«اقلیم حیرانی» نام نمایشگاه عکسهای محمد صیاد از کوچ تلخ کردهای عراق به ایران است. نمایشگاهی با تصاویر سیاه و سفید که هر کدام روایتگر داستانِ ویرانی و هجرتاند.
محمد صیاد، عکاس پیشکسوت درباره نمایشگاه «اقلیم حیرانی» که این روزها در مرکز نبشی برگزار است، به ایسنا میگوید: من از قبل از انقلاب عکاسی میکردم، اما هیچگاه نمیخواستم نمایشگاه بگذارم؛ اما برخی از دوستان اصرار کردند که این کار را انجام دهم و در آخر هم برای راضی کردن من، گفتند که این کار را انجام بده که اگر فردا در این دنیا نبودی اثری از تو باقی مانده باشد. بر همین اساس هم تصمیم گرفتم این نمایشگاه را برگزار کنم و مجموعه عکسهای انقلاب و جنگ هم قرار است در آینده رونمایی شود. کتاب عکسهای کوچ کردهای عراق به ایران هم قرار است دو هفته دیگر رونمایی شود.
او همچنین درباره علت اینکه برخی از تصاویر موجود در نمایشگاه به صورت کراپشده نمایش داده شدهاند، اظهار میکند: تصمیم گرفتهایم این نگاه جدید را که پیشتر مشابه آن دیده نشده بود را در نمایشگاهها به کار ببریم. عکسهای اصلی را هم با اندازه کوچکتر در کنار تصاویر کراپشده که در اندازه بزرگ چاپ شده بودند، قرار دادیم تا کسانی که به نمایشگاه میآیند آن عکس را هم نگاه کنند و ببیند که کدام عکس کراپ شده است. به نظرم اتفاق خوبی است و از کسانی که این پیشنهاد را دادند راضی هستم.
این هنرمند عکاس درباره وضعیت عکاسی مستند در ایران و اینکه چرا این هنر در سالهای اخیر کمتر مورد توجه قرار گرفته است، میگوید: متاسفانه عکاسی مستند فراموششده است و علت این موضوع را هم نمیدانم. واقعا نمیدانم به چه علتی روی عکاسی مستند سرمایهگذاری نمیکنند یا اینکه ناشران در این امر مشارکتی ندارند. فکر نمیکنم اگر ناشران مشارکت کنند ضرر کنند و قطعا ضرر هم نخواهند کرد. مقصر اصلی شاید ناشران هستند، چراکه عکاسان مستند و طبیعت کار خودشان را میکنند و ناشران باید سراغ آنها بروند. به شخصه فعلا تصمیم گرفتهام که هر کاری که انجام میدهم را نگه دارم؛ چون فکر میکنم نگه داشتن این مجموعهها بهتر از آن است که پول آنها به دست من نرسد. این موضوعات است که برای عکاسها اذیتکننده است. به هر حال عکاسانی که عکاسی مستند انجام میدهند هم برای کارشان هزینه میکنند و باید بتوانند این هزینه را به نوعی جبران کنند.
صیاد ادامه میدهد: رسانهها هم مقداری به این موضوع بیتوجهی میکنند. وقتی که برخی نهادها عکس را به صورت مجانی در اختیار رسانهها قرار میدهند یا اینکه وقتی خبرگزاری عکسی را منتشر میکنند و روزنامهها بدون پرداخت هزینهای عکس را برمیدارند و منتشر میکنند، نتیجه همین میشود. این کارها بد است، اما متاسفانه در ایران جا افتاده است.
سیفاله صمدیان نیز در مطلبی با عنوان «جنگ با تولد اولین انسان متولد شد و با مرگ آخرین انسان خواهد مرد»، درباره این نمایشگاه نوشته است:
«نمایشگاه پیشرو بخش کوچکی از هزاران فریم عکاسیشده توسط محمد صیاد طی سالهای ۱۳۶۷ تا ۱۳۷۰ است: سالهای اوجگیری فشار سیاسی و قومیتی حکومت صدام بر کردهای عراقی.
این عکسها گوشههایی از رنج و درد ناشی از کوچ ناگزیر آوارگان کرد عراق را به خاک ایران از طریق مرزهای مشترک ایران با عراق و ترکیه به تصویر کشیده است؛ در مسیری که از شهرهای حلبچه، جانا، صلاحالدین، کرکوک، حاجی عمران، تنومه، بصره، اربیل در عراق گذشته و به شهرهای باختران، سرپل ذهاب، پاوه، پیرانشهر، سنندج، سردشت، زیوه و مرز سِرو در ایران میرسد.
محمد صیاد از نمونههای شاخص «تک سواران تاریخ تصویری ایران» است که به تنهایی و بدون پشتوانه آکادمیک عکاسی، تصویری درخشان و تاثیرگذار از چهار دهه تاریخ پُرپیچ و خم سیاسی و اجتماعی ایران را ثبت کرده است؛ حتی منظمتر و برنامهریزی شدهتر از اکثریت قریب به اتفاق خبرگزاریها و مطبوعات وطنی به ویژه در سه دهه اول انقلاب.
عکسهای صیاد از نخستین روزهای انقلاب، جنگ و اکثر رویدادهای مهم سیاسی اجتماعی و فرهنگی سالهای اخیر، نتیجه کار رشکانگیز یک فتوژورنالیست خودآموخته و خستگیناپذیر است که در هفتاد و یک سالگی و بعد از گذشت پنجاه و پنج سال از آشناییاش با دوربین عکاسی، هنوز این وسیله تاریخساز را بر زمین نگذاشته و روزی نیست که بدون دوربین عکاسی از خانهاش بیرون بیاید، آن هم در کشوری که حافظه تاریخی ندارد و تاریخ در هر دورهای نه آنگونه که باید بلکه آنگونه که صلاح حاکمان بوده، نوشته شده است.»
* تصاویر از صفحه رسمی مرکز نبشی در اینستاگرام برداشته شده است.
انتهای پیام
ثبت نظر