاده و نسل بعد دیگر هویت خود را می‌بازد. با این حال نسل اول، نسل اولِ سرگشته در اقصی نقاط جهان هنوز روزگار وصل و نیمه غایب خود را می‌جوید و گاه جز خاکستری از آن نمی‌یابد.

نویسنده در مؤخره کتاب گفته است شادباغ، نامی غیر واقعی است و نام رمان حاضر را از یکی از اشعار ویلیام بلیک، شاعر انگلیسی، به نام پرستار گرفته است. در شعر نامبرده کوه‌ها یا تپه‌ها فریادهای شادی کودکان را پژواک می‌دهند.

تعداد بازدید : 223

ثبت نظر

ارسال