دعوت سنتشکنانه شهرداری اصفهان از خبرنگاران منتقد حوزه میراث فرهنگی برای بازدید از چهارباغ عباسی، نشان داد، برخی از خبرنگاران درباره این خیابان تاریخی دچار سوء تفاهم هستند.
، همچنان که از چهارباغ عباسی میگوییم و مینویسیم، نیم سال، نیم قرن و نیم هزاره از این خیابان پشت نظر میآید. کمتر خیابانی در خود فلسفه دارد و چهارباغ یکی از این خیابانها است.
اصفهان، شهری دارای فلسفه و تمدن است. به همین دلیل این شهر افسانهای و اعجاب انگیز، مکتب خود را در شهرسازی دارد، مکتب خود را در معماری دارد، مکتب موسیقی خود را ساخته و حتی در فرش نیز مکتبی مجزا تعریف کرده. اصفهان شهری تمدندار و فرهنگ ساز است.
در اصفهان، هیچ چیز، فقط آن چیزی نیست که از آن انتظار میرود. هرآنچه در این شهر خلق میشود، یک لایه فلسفی در خود دارد و یک گام از ایدهآل بالاتر میرود. در اصفهان، پل، سازهای برای عبور از رودخانه نیست! همانطور که فرش، وسیلهای برای زیر پا انداختن نیست و خیابان، مسیری برای عبور....
پرداختن به فلسفه «وحدت در کثرت و کثرت در وحدت» اصفهان که همچون روح در همهجا و همهچیز این شهر جاری و ساری است، در این چند خط، مجال ندارد اما اگر به موضوع این «تلنگر» بازگردیم، چهارباغ، از همان ابتدا، چیزی فرای یک خیابان بود. همین عامل روحی در چهارباغ دمیده که در این سالها هنوز این پدیده، گرچه آنرا خیابان نامیدیم، باغهای آن را ربودیم و خانه ساختیم و خودرو از آن گذراندیم، خیابان نیست.
هیچکس چهارباغ را آنطور که بود ندید. چهارباغ، خطی راست و خشن بر کرشمههای زاینده رود است. همان نقطهای که شاه صفوی و معماراناش تصمیم گرفتند بر موهبت هزاران ساله خداداد اصفهان، چیزی اضافه کنند که هزاران سال دیگر با آن همزیستی کند.
زاینده رود و چهارباغ، اصفهان را به چهار بخش تقسیم کرد. چهار سوی اصفهان برای همزیستی چهار دین زنده در این شهر و حتی چهار شاخص، شبیه به عناصر چهارسوی نقش جهان.
اینکه شهرسازی چلیپایی دوره پهلوی اول با نفوذ کارخانههای خودروسازی جهان، چه به روز شهرهای ایران، بافت تاریخی و کالبد محلات آورد، جای مطالعههای عمیق دارد اما تاثیرات نفوذ خودرو به شهرهای ایران نیز همچون همه جهان، بیش از کالبد، به عناصر اجتماعی رسید.
حالا در پی جنبش پیاده راه سازی ایران که شهرهای متعددی از جمله تهران، شیراز، رشت و تبریز را با خود همراه کرده، چهارباغ عباسی نیز به پیاده راه شدن را تجربه کرده است. تجربهای که آرزوی 50 ساله مدیران اصفهان است.
پیاده راه شدن چهارباغ عباسی که از نخستین طرح جامع اصفهان در دستور کار قرار داشت هرگز اجرایی نشد. چهارباغ عباسی نه تنها ستون فقرات ترافیک اصفهان شده بود، بلکه خیابانهای اطراف خود را نیز تحت تاثیر قرار داده و موجب شده بود بافت اصفهان، تبدیل به بافتی شطرنجی شود.
نخستین امید برای پیادهراه شدن چهاباغ عباسی، مسدود شدن سیوسهپل اصفهان بر روی خودرو بود. با این اقدام انتظار میرفت رفت و آمد از محور چهارباغ منحرف، و به محورهای اطراف منتقل شود. حال آنکه طرحهای جامع اصفهان نیز دو خیابان در شرق و غرب چهارباغ برای انتقال بار ترافیکی طراحی کرده بودند؛ شمسآبادی و باغگلدسته- پاسداران.
افزایش تراکم در این خیابانها و سیاستهای غلط بزرگسری در اصفهان، موجب شد نه تنها بار ترافیکی از چهارباغ منحرف نشود، بلکه این بار روز به روز بیشتر شده و افزایش یابد. بعد از تجربه پیاده راه شدن میدان نقش جهان، به واسطه تلاش سرهنگ حسین حسینزاده، شهرداری اصفهان نیز جرات کرد درباره پیاده راه شدن چهارباغ عباسی اقدام کند.
از آغاز عملیات عمرانی مترو اصفهان و عبور تونلهای مترو از چهارباغ، تا آغاز فرایند پیاده راه شدن چهارباغ عباسی، همیشه این محور خبرساز بوده. بخشی به دلیل خطاهای مدیریت و ضعف در دانش و بخشی نیز به دلیل تعصبات بیش از حد و نبود درک صحیح از جانب فعالان میراث فرهنگی.
شهرداری اصفهان و دیگر دستگاههای مسئول در دهههای گذشته، همواره رویکرد پنهانکاری و تخریبهای بولدیزری شبانه را سرلوحه خود قرار داده بودند. تخریب شبانه حمام خسروآقا، تخریب شبانه بافناز، تخریب توام با دروغ کاروانسرای تحدید و بسیاری دیگر از تجارب در اصفهان نشان از این رویکرد است.
شهرداری اصفهان در نگاهی پوسیده فکر میکرد سوای از اراده مردم، آنچه را که کارشناسان از پشت میزهایشان باور دارند باید به هر قیمتی اجرا کند. بی توجه به اینکه چنین رفتاری موجب قهر عمومی میشود. چیزی که قدرتالله نوروزی- شهردار فعلی اصفهان از آن به عنوان قهر مردمی یاد میکند و پروژههایی همچون میدان امام علی و بدنه شرقی چهارباغ را به عنوان مثال نام میبرد.
نقطه عطف مدیریت شهرداری اصفهان در دوره اخیر، تغییر این رویکرد به رویکردی ارتباطی است. شهرداری اصفهان تلاش کرد از کنشگران، کارشناسان، توده مردم، ذینفعان و رسانهها استفاده کند، با آنها سخن بگوید و سخن آنان را بشنود. گرچه هنوز در این زمینه ضعف دارد و تجربه کاملی را رقم نزده.
در راستای همین رویکرد، هفته گذشته، جمعی از خبرنگاران پایتخت نشین حوزه میراث فرهنگی، به اصفهان دعوت شدند تا پروژه چهارباغ را مشاهده کرده و از آن گزارش تهیه کنند. اقدامی که یکی از همین خبرنگاران در حضور شهردار آن را «آوانگارد» و سنتشکنانه توصیف میکند.
برخی خبرنگاران پایتخت، مدتها بود چهارباغ عباسی را ندیده بودند و تنها با ارتباطی که با برخی فعالان اصفهانی داشتند در خصوص این پروژه اظهار نظر میکردند. برخی نیز رفت و آمد و اطلاعات خوبی از پروژه در اختیار داشتند و به مسائل خوبی اشاره میکردند.
برخورد نخست خبرنگاران با شهردار اصفهان چندان معمول نبود؛ تا اندازهای تند و حق به جانب. آنها ایمان داشتند شهردار اصفهان بخشی از حقایق را از آنها پنهان میکند. در مصاحبه کوتاهی که با قدرتالله نوروزی انجام شد، خبرنگاران باور داشتند هیچ مجوزی از پژوهشکده باستان شناسی ایران وجود نداشته و کاوشی نیز در چهارباغ انجام نشده است.
قدرتالله نوروزی ضمن درخواست از خبرنگاران برای بازدید از چهارباغ گفت: منابع اطلاعاتی خبرنگاران در خصوص چهارباغ ناقص است و بهتر است در مدت بازدید خود از چهارباغ، اسناد و مدارک مورد نیاز را از مسئولان مربوطه، اخذ کنند.
میراث زیر یوغ شهرداری
یکی از خبرنگاران در هنگام بازدید از چهارباغ این سوال را مطرح میکند که چرا به نظر میرسد سازمان میراث فرهنگی در اصفهان، زیر یوغ سازمان بهسازی و نوسازی شهرداری اصفهان است. خبرنگار دیگری این مساله را به همه کشور تعمیم داده و میگوید اداره کلهای میراث فرهنگی کشور همواره زیر یوغ هستند.
خبرنگاران باور دارند در خوشبینانه ترین حالت ممکن، نیاز ادارات کل میراث فرهنگی به بودجههای شهرداریها که معمولا در قالب پروژههای مشارکتی انجام میشود، موجب شده ادارات میراث فرهنگی به شهرداریها وابسته باشند. گرچه شاید در برخی استانها، این ارتباط غیر شفافتر و به دلیل ارتباطات مالی دیگر است.
خبرنگاران از علی محمد معطری- مدیر واحد طراحی و معماری سازمان بهسازی و نوسازی شهرداری اصفهان میپرسند چرا در چهارباغ عباسی کاوش باستان شناسی انجام نشده و نتایج این باستان شناسی به رسانهها و کارشناسان ابلاغ نشده است. یکی از خبرنگاران که بنابر اظهارات خود به استاد پژوهشکده باستان شناسی ایران نیز دسترسی دارد میگوید هرگز چنین گزارشی در مرکز استاد پژوهشکده وجود نداشته.
مدیر واحد طراحی و معماری سازمان بهسازی و نوسازی شهرداری اصفهان اما باور دارد در بیش از هشتاد درصد از چهارباغ عباسی کاوشهای مورد نیاز انجام شده اما هیچ اثر قابل ارزشی به غیر از سه تکه سنگ یافت نشده است.
معطری باور دارد شهرداری اصفهان وظیفه و صلاحیت دریافت مجوز از پژوهشکده باستان شناسی کشور را ندارد. بلکه این اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری اصفهان است که باید در صورت نیاز مجوز این پژوهشکده را اخذ میکرده.
از طرفی در نشست خبری خبرنگاران با مدیر کل میراث فرهنگی و معاونین مربوطه، تاکید بر این شده که سازمان میراث فرهنگی مجوزهای لازم را از این پژوهشگاه دریافت کرده است. خبرنگاران اما تصاویری در تلفنهای همراه خود دارند که آجرفرش و سنگفرشهایی را نشان میدهدکه در چهارباغ عباسی کشف شده است.
معطری تاکید میکند به دلیل عبور تاسیسات شهری در طی دهههای اخیر از چهارباغ عباسی، عملا هیچ سازه ارزشمندی در لایههای پایین چهارباغ عباسی باقی نمانده و آجرفرشهای محدودی که باقی مانده نیز در برخی نقاط به معرض نمایش عموم در خواهد آمد.
یکی از خبرنگاران در خصوص استفاده از بتن در چهارباغ عباسی از مسئولان پرسیده و بارو دارد استفاده از بتن هرگز نخواهد توانست در بافت تاریخی اصفهان، حس و حال درستی را به وجود بیاورد. مدیر واحد طراحی و معماری سازمان بهسازی و نوسازی شهرداری اصفهان پاسخی به این مساله نداشته اما تاکید میکند همه سازههای بتنی استفاده در چهارباغ عباسی با لایه ماسه بادی از زمینه جدا میشوند تا هر زمان نیاز باشد، برداشته شوند.
معطری تاکید میکند اگر آثاری نیز در بخشهای زیرین وجود داشته باشد، آیندگان خواهند توانست با تکنولوژی همان روز، آن را از زیر لایههای سیمانی خارج کرده و احیا کنند. اما در حال حاضر احیا آنها با وجود تاسیسات شهری که در زیر چهارباغ وجود دارد، ممکن نیست.
فریدون الهیاری- مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان اصفهان نیز گفته شهرداری موظف است همه سازههای بتنی که در چهارباغ عباسی ایجاد میکند را به گونهای اجرا کند که قابل جابجایی باشند. در غیر این صورت ناچار به حذف آنها خواهد بود.
وی همچنین به تشکیل ستاد راهبری چهارباغ اشاره کرده و تاکید میکند این شورا در خصوص چهارباغ تصمیم خواهد گرفت و همین مساله موجب میشود در هنگام برخورد با هر مساله جدید، شورا به طور متناسب تصمیم گیری کند.
مساله دیگر مورد توجه، اظهار نارضایتی برخی از کسبه است. برای مثال، یکی از کسبه قدیمی چهارباغ که سالها در این محور به فروش پارچه مشغول بوده باور دارد تا 70 درصد پس از پیاده راه سازی، کاهش درآمد داشته. در مقابل کسبه دیگری که در چهارباغ عباسی فروشگاه صنایع دستی دارد، به خبرنگار ایسنا از افزایش فروش و رونق کسب و کار خود میگوید.
این یک حقیقت است که با بروز تغییر در چهارباغ عباسی، کاربریهای مورد نیاز در این محور تغییر کرده و برخی از فروشگاهها دیر یا زود باید از این خیابان کوچ کنند. این مساله در همه طرحهای توسعه در محورهای فرهنگی رخ داده و مسالهای قابل پیش بینی بوده. اما از شهرداری اصفهان انتظار میرفت پیش از این، احتمال تغییر در کسب و کار را به فعالان اقتصادی چهارباغ گوشزد کرده باشد که متاسفانه این اتفاق رخ نداده است.
در پایان بازدید یک روزه خبرنگاران منتقد از چهارباغ عباسی، یک عامل اصلی خود را به خوبی نشان میدهد؛ شهرداری اصفهان هنوز در برقراری ارتباط گروههای ذینفع و ذینفوذ، دچار ضعف است. آنچه میتواند شهرداری اصفهان را از حواشی آینده دور نگاه دارد، جریان آزاد اطلاعات و صداقت با عموم مردم است.
تصمیم گیری در جلسات خصوصی و پشت درهای بسته، احداث کارگاههای عمرانی در پشت دیوارهای محافظ و با محدودیت بصری، طراحی بدون نظرسنجی، اجرا بدون اطلاع رسانی، و به بیان کلی، حرکت با فاصله از خرد جمعی، نتیجهای جز قهر مردمی و افزایش حواشی نخواهد داشت.
انتهای پیام
ثبت نظر