یادداشت روز - سجاد روشنی
دهمین حراج تهران جمعه شب با ارائه ۱۱۳ اثر از بیش از ۱۰۰ هنرمند برگزار شد و در مجموع موفق شد به رکورد فروش ۳۴ میلیارد و ۴۰۳ میلیون تومان دست یابد و نه تنها رکورد همه ادوار خود، بلکه رکورد فروش آثار هنری در ایران را هم جابجا کند.
اگرچه حراج های هنری به معنای تخصصی در کشور، پدیده هایی نوظهور هستند و قدمت آن ها از دهه ۹۰ هم عقب تر نمی روند، اما در طی کمتر از ۷ سالی که حراج تهران به عنوان نخستین حراج تخصصی آثار هنری در کشور پا گرفته، بارقه هایی از امید را در دل هنرمندان روشن و به طور جدی بحث اقتصاد هنر را مطرح کرده است.
تا دو سال قبل، یعنی سال ۹۵، حراج تهران هر سال یکبار برگزار می شد. از زمستان دو سال قبل این رویداد هر سال دو بار برگزار می شود. همین اتفاق در ابتدا نگرانیهایی پدید آورده بود که مبادا برگزاری دو حراج در طی یکسال، بازار و مارکتینگ هنر را اشباع کند و حتی تجربه موفق برگزاری حراج به صورت سالی یکبار را هم به مخاطره بیندازد. به خصوص که قرار بود حراج زمستانه مخصوص آثار هنرمندان جوانتر باشد و دیگر ردی از تابلوهای میلیاردی سهراب سپهری هم در آن نباشد. با این حال علیرضا سمیع آذر به عنوان مدیر حراج تهران، این ریسک را کرد و حراج را دو بار در سال برگزار کرد. دهمین حارج تهران، سومین تجربه ای بود که حراج به صورت دو بار در سال برگزار می شود و حالا شاهدیم که این ریسک جواب داده است.
با این مقدمه، و با توجه به فروش حراج جمعه شب، چند نکته را با هم بررسی خواهیم کرد. نخست آنکه در حالی حراج دهم توانست رقم بیش از ۳۴ میلیارد را در تابلوی پایانی خود ثبت کند، که همه ما خوب مطلعیم کشور در شرایط اقتصادی مساعدی نیست و در همه زمینه ها شاهدیم اتفاقات ماه های اخیر بر قدرت خرید مردم و نیز وضعیت معیشت خانواده ها سایه افکنده است. در چنین شرایطی اینکه حراج تهران نه تنها رکورد ثبت می کند، بلکه می تواند چنین ارقامی را جذب خرید آثار هنری کند، یک اتفاق میمون تلقی می شود.
دیگر آنکه حراج تهران در این دوره در حالی این رکورد را ثبت می کند که میدانیم نامهایی مانند سهراب سپهری (که در همه حراجها آثارش جزو گران ترین تابلوهاست)، آیدین آغداشلو، پرویزتناولی، محمداحصایی، منوچهر یکتایی و بسیاری دیگر از پیشکسوتان حضور ندارند. به جای آنها شاهد ظهور و بروز نام هایی از جوانان هنرمند هستیم که این امیدواری را بهوجود میآورند که جریان هنرهای تجسمی کشور وابسته به فرد یا شخص خاصی نیست و حتی جوانها هم می توانند در کنار بزرگان هنر، قد علم کنند. نگاهی آماری به میانگین سنی هنرمندان حاضر در دهمین حراج هم موید همین نکته است. براساس اعلام روابط عمومی حراج تهران، از میان هنرمندانی که آثار آنها در دهمین دوره حراج ارائه شد، ۱۶ نفر درگذشته و ۸۹ نفر آنها در قید حیات هستند. مسنترین هنرمند این دوره منیر فرمانفرماییان متولد ۱۳۰۱ بوده که اتفاقا رکورد حراج دهم را هم با فروش ۴ میلیاردی یکی از تابلوهایش شکست و جوانترین هنرمندان نیز فرزانه وزیریتبار و یحیی گمار بودند که در سال ۱۳۶۶ متولد شدهاند.
نکته دیگر اینکه از بین ۱۱۳ اثری که برای فروش روی میز رفتند، همه آنها چکش فروش خوردند و هیچ اثری نبود که بیمشتری بماند. این امر خود بیانگر دو واقعیت است؛ نخست آنکه انتخاب و گزینش آثار برای عرضه، آن هم در یک رویداد اقتصادی- هنری مانند حراج تهران، درست صورت گرفته است. دیگر آنکه از سوی کارشناسان هنری حراج خانه، آثار با قیمتهای منطقی ارائه شدهاند. حتی در حراج جمعه شب شاهد بودیم نه تنها اثری بیمشتری نماند، بلکه بسیاری از آثار به دو تا سه برابر بیشینه قیمت چکش خوردند که همین امر شگفتی حاضران در سالن را در پی داشت. از جمله اثری از صادق تبریزی هنرمند تازه از میان ما رفته که با قیمت ۳۴۰ میلیون تومان، یعنی بیش از دو برابر بیشینه قیمت به فروش رسید.
اگرچه هنوز هم حراجهای هنری در ایران، در مقایسه با بسیاری کشورهای جهان، نهالهایی نورس هستند، اما تجربه کمتر از یک دههای این حراجها در داخل نشان داده که مارکتینگ هنر ایران پتانسیل بالایی دارد. به هر روی با برگزاری چنین حراجهایی هم میتوان عیار هنر ایران را به لحاظ مالی تا حدی سنجید، هم میتوان میزان ورود سرمایهداران را به عرصه هنر محک زد و هم میتوان با در نظر گرفتن برآیند این دو، نسبت به توسعه اقتصاد هنر در ایران امیدوار شد.
انتهای پیام
ثبت نظر