به گزارش همشهری، انتشار فصل پایانی نسخه سانسوری فیلم «گوزنها» در فضای مجازی، به انتظاری ۴۰ساله پایان داد؛ انتظار تماشای نسخهای که از ۸بهمن۱۳۵۴ در سینماهای آسیا، ژاله، مولنروژ، اروپا، شهوند، لیدو، نپتون، توسکا، المپیا، پاسارگاد، چرخ و فلک، شرق و کاپری روی پرده آمده و در حضور رقیب قدری چون «صمد در راه اژدها» (پرویز صیاد) با ۲ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان پرفروشترین فیلم سال در تهران شد. گوزنها چه در تهران و چه در شهرستانها بهصورت مکرر اکران شد و مورد استقبال قرار گرفت.
دقیقا تا ۲۸مرداد ۵۷ که تماشاگران گوزنها در سینما رکس آبادان زندهزنده در آتش سوختند همین نسخه روی پرده سینماها بود. در پایان سال۵۴ وقتی مجله ستاره سینما از منتقدان درباره بهترینهای سال نظرسنجی کرد گوزنها سومین فیلم ایرانی برگزیده لقب گرفت. بسیاری از منتقدانی که در نظرسنجی ستاره سینما شرکت کرده بودند، نسخه اصلی گوزنها را در جشنواره جهانی تهران دیده بودند.
فیلم به بخش مسابقه سومین دوره فستیوال تهران راه یافته بود و اولینبار در شب چهارشنبه ۶ آذر ۱۳۵۳ در تالار رودکی روی پرده آمد و شب بعد در سینما پارامونت برای جمعیت مشتاقی که به تماشای سیاسیترین فیلم آن دوران شتافته بودند به نمایش درآمد و طبیعی بود اثر ملتهب و معترضی چون گوزنها به محاق بیفتد و سازندهاش گرفتار ساواک شود. درواقع دردسرهای گوزنها بلافاصله پس از پایان نمایش فیلم در تالار رودکی شروع شد و کیمیایی مقابل ماموران ساواک نشست و بازجویی شد.
کمی بعد از نشست خبری سازندگان فیلم که روز پنجشنبه ۷آذر در تالار رودکی برگزار شد، کیمیایی با تاکیدهایی چندباره به دزد بودن کاراکتر قدرت کوشید تا فیلمش را نجات دهد که نتوانست. گوزنها با دردسرهای بسیار برای سازندهاش و جرح و تعدیل اساسی و تغییر پایانبندی در زمستان ۵۴ اکران شد. نسخهای که همه میدانستند بهدستور ساواک پایانش تغییر کرده ولی بهشکلی عجیب در این ۴دهه هیچکس به نسخه سانسوری گوزنها دسترسی نداشت.
نسخه اصلی گوزنها (همان نسخهای که در جشنواره جهانی تهران به نمایش درآمده بود) از اولین روزهای بازگشایی سینماها پس از انقلاب در تهران و شهرستانها به نمایش درآمد و اینبار تماشاگران با اشتیاق به تماشای نسخه اصلی فیلم شتافتند. گوزنها تا سال۶۲ اکران شد و فروخت و همه خوشحال بودند که نسخه بدون سانسور را تماشا میکنند، ولی بهشکلی عجیب همه کپیهای نسخه سانسوری که بیش از ۳سال اکران شده بود، ناپدید شد. کیمیایی اخیرا در گفتوگویی که با ماهنامه فیلم انجام داده به همین موضوع اشاره کرده و گفته سکانس پایانی توسط ساواک نوشته، دکوپاژ و حتی کارگردانی شده است.
نقش کیمیایی هم در حد همان نمای معروفی است که قدرت قبل از تسلیم شدن اسلحهاش را کنار گلدان میگذارد؛ نشانهای و امیدی بر تداوم مبارزه که ماموران ساواک متوجهش نمیشوند. گوزنها (بههمراه قیصر) احتمالا بیش از هر محصولی از سینمای قبل از انقلاب در این ۴دهه دیده شده و دوستداران پرشمار فیلم در همه این سالها مشتاق بودند نسخه دستکاری شده توسط ساواک را هم ببینند که حالا این امکان فراهم شده است؛ نسخهای که در آن قدرت، سید را متهم به لو دادن خود میکند و بعد با گلوله او را میزند. وقتی هم ماموران امنیتی به قدرت میگویند رفیقش او را لو نداده، نوبت به دلجویی از سید میرسد و قراری برای آینده وقتی که قدرت از گرفتاری خلاص شد گذاشته میشود تا رفقای قدیمی کاری آبرومند را با هم راه بیندازند!
نسخهای که ساواک برای پایان گوزنها پیچیده با هر متر و معیاری مضحک و غیرمنطقی است اما یافته شدن این نسخه را باید بهفال نیک گرفت و امیدوار بود که شاید روزی دیگر فیلمهای مفقود شده تاریخ سینمای ایران (مثل «ملکوت» خسرو هریتاش) هم از پستویی بیرون بیایند و نوری بر تاریکی بتابانند.
اینکه پایانبندی نسخه سانسوری گوزنها شبیه هجویهای بر فیلم از کار درآمده (و زمان اکران جایگزین پایان درخشان نسخه اصلی شده) حالا و در گذر سالها بیش از هر چیز اهمیت تاریخ سینمایی دارد. خوشبختانه نسخه مطلوب کارگردان در این ۴دهه در دسترس بوده و عنوان بهترین فیلم تاریخ سینمای ایران هم برازندهاش. این نسخه مطلوب ساواک هم بخشی از تاریخ است؛ تاریخی که حالا از محو شدن نجات پیدا کرده است.
ثبت نظر