«من که حدود 24 سال است فیلمسازی میکنم و 18 سال از آن را برای تلویزیون کار کردم، حالا نزدیک به هشتاد میلیون بدهی دارم و خانه و ماشینم را هم در راه ساخت فیلم فروختهام؛ سلامتیام را روی پروژه «آواز جغد کوچک» گذاشتم و استرسهای کاری من را به بیماری فشار خون بالا مبتلا کرد. مهرههای گردنم به دلیل حجم نشستن مقابل مانیتور و دیدن راشها دچار مشکل شد و این شرایط برایم انگیزهای برای ادامه کار نگذاشته است.»
این سخنان بخشی از اظهارات مهدی نورمحمدی، عکاس و مستندساز حیاتوحش است که با ساخت مستند «در پناه بلوط» طی دو، سه سال اخیر موفق به دریافت 19 جایزه بینالمللی از جشنوارههای مختلف جهانی شده است.
او که امسال با فیلم «آواز جغد کوچک» متقاضی حضور در دوازدهمین جشنواره بینالمللی سینماحقیقت شده، در گفتوگویی با ایسنا ضمن اشاره به مشکلات موجود برای ساخت مستند ژانر حیاتوحش در ایران، از تصمیمش برای ورود به عرصهی سینمای داستانی و ترک حوزه مستند میگوید.
در ادامه مشروح گفتوگو با این مستندساز را می خوانید:
آقای نورمحمدی موضوع جدیدترین اثر مستند شما «آواز جغد کوچک» چیست؟
- در حال حاضر پرندگان در ایران شرایط خوبی ندارند و ما در این مستند چالشهای پرندگان را به تصویر کشیدهایم؛ به این شکل که از نگاه یک جغد تنازع بقا و تقابل انسان با سایر موجودات نمایش داده میشود. به این دلیل داستان از نگاه یک جغد کوچک روایت میشود که این پرنده در تمام زیستگاههای مختلفی که انسان آنها را تخریب کرده حضور دارد و این موجود جذاب و باهوش به مخاطب کمک میکند که قصه را دنبال کند. این پرنده برخلاف باقی جغدها در روز هم فعالیت دارد و چون داستان ما در روز روایت میشود، این جغد گزینه مناسبی برای روایت داستان این جانداران بود.
گویا مدت زمان زیادی هم برای ساخت این مستند صرف کردهاید.
- بله، ساخت این مستند ازخرداد 92 تا خرداد 97 ادامه داشت. حدود دو سال پژوهش میکردیم که چطور و کجا کار را فیلمبرداری کنیم و همزمان با پژوهش برخی مقدمات کار انجام شد. سه سال هم درگیر تولید فیلم بودیم و بیش از 500 روز فیلمبرداری این اثر زمان برد. این مستند به سفارش سیمای استانها و در شبکه ایلام تهیه شده است، اما از آن جایی که قراردادهای تلویزیون از نظر مالی ضعیف هستند، من به ناچار چندین کار تبلیغاتی ساختم تا بتوانم بخشی از هزینههای فیلمم را تامین کنم. در واقع دو برابر بیشتر از هزینهای که تلویزیون در اختیار من گذاشت صرف شد تا این فیلم ساخته شود. حتی من ماشینم را فروختم تا بتوانم دوربینی بخرم که تصاویر آهسته فیلم را با آن تهیه کنم و فیلم کیفیتی جهانی داشته باشد. در ساختار و تدوین فیلم هم حساسیتهای بسیاری نشان دادیم تا نتیجه فیلمی با کیفیت شود.
تا به حال این اثر را در جشنواره یا سالنی نمایش دادهاید؟
خیر، تلاش کردم سینماحقیقت اولین جشنوارهای باشد که فیلم در آن نمایش داده میشود، چون این جشنواره شناختهشدهترین جشنواره حال حاضر ایران در دنیاست. در هر جایی که اسم سینماوریته مطرح میشود، هنرمندان آن را میشناسند و به عنوان یک جشنواره معتبر از آن یاد میکنند. اگر «آواز جغد کوچک» توسط هیات انتخاب پذیرفته شود، رونمایی آن در سینماحقیقت خواهد بود.
به نظر میرسد یکی از دلایل مهجور ماندن مستندهای حوزه حیاتوحش هزینههای بالای ساخت این گونه فیلمهاست.
- بله همینطور است. مستندسازی در حوزه حیاتوحش نیازمند صرف زمانی طولانی است و معمولاً این موضوع برای تهیهکنندگان قابل درک نیست. حال با افزایش چند برابری هزینهها نگران هستم که امکان ساخت مستند حیاتوحش برای مستندسازان این حوزه که از تعداد انگشتان یک دست هم کمتر هستند، وجود نداشته باشد. من که حدود 24 سال است فیلمسازی میکنم و 18 سال از آن را برای تلویزیون کار کردم، حالا نزدیک به هشتاد میلیون بدهی دارم و خانه و ماشینم را هم در راه ساخت فیلم فروختهام؛ سلامتیام را روی پروژه «آواز جغد کوچک» گذاشتم و استرسهای کاری من را به بیماری فشار خون بالا مبتلا کرد. مهرههای گردنم به دلیل حجم نشستن مقابل مانیتور و دیدن راشها دچار مشکل شد و این شرایط برایم انگیزهای برای ادامه کار نگذاشته است. به دلیل همین شرایط به زودی آغاز به ساخت فیلمی سینمایی خواهم کرد که داستان زندگی خودم به عنوان یک مستندساز حیاتوحش است.
گویا فیلمبرداری از حیوانات در کشور ما سختتر از کشورهای دیگر است!
- بله! گاهی برای گرفتن یک نما سه ماه زمان میگذاریم و حتی برای گرفتن برخی تصاویر سه سال صبر میکنیم. در واقع باید بسیاری از مشکلات را طی کرد تا یک مستند در حوزه حیاتوحش ساخته شود. به عنوان مثال در جریان ساخت همین مستند تصویربردار ما تصادف کرد، البته خوشبختانه اتفاق بدی رخ نداد و پس از مدتی بستری شدن از بیمارستان مرخص شد. دو دوربین ما را دزدیدند و بارها با وجود داشتن مجوز، اجازه فیلمبرداری از منطقه را به ما ندادند. اینها نمونهای از هزاران اتفاقی است که فیلمساز در مستند حیاتوحش با آن روبهرو است. در این گونه فیلمها فیلمساز براساس طرح کلی که نوشته جلو میرود و گاهی یک نما قصه را به جای دیگری میبرد. مستندهای حیاتوحش همواره روی میز تدوین شکل میگیرند.
چرا با وجود تمام این سختیها و دریافت جوایز فراوان از جشنوارههای معتبر توسط مستندسازان ایرانی، حوزه حیاتوحش همچنان مهجور مانده است؟
تنها در حوزه حیاتوحش این مهجوریت وجود ندارد، بلکه ما در تمامی موارد مرتبط با محیطزیست مشکل داریم. بحرانهای زیستمحیطی بسیاری مانند آب و جنگل و... داریم که توجهی به آنها نمیشود. تنها شعار میدهیم در حالی که بودجه چندانی برای این کار اختصاص نمییابد. تنها فضایی که میشد در آن کار کرد تلویزیون بود که آن هم با بودجههای اندک شدنی نیست.
دوستانی که در این زمینه حرفهای هستند، امکان فعالیت با شبکههای بینالمللی مثل «نشنال جئوگرافیک» را ندارند؟
من شخصاً پیشنهادهای بسیاری تا به حال داشتهام. از برد لایف پیشنهاد ساخت فیلم داشتم، حتی حاضر بودند تا صد هزار یورو برای ساخت یک مستند پرداخت کنند، اما مشکل اصلی این جاست که ما حساب بینالمللی و امکان بستن قرارداد نداریم. من شبکههای تلویزیونی بسیاری میشناسم که علاقمند به همکاری با مستندسازان حیاتوحش ایران هستند اما چگونه باید با آنها همکاری کرد؟ «افعی دم عنکبوتی» جای ساخت چندین مستند دارد و فتحالله امیری تا به حال دو مستند در این باره ساخته که باعث جذب دهها گروه معتبر بینالمللی شده است، اما به دلیل تحریمها هیچ راهی برای بستن قرارداد وجود ندارد.
چرا در ایران جشنواره مهمی در حوزهی محیط زیست و حیاتوحش نداریم؟
اگر توجه به مقوله محیط زیست بیشتر شود، مسلماً جشنوارهای هم برای آن در نظر گرفته میشود، اما هنوز مسوولان این حوزه را جدی نمیگیرند و بودجه چندانی به آن اختصاص نمیدهند؛ در حالی که مستند میتواند در زمینه بهبود بحرانهای زیستمحیطی بسیار کمکحال باشد.
مستند «آواز جغد کوچک» در صورت پذیرش هیات انتخاب، برای اولین بار در بخش مسابقه ملی مستندهای بلند جشنواره سینماحقیقت رونمایی میشود.
انتهای پیام
ثبت نظر