Fa En جمعه 25 آبان 1403 ساعت 18 و 59 دقیقه

نمی‌خواهم کسی بازنده باشد

نمی‌خواهم کسی بازنده باشد

«آلخاندرو گونزالز ایناریتو» به عنوان اولین سینماگر آمریکای لاتین در راس هیات داوران جشنواره کن، امسال مسئولیت بزرگ انتخاب برنده‌ نخل طلای بهترین فیلم را بر عهده دارد.

سه شنبه 31 اردیبهشت 1398 ساعت 19:45

به گزارش ایسنا، سایت رسمی هفتاد و دومین جشنواره بین‌المللی فیلم کن، گفتگویی کوتاه با «ایناریتو» کارگردان برنده اسکار و مطرح مکزیکی انجام داده است که امسال رئیس داوران بخش رقابتی جشنواره است:

* دوستانتان «آلفونسو کواران» و «گیرمو دل‌تورو» پس از شنیدن خبر انتخاب شما به عنوان رئیس داوران کن چه گفتند؟

فکر می‌کنم از این بابت خیلی خوشحال شدند و ممکن است کمی هم حسودی کنند!

* این مسئولیت رو چگونه می‌بینید؟

اولین باری که به جشنواره کن آمدم حدود ۲۰ سال پیش بود که با فیلم «عشق سگی» در بخش دو هفته کارگردانان شرکت کردم اما هیچوقت فکر نمی‌کردم روزی در رأس هیأت داوران بخش رقابتی به جشنواره بیایم و این یک افتخار است. با اولین فیلمم، اولین حضور در کن را تجربه کردم و در این نقطه عطف بسیار مهم در حرفه‌ام، حضور در این مسئولیت در واقع محکم کردن رابطه عمیقم با جشنواره کن است. به عنوان فیلمساز امتیاز بزرگی است که برای داوری فیلم‌های این کارگردانان فوق‌العاده دور هم جمع می‌شویم و این فرصتی برای من برای تبادل ایده و اشتراک‌گذاری شور و عشق با کارگردانانی است که آنها را تحسین می‌کنم.

*بنابراین از نگاه شما این مسئولیت با شور و اشتیاق سر و کار دارد؟

ممکن نیست درباره آن شور و اشتیاق نداشته باشید. من در بخش رقابتی فیلم داشته‌ام و می‌دانم انتخاب در بخش رسمی جشنواره چقدر مهم است و می‌دانم برای کارگردانان در این سطح چه معنایی دارد. می‌دانم که آنها تمام زندگی خود را صرف ساخت این فیلم‌ها کرده‌اند و این آثار نتیجه کار دشوار و عمقی در بسیاری از جهات است. می‌دانم بودن در شرایط این فیلمسازان چگونه است و این موجب می‌شود که هر چه بیشتر به موشکافی، بحث کردن و لذت بردن از این فیلم‌ها با دیگر اعضای هیأت داوران افتخار کنم. ممکن نیست این مسئولیت را احساسات عمیق خود حس کنید و این در واقع مواجهه با فیلم‌هایی است که از درون شما را تکان می‌دهند.

* در شش فیلم قبلی که ساخته‌اید ظرفیتی خستگی‌ناپذیر برای بازآفرینی خودتان از طریق تجربه ژانرها و تکنیک‌های گوناگون نشان داده‌اید. چه چیز موجب تداوم در کارتان می‌شود؟

فکر می‌کنم این مربوط به رشد و پیشرفت فردی است. من فرد ۲۰ سال گذشته نیستم و نوعی تغییر درونی در من شکل گرفته که خوشبختانه به بیرون بازتاب داشته است. معتقدم فیلم زمینی بسیار غنی و حاصل خیز است که به شما اجازه تجربه با بی‌نهایت فرم گوناگون را می‌دهد و این یعنی من همیشه در حال تکامل هستم و این موردی تعمدانه نیست.

* به همین دلیل است که دوست دارید لوکیشن فیلم‌هایتان را تغییر دهید؟

بله. زمانی که داستان و شخصیت‌ها مشخص شوند برای پیدا کردن مکان مناسب جست جو می‌کنم. این کار شبیه کاشتن یک دانه است، اگر حاصل خیزترین زمین را پیدا کنید این دانه به یک گیاه تبدیل می‌شود و قوی‌تر می‌شود.

* فیلم‌های «بابل» و «زیبا» به موضوع مهاجرت می‌پردازد، پرسشی که در فیلم واقعیت مجازی «گوشت و شن» نیز فرصت تجربه آن را به مخاطبان دادید. آیا این نوع واقعیت مجازی واقعاً کمک می‌کند تا مخاطب را بیشتر تحت تأثیر قرار دهید؟

بله واقعاً تأثیر بیشتری دارد. فکر نمی‌کنم هیچیک از فیلم‌هایم درباره مهاجرت به اندازه «گوشت و شن» واکنش‌ها را برانگیخته باشد. واقعاً به این اعتقاد دارم که دیدن با تماشا کردن متفاوت است. تجربه‌مخاطبان با فیلم واقعیت مجازی «گوشت و خون» از نوع فیزیکی، روا شناختی و حسی بود، همه این موارد در آن واحد. این شبیه وارد شدن به ذهن دیگران است و هیچ فیلمی نمی‌تواند چنین ادعایی کند. بالاتر و مهم‌تر از مباحث زیبائی‌شناسی و تأثیر حس غوطه‌وری، فیلم واقعیت مجازی جامع، عمیق، تأثیرگذار و ماورا گونه است.

* فیلم «فراموش‌شدگان» ساخته کلاسیک «لوئیس بونوئل» امسال در بخش کلاسیک جشنواره کن به نمایش گذاشته می‌شود. فیلمی که روایتگر فقر بی حد و اندازه در مکزیک علی‌رغم عصر طلایی این کشور است. آیا این فیلم با آنچه امروز در اخبار می‌شنویم همخوانی دارد؟ زمانی که کشوری با فقر و خشونت دست و پنجه نرم می‌کنند، هنرمندان چه قدم‌هایی می‌توانند بردارند؟

فکر می‌کنم تنها وظیفه هنرمند این است که با خودش صادق باشد. فکر می‌کنم در نقطه عطفی قرار داریم و مثل کشتی تایتانیک در حال غرق شدن هستیم و دنیایی که می‌شناسیم نیز به صورت ناگهانی و فیزیکی در حال غرق شدن است. این موضوعی بسیار گسترده و حتی وسیع‌تر از سیاست و فقر است. شخصاً به ماهیت آزادسازی و انسانی سینما معتقدم، به قدرت تصاویر و ایده‌ها اعتقاد دارم که می‌توانند داستان‌هایی را روایت کنند که ما را از درون تکان دهد، به ناخودآگاه ما وارد شوند و ما را با موجودیت خودمان متحد کنند. یک جشنواره و یا تجربه جمعی چون کن می‌تواند نقطه آغاز تأثیر بر مردم باشد. آنقدر ساده نیستم که بگویم می‌توانم دنیا را تغییر دهم اما معتقدم تنها وظیفه ما این است.

* وقتی جایزه دستاورد ویژه هنری را برای ساخت فیلم «گوشت و شن» از آکادمی اسکار دریافت کردید گفتید که رقابت مهم نیست و آنچه مهم است رقابت انسان با خودش است. چگونه این موضوع را در قضاوت فیلم‌های بخش رقابتی کن به کار می‌بندید؟

نمی‌خواهم کسی بازنده باشد و به جای قضاوت و تقسیم کردن، از اعضای هیأت داوران خواستم درک خود را با شور و اشتیاق درباره فیلم‌ها به اشتراک بگذاریم. اشتراک گذاری چیزی که تغییری در ما ایجاد کرده است و چیزی که به دلایل مختلف ما را تحت تأثیر قرار داده است. به عنوان رئیس از همه خواستم بر روی چیزی که درونمان بازتاب داشته تمرکز کنند و سپس آن را جشن بگیرند.

«ایناریتو» از چهره‌های محبوب جشنواره کن است. فیلم «عشق سگی» ساخته وی در سال ۲۰۰۰ در جشنواره کن و در بخش هفته منتقدین رونمایی شد در نهایت جایزه بزرگ هیأت داوران این جشنواره را کسب کرد و در جوایز اسکار آن سال نامزد شاخه بهترین فیلم خارجی شد.

وی در سال ۲۰۰۶ نیز با فیلم «بابل» جایزه کارگردانی کن را به خود اختصاص داد و این فیلم در جوایز اسکار نامزد هفت شاخه شد. این کارگردان مکزیکی در سال ۲۰۱۰ بار دیگر با فیلم تحسین‌شده «زیبا» با بازی «خاویر باردم» قدم به جشنواره کن گذاشت و این فیلم جایزه بهترین بازیگر مرد کن را کسب کرد و در ادامه نیز نامزد اسکار شد.

«بردمن» (۲۰۱۵) و «بازگشته» (۲۰۱۶) نیز چندین جایزه اسکار را از جمله دو اسکار پیاپی بهترین کارگردانی برای «ایناریتو» به ارمغان آورد و پروژه واقعیت مجازی «گوشت و شن» نیز در سال ۲۰۱۷ جایزه دستاورد ویژه هنری را از آکادمی اسکار دریافت کرد.

تعداد بازدید : 192

ثبت نظر

ارسال