نه تنها به سیلخیز بودن استان توجه نکردند و راهِ آب و بستر رودخانهها را با ساختوسازها پر کردند، بلکه موجهترین شاهد چندهزار سالهای که میتوانست راهبلد باشد یعنی «دیوار تاریخی گرگان» را در میانههای مواجهه با سیل، زخمی کردند تا راهِ جدیدی برای خروج آب امتحان کنند، ولی «سیل گلستان را با خود برد».
، دیوار تاریخی گرگان را بعد از دیوار چین، دومین سازهی طولانی و دفاعی جهان مینامند، دیواری که در طول سالهای گذشته بخش زیادی از آن از بین رفته و حالا باقی ماندههایش زیر خاک مدفون شدهاند و باستانشناسان هر سال در فصلهای کاوش در حال بررسی این دیوارند.
جبرئیل نوکنده - رئیس هیات باستان شناسی دیوار تاریخی گرگان ـ وضعیت این دیوار را تا امروز به طور کامل توضیح میدهد.
او بعد از توضیح دربارهی این دیوار تاریخی و بخشهای مختلف آن، به برخی دستدرازیها از سوی نهادهای مختلف در طول چند سال گذشته اشاره میکند که با وجود درخواستهای مکرر مسوولان شهری از میراث فرهنگی برای ثبت جهانی اثر، اما همچنان تصمیمهای خود برای عبور راهآهن از روی دیوار یا ساخت سد و حتی ساخت دانشگاه در حریم آن را، عملی میکنند.
وی در بخشی از صحبتهایش حتی به وجود یک رابطه منطقی بین رودخانه گرگان رود و خندق در اطراف این دیوار تاریخی اشاره میکند که در طول سالهایِ زمانِ کاوش، آن را کشف کردهاند.
تاریخچه و انجام مطالعات و بررسی های باستان شناسان روی دیوار گرگان از زبان نوکنده
قیچی دستشان است و هر جا را بخواهند میبُرند
نوکنده در ادامه به نخستین اقداماتی که در زمان حضورش در میراث فرهنگی برای دیوار گرگان انجام داده، اشاره میکند.
وقتی که در سال ۱۳۷۸، پروژههای باستانشناسی در استان گلستان مستقل شده بود و مسوولان شهری در تدارک ساختِ سدی روی تپهای تاریخی در عرصهی دیوار گرگان بودند، او به دستور جلیل گلشن - معاون پژوهشی وقت سازمان میراث فرهنگی - برای بررسی محوطه میرود، با یک بررسی اولیه به مسیر و آثار تاریخی برخورد میکند که در مخزن سد قرار میگیرند و حتی طراحی کانال آبیاری تحتِ پوشش روی سطح دیوار تاریخی گرگان.
آنها با گرفتن مجوز، کار بررسی در این محدوده را آغاز میکنند و نخست یک سد تاریخی و سپس سه کانال تاریخی با فاصله در نقاط مختلف مسیر سد و دیوار به دست میآورند، سدی که علاوه بر تامین آبِ خندق، مصارف کشاورزی نیز داشته است.
و در این میان دیوار را در قالب نرمافزاری بازسازی میکنند تا نشان دهند که این سازه تاریخی، فقط کاربری تدافعی نداشته برای زمانی که «هپتالها» در دوره ساسانی قصد ورود به شهر را داشتهاند، بلکه استفادههای دیگری نیز از آن میشد.
اما حالا با دخالتهای نابجا، در حال از بین بردن هر چیزی هستند که از تاریخ صدها و هزاران ساله تاریخی در این منطقه باقی مانده است.
به قول نوکنده آن اقدامات را این طور میتوان توصیف کرد که «در طول سالهای مختلف یک قیچی دستشان گرفتند و هر جا را که خواستند، بریدند و از سوی دیگر از سال ۷۸ تا امروز همه مقامات میگویند، دیوار جهانی گرگان را در فهرست میراث جهانی ثبت کنیم، اما دخالتهای بیجا هر روز این سازهی عظیم را بدبختتر میکند.»
او در بخش دیگر صحبتهایش به وجود یک جاده آسفالته روی بستر اشاره میکند و میگوید: «در این میان نیز معمولا کشاورزان خندقی را برای هدایت آب، حفر میکنند و در این کشاکش حفاریهای غیرمجاز فراوان است.
از سوی دیگر با به دست آمدن قلعه شهرهای مختلف در اطراف دیوار، علاوه بر قلعههای ایجاد شده، با کاوش یکی از خندقهای قلعه، اطلاعات تاریخی زیادی به دست میآید، اما چه فایده که امروز عرصهی این منطقه که به «حوضچه آرامش» معروف است، میزبان دانشکده «شمس» گنبد قابوس است؛ یعنی دانشگاه هم به این اثر تاریخی رحم نکرد و روی عرصه، ساختوساز کرد.»
وی همچنین به استفاده از بلوکهای بتونی زرد رنگ در سالهای ۸۰ برای نشان دادن مسیر دیوار گرگان براساس مطالعات اولیه کمیته جرائم و با هدف جلوگیری از دخالت در عرصهی این دیوار تاریخی اشاره میکند که بخشی از آنها در طول چند سال گذشته از بین رفتهاند و باقی ماندهها در زمان سیل تا سر زیر آب رفتهاند.
وقتی به حفاظت از آثار تاریخی ایمان نداریم
رفاه شهر را به جایی بردیم که سیل همه چیز را با خود بُرد
همین پنج ماه قبل بود که هر روز با انتشار خبرهایی از افزایش بارانهای سیلآسا و نفوذ آب به مناطق مختلف شهری در کشور، دلنگرانیها و کمکرسانیها، نخست به مناطق مختلف استان گلستان و در ادامه به دیگر مناطق کشور که خشمِ آب را به چشم دیده بودند، بیشتر میشد، بد یا سخت آن روزها گذشت و هنوز مردم آن مناطق درگیرند برای زندگی که آب با خود برد ...
با گذشت این مدت زمان، هنوز یکی از مسائلِ نُقل محافل مسوولان، سیل و آسیبهایی است که به مردم، اموالشان و شهرها و روستاها زد؛ سیلی که بخاطر توسعهی بدون برنامهریزی و بیفکریهای مسوولان شهری، تعداد زیادی از شهرهای کشور که در مسیرِ عبور آب خشمگین نوروز امسال بود، را از هستی ساقط کرد و حالا همان مسوولان بیشتر چشم به دست مردم دوختهاند برای کمک به همنوعانشان.
اگر استان گلستان را به عنوان نخستین شهری درنظر بگیریم که میتوانست سیل را به عنوان یک رویداد طبیعی پشت سربگذارد، باید گفت کافی بود همان مسوولان در زمان صدور مجوزهای پشت سرهمی و توسعهی شهر حتی کیلومترها بعد از برج جهانی گنبد قابوس در گلستان، قدری به تاریخ منطقه و سرگذشت شهر در چند صد سال قبل از آن نگاه کنند، به فلسفهی ساخت دیوار گرگان و انتخاب نقطهی ساخت «برج گنبد قابوس» یا نشانههای متعدد دیگر، شاید گلستان نوروز امسال به این وضعیت دچار نمیشد.
شاید هم فکر نکردند وقتی به قول نوکنده - سرپرست هیات کاوش دیوار گرگان - «طرحِ اتصال راهآهن گرگان به اینچه برون را وصل کردند تا به قزاقستان برسد، پس راهِ کانالهای آبی را بستند و یک دیوار دیگر جلوی آن کشیدند، تا فاجعه آققلا و گمیشان رخ دهد.
یا وقتی که فکر کردند برای عبور آب، یک بخش از دیوار را حذف کنند و درست روی خط قرمز کانال دست گذاشتند و دیوار گرگان را بریدند!
با آمدن سیل به فکر ایجاد کانال جدیدی برای عبور آب افتادند، پس با زدن کانالهای بیربط، کار را سختتر کردند، در صورتی که اگر از ماموریت دیوار گرگان چیزی میدانستند، همان را به سرعت احیا میکردند تا آب به سرعت و براساس همان نقشه اصلی به دریا بریزد.»
وی در بخش دیگری از صحبتهایش با اشاره به درخواستِ شرکت راه آهن در سال ۹۱ برای احداث خط جدیدی از راه آهن در این منطقه، از تلاش پایگاه میراث فرهنگی دیوار گرگان گفت که «با انجام بررسیهای ژئوفیزیک و کاوش و به دست آوردن کورههای آجرپزی تلاش کردند تا نشان دهند چه آسیبی به عرصهی این دیوار تاریخی وارد میشود، اما آنها با وجود برگزاری ۲۰ جلسه در شورای فنی سازمان میراث فرهنگی نپذیرفتند، حتی وقتی گفتند در صورت وقوع سیل و ایجاد این خط، این منطقه آب را پس میزند و آب به شهر آققلا وارد میشود.
اما مسوولان آن شرکت قبول نمیکنند و حالا در این میان ارتفاع خط ریل دو متر است و خندقِ دیوار گرگان ۳۰ متر! در حالی که میتوانستند با یک پل کار را انجام دهند.
پس آسفالت را بریدند و در نهایت با وقوع سیل در نوروز امسال، مجبور به انفجار خط ریل شدند، راهآهنی که از دیوار میگذشت...»
او در ادامه صحبتهایش به نقش دیوار گرگان، خندقها و قلعهها و قلعه ـ شهرهای ایجاد شده در گذشته در زمان وقوع چنین اتفاقاتی اشاره میکند، وقتی شهر، «جرجان تاریخی» بود.
نوکنده اضافه میکند: «اما حالا با ساختِ امکانات شهری، دور میدان، و درکنارِ آن، ساختِ ساختمانهای مسکن مهر، رفاه شهر را به جایی بردیم که سیل، مانند دروازه قرآن شیراز، همه را با خود برد، اما یک بار هم از خود نپرسیدیم که چرا دیوار گرگان را اینجا ساختهاند؟
از سوی دیگر به دلیل نبود پشتیبانی لازم، نقاط کاوش شده در دیوار گرگان و کارگاههای کاوش نیز از بین رفتند و حالا در طول ۱۵ سال گذشته به خاطر بیتوجهی و ایمان نداشتن به حفاظت از آثار تاریخی آنها را با آسیبهای زیادی مواجه کردیم.»
بلایی که صدور مجوزهای بیضابطه بر سر گلستان و آثار تاریخیاش آورد
**این توضیحات توسط جبرئیل نوکنده - سرپرست پروژه کاوش در دیوار تاریخی گرگان ـ در نشست تخصصی «میراث فرهنگی و مواجهه با سیل» در پژوهشگاه میراث فرهنگی ارائه شد.
انتهای پیام
ثبت نظر