نشست علمی تقی زادههای جدید و وضع منورالفکری در ایران با سخنرانی آیتالله علی اکبر رشاد و حجت الاسلام والمسلمین حمید پارسانیا به همت پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی برگزار شد.
، آیتالله علی اکبر رشاد امروز دوشنبه (۲۶ فروردین ماه) در نشست علمی «تقی زادههای جدید و وضع منورالفکری در ایران» که با حضور حجت الاسلام والمسلمین حمید پارسانیا در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی برگزار شد گفت: اینکه تقی زاده چه ویژگی داشت و چه سیر و مسیری و درجات نسبتاً طولانی را طی کرد جزو مواردی است که باید به آن پرداخته شود. تقی زاده، حوادث و وقایع بسیاری را تجربه کرد. با سفر به نقاط مختلف جهان با انسانهای مختلفی سر و کار داشت و به انسانی که جهات مختلفی را در بر میگرفت بدل شد اما در مجموع رفتارهایی دارد که مثال زدنی است. اگر بنا به تبیین باشد باید درباره سرشت و صفات جریان او سخن بگوییم که این جریان چه ویژگیهایی داشت و آیا باید اکنون از آن پرهیز کنیم یا خیر؟
رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ادامه داد: مسئله روشنفکری و منورالفکری یک امر دینی نیست که جوشیده از بطن جامعه، فرهنگی، سنت، تاریخ ما و شرایط اقلیمی ما باشد بلکه یک جریان بازآمده از فرای مرزها است. اولین و مهمترین ویژگی این جریان و عناصر آن همین حیات مجازی است که جریانات مبتلابه آن هستند و اولین خصوصیت جریان منورالفکری این است که در ذهن، زبان و زیست این جریان، حیات، ذهنیت و سبک زندگی مجازی مسئله آن است. این خصوصیتی است که در بخشی از جهان و قسمتی از تاریخ بشریت این جریان منورالفکری را تجربه کردهاند و ادواری در تاریخ سپری شده که واقعیت دارد. غرب جریانات ماقبل سنت، پسامدرن و دوران مدرن را تجربه کرده است و آنقدر که توأم با مبالغه و یا احیاناً افراط که رسم آنها است و مبدأ تاریخ را به سال، ماه و روز مشخص میکنند همراه نیست. در ایران افرادی پیدا شدهاند که بگویند غرب، غرب است، شرق، شرق است. مسیحیت مسیحیت است، اسلام، اسلام است و اینها یک هزارههای متفاوتی را سپری کردهاند و آن زمان که اختلافات مشخص شود در قیاس با میزان تفاوتها و تعارضها و اینکه این موضوعات چه نسبتی با یکدیگر دارند باید تفاوتها و تمایزات را مشخص کنیم. اینکه بخواهیم هر آنچه در جهان غرب بوده است را اینجا پیاده کنیم جواب نمیدهد.
وی اظهار کرد: همین امر باعث شده زبان، ذهن و زندگی تحت سیطره زیست مجازی و چیزی که نمیتوانیم جریان آن را انکار کنیم شکل بگیرد اما آن مقدار که باید این جریان نمیتواند در جامعه ما تأثیرگذار باشد چرا که یک جریان عاریتی است و میخواهد در مکانی که خود فرهنگ دارد تأثیر بگذارد و همین تناقضها سبب آسیب زدن به فرهنگ، ادبیات، علم، عقاید و باورهای دینی میشود و جامعه مشوش شده و هویت خود را گم میکند. این جریان منورالفکری در قالب تشویش شده هویت رفتاری و ذهنی افراد جامعه بروز و ظهور پیدا میکند.
این عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی ادامه داد: از جمله خصایل جریان منورالفکری، سیطره مجازی بر ذهن، زندگی و حیات است. جریان روشنفکری یک جریان ناقص الخلقه در ایران است که به عقیده بنده زمانی که هنوز این جریان کامل نبوده و هنوز شکل خود را پیدا نکرده است در ایران به دنیا آمده است. جریان روشنفکری در زمان تقیزاده هنوز ناقص و نارس بوده و پیامدهای خاصی را در جامعه آن زمان به دنبال داشته است.
وی ادامه داد: ویژگی بعدی موضوع شخصیت عناصر منورالفکری ایران است. در این جریان شاید یک نفر را پیدا نکنیم که بر سر یک مطلب و یک جریان به صورت پیوسته فعال بوده باشد. کاملاً مراحل فکری این افراد در جریانهای مختلف با یکدیگر متفاوت است. شاید تعجب کنیم که فردی از شاه پرستی چپ مارکسیست میشود بعد راست غربی و یا راست غرب ستیز یا راست غرب زده و یا حتی گاهی به صورت افراطی دل سپرده به غرب و گاهی سر سپرده این جریان میشود. امثال تقی زاده در پایان حیات خود کاملاً منقلب شده و توبه میکند و میگوید: از شور جوانی آن سخنان را گفته است.
وی گفت: بنده در سفری که به سوئیس داشتم و به دیدار جمالزاده رفتم که ایشان رفیق گرمابه و گلستان تقی زاده و نسبت به رفتارهای تقی زاده منفعل بود. در مورد تقی زاده میگفت: از نوک پا تا موی سر باید غربی شویم. خود جمالزاده هم این موضوع را قبول نداشت. برخی عناصر روشنفکری پیشینه طلبه گری دارند اما نظر بنده در مورد اینگونه فعالیتها این است که نوعاً طلبههای کال و درس نخوانده به سمت این جریان حرکت میکنند. به نظر بنده آخوند به معنی واقعی کلمه هرگز مسیر و هویت خود را گم نمیکند. عموماً طلبههای کال هستند که یک کمی درس خوانده و یک کمی از دروس را از بزرگترها و اطرافیان خود فرا گرفتهاند به سمت اینگونه جریانها میروند. تقی زاده در سن ۲۶ سالگی لباسش طلبگی را درمیآورد و ریشش را میتراشد اما با همان سبیل و قباده و لباس ایرانی همچنان باقی میماند. شاید در فرهنگ منورالفکری مهمترین نماد افراد لباس باشد و این جریان به دنبال این است که با گرفتن لباس افراد هویت آنها را بگیرد. از جمله عناصر عام و فراگیر این جریان بیگانه این است که افراد سطحینگر میشوند. در شعار ضد استبداد هستند اما به شدت تسلیم استعمارند.
رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی خاطرنشان کرد: تقی زاده از اولین افرادی بود که گرایش آمریکایی را در کشور مطرح میکند و میگوید: به هر قیمتی که شده برای حل مشکلات کشور باید آمریکا را به ایران دعوت کنیم و با او قرارداد ببندیم. این فرد اولین حامی رضاخان است و انقراض قاجار را مد نظر دارد. سطحی نگری و ساده نگری که در جامعه امروز از سوی برخی از افراد مطرح میشود. فردی که با سواد و جهان دیده است و علوم جدید را میدانسته به رغم اینگونه موارد ساده نگر بود و با رضاخان بیسواد یک فکر را داشت. رضاخان پیشرفت را در لباس و یکسان سازی میدید و تقی زاده هم به سمت همین جریان حرکت میکرد. این جریان ساده نگری و هویت ساز مدنظر کسانی بود که میخواستند فرهنگ غرب را به تفکر رضاخان منتقل کنند. متأسفانه اینگونه رفتارها برای نسل جوان و ناآگاه از تبار تاریخی جاذبه دارد اما نمیتواند تأثیرگذار باشد.
در ادامه، حجتالاسلام والمسلمین حمید پارسانیا با ارائه این مطلب که به نظر بنده بحث منورالفکری و عنوان تقی زادهها بازگو کننده یک جریان در جامعه است و یک چیزی به اسم منورالفکری یک هویت فرهنگی و تاریخی دارد که از خارج وارد جریان کشورها شده است، گفت: در جریان منورالفکری شخص و افراد مهم نیستند بلکه چگونگی شکل گیری این جریان در جامعه مد نظر است. اینکه ما ببینیم آیا تقی زاده که ۱۰۰ سال پیش متولد شد اگر مثلاً در سال ۱۱۵۷ و یا در جامعه امروز به دنیا میآمد آیا باز هم این تفکر را داشت؟ آن چیزی که به تقی زاده هویت بخشیده چیزی فراتر از شخصیت او است و تاریخ تولد تحولات فکری او باید مورد بررسی قرار بگیرد و باید بدانیم با تقی زادههایی که در کنار او هستند و تاریخ را رقم زدهاند چگونه رفتار کنیم. برای این موضوع ابتدا باید خود منورالفکری را بشناسیم.
وی ادامه داد: منورالفکری در ایران و کشورهای غیرغربی یک هویتی دارد که آن هویت را در کشوری که متولد شده آن کشور است ندارد. گاهی در جریان غیرغرب این منورالفکری پررنگتر از موطن اصلی خود شکل میگیرد. در جوامعی همچون جوامع ما منورالفکری رقیبی همچون سنت را دارد. یک عقل روشنگر و یک عقل نقدی شکل میگیرد و هویت دکارت در این جریان بروز و ظهور پیدا میکند. در جهان مدرن روشنگری یا منورالفکری با یک رویکرد لیبرالیستی و یا رویکرد چپ و سوسیالیست و عدالت خواهانه میآید؛ این خصوصیت دیگر روشنفکری است. روشنفکری از دهه اول قرن بیستم شکل میگیرد و تا فروپاشی بلوک شرق فعال است و پس از آن رو به افول میرود.
او در ادامه با طرح این پرسش که منورالفکری در ایران چه هویتی دارد، گفت: منورالفکری در ایران کاملاً مکانیزم دیگری دارد. نه در فقر و سرمایه داری است و نه در موارد دیگر؛ به نظر من مکانیزم اقتدار قدرت این پدیده را به وجود میآورد. در هر فرهنگی دو سطح فرهنگ داریم: یکی فرهنگ عمومی و یکی فرهنگ خواص. در سطحی از فرهنگ افرادی هستند که افق گشایی میکنند. یکی از کارآمدترین عوامل در فرهنگ عمومی قدرت است. وقتی دو فرهنگ با هم مواجه میشوند یک فرهنگ قوی و یک فرهنگ ضعیف میشود. ابن خلدون میگوید: با قدرت است که حتی زبان افراد در جامعه تغییر پیدا میکند. کار افراد برای حفظ هویت فکری از کار عالمان و محققانی که جوهره فرهنگ را حراست میکنند کمتر نیست. جهان غرب با قدرت است که هویت سایر فرهنگها را از بین میبرد. آمدن یک فرهنگ به فرهنگ دیگر از هژمونی قدرت پدیدار میشود. منورالفکری بخشی از اقتدار است و در تمام جهان وجود دارد.
وی گفت: به عقیده بنده تقی زاده نسل دوم جریان منورالفکری در ایران است. نسل اول این جریان در بخش دیگری شکل گرفته که شامل سفرا و درباریان هستند یعنی کسانی که زودتر با جهان غرب در ارتباط بودند نه عالمان و نه روستاییان و نه حتی شهریها در این جریان حضور نداشتند. نسل دومی که در این جریان حضور پیدا کرد در نهاد فرهنگی جامعه است که حوزههای علمیه را در بر میگیرد. عامل هویت بخش شامل دو موضوع میشود یکی اقتدار و دیگری قدرت است. انسانهای اهل تفکر و تعقل موضوعات را میبینند و به سادگی در برابر جاذبه و دافعه آن تزلزل پیدا نمیکنند.
وی در جمعبندی سخنان خود گفت: تقی زاده عاملی در دل ساختار منورالفکری است و منورالفکری در جوامع جهان سوم به آن شکلی که در موطن مادری خود بوده است در جریان نیست. این جریان در طیفی از نخبهها و اهالی که با غرب در ارتباط هستند رقم میخورد که در قالب منورالفکری عقاید خود را بروز میدهند. تقی زاده مربوط به نسل دوم این جنبش است و ریشه و خاستگاه او در میدان علم و نهاد علمی است. آگاهی نسبت به تفاوتها و تناقضهایی که در جوامع وجود دارد باعث میشود که در برابر جریانات روشنفکری به سادگی تزلزل نداشته باشیم.
انتهای پیام
ثبت نظر