باز هم محرم فرا رسید، عاشورا و تاسوعای حسینی پیش روی ماست؛ فارغ از اینکه «کُلُّ یَومٍ عاشورا وَ کُلُّ اَرضٍ کَربَلا» مگر نه این است که شیعه دل در گرو زیارت جامعه کبیره و زیارت عاشورا دارد.
هادی ابراهیمی -عضو هیات علمی دانشگاه صدا وسیما- در یاداشتی که به صورت اختصاصی دراختیار خبرگزاری ایسنا قرار داده آورده است:
«اقیانوسی مواج از معارف الهی و مضامین عالی در معرفی مقام ائمه علیهم السلام وسالار شهیدان حسین بن علی علیه السلام. آنجایی که علاوه بر آثار سازنده فردی و اجتماعی و بیان مواضع فکری و عقیدتی، خط انحراف را نشانه گرفته است، پس به رغم برخی از ادعاها با عاشورا میتوان امکان زیست دینی را در دوره مدرن تجربه کرد و این خط بطلانی است بر ادعای روشنفکران خود باخته.
عزیزان دعا کنید تا به قول یکی از بزرگواران عطش ما به شهادت شبیه عطش یاران حسین باشد، ما از مهد تا لحد تشنه عنایت حسین و عباس هستیم و هر چه از فرات عشق مینوشیم تشنهتر میشویم، فراموش نکنیم دستی که محزونانه در اندوه شهادت شاهدان کربلا بر سینههای سوخته میخورد، دست بیعت شیعه با سالار شهیدان است. هر چندعرفان پست مدرن، عرفانی دنیا گرا، در بستر سکولاریسم و اومانیسم است، اما آموزههای عاشورا به مثابه عرفان اسلامی از بستر شریعت الهی می گذرد و این طریقت شاهرایی است که به حقیقت منجر میشود. آری مشکل ما با مدرنیته و پست مدرنیته در حوزههای معرفتی است؛ چون اساس آن بر عقلانیت خودبنیاد است، جریاناتی که دین را مربوط به دوره پیشامدرن میداند، نمونه آن درسدههای اخیر فتحعلی آخوندزادهها و آقاخان کرمانیها در بستر روشنفکری غیردینی بر مراسم عزاداری و سوگواری شیعیان تاختهاند و حرمت نگه نداشتند، امروز هم عدهای با تحریف مدرن، بنا دارند این حقیقت قدسی و اقدام ملکوتی را همان مفاهیم اصلاحی مورد پیشنهاد لیبرال دموکراسی معرفی کنند، فارغ از اینکه اساس لیبرال دموکراسی برمحور اومانیسم و انسان مداری است که عاشورا هرگز بر آن شکل نگرفته است، اما حقیر در این مقال درصدد تبیین، تحلیل و بررسی این عناوین و موضوعات نیستم؛ در این گفتار ناقص با این قلم ناتوان میخواهم با بیانی ساده به دور از بازی باالفاظ و کلمات، شمهای از فضایل و مناقب این حاملان عرش الهی را که باید آنها را مصدّقات پیامبران دانست بازگو کنم؛ اگر بخواهیم در عمق دریای احدیّت و در عرض اقیانوس وحدانیت حق تعالی وارد شویم و در فضای واسعه رحمتش درآییم و در چهرهمان آثار درخشنده مقام تقرّب نمایان شود؛ چارهای نداریم که به اهل بیت علیهم السلام پناه ببریم، به آنانیکه مقام رسالت دارند و معدن رحمتند، چراغ تاریکیها، پناهگاه مردم، رهبران امت معدن حکمت الهی و ذریه رسول لله هستند؟ راستی! اگر آن صادقان برگزیده، امامان راشد و مقربان متقی شفاعت ما را نکنند بر ما چه خواهد گذشت؟ نمیدانم با این فراز از دعای ابوحمزه ثمالی چه کنم!؟ حتماً دوستان آن را در مناسبتها قرائت کردهاند، پس بگذارید حقیر هم با شما آن را مرور کنم ... فمالی لا اَبکی اَبکی لِخُروجِ نَفسی، اَبکی لِظُلمَة قَبری، اَبکی لِضیقِ لَحَدی... خداوندا پس چرا گریه نکنم!؟ گریه می کنم بر جان دادنم، گریه میکنم بر تاریکی قبرم، گریه میکنم بر تنگی لحدم، گریه میکنم برسوال نکیر و منکر، گریه میکنم به بیرون آمدن از قبرم، برهنه و ذلیل با بار سنگین اعمال بر پشت ...
آری حسینا، مولای من! بر ما رحم کن آن هنگام که در بستر مرگ افتادهایم، اقوام و آشنایان و دوستان جنازه مان را حرکت میدهند، پس شفیع ما باش هنگامی که خویشان اطراف جنازه را گرفته و حمل میکنند، شفاعت کن ما را هنگامی که تک و تنها در قبر به باری تعالی نزدیک میشویم، رحم فرما! به غربتمان
در آن سرای جدید، اگر لغزشهایمان نادیده گرفته نشود به چه کسی پناه ببریم؟ اینجاست! که باید گفت: اهل بیت علیهم السلام و مولایمان حسین شاهدان در دار فانی و شفیعان در دار بقا هستند، یعنی هر که به آنان تمسک جست و پناه آورد ایمنی یافت و آنکه با آنان مخالفت و دشمنی کرد در جهنم جای گرفت، پس این درخواست شفاعت ما در همه احوالات و امور زندگی بدون حکمت نیست؛ اگر همه امور را به اهل بیت علیهم السلام واگذار میکنیم، در برابر آنها تسلیم هستیم و رأی خود را تابع آن و برای یاری حرم آللله در زمره مدافعان حرم اعلام آمادگی میکنیم، چرا؟ که میخواهیم با آنها محشور شویم، در رجعت آنها باقی بمانیم، در دولت آن هاست که سیادت پیدا میکنیم ودر عافیتشان مشرف میشویم تا شاید فردا اگر لایق باشیم چشمانمان به دیدارشان روشن شود.
حسینا! مقتدای من! به شرایط وصیت اجداد طاهرینت وفا نمودی، آنچه از اطاعت را ملزم دانستی ادا کردی، به مسئولیتهای امامت قیام نمودی، در صبر و مجاهدت همانند مقام نبوت قدم برداشتی، بر عدل و داد و انصاف و قضاوت مصمم بودی، حجتها را بر امت با دلیلهای صادقانه تمام کردی، زبان شریعت را با حکمتی رسا و موعظه نیکو به درگاه خدای متعال به جای آوردی، ماموریت یافتی تا مفاسد را اصلاح کنی، معاند را درهم شکنی وسنت را زنده نمایی، بدعتها را نابود کنی، اما ما امروز در کدام اردوگاه قرار داریم؟ و این پرسشی است که باید به آن پاسخ دهیم. مولای من! قلم حقیر از ذکر مصائب شماعاجز است، چارهای نداریم دراین تند باد حوادث سهمگین و فنته آلود روزگار گرد زیارتگاههای شما بگردیم، مشی و سیره شما را مرور کنیم و اگر لایق باشیم ارواح مقدسه مقدس شما رسیده و دلهای شیعیان را جریحه دار و جگرهای آنان را مجروح کرده و در سینههاشان غصه و اندوه کاشته است بر سر و سینه بزنیم چرا که به تعبیر امام عظیم الشأن انقلاب اسلامی ما ملت گریه سیاسی هستیم. خداوندا تو شاهد باش که ما با دوستان و یاران گذشته حسین بن علی علیه السلام در ریختن خون پیمان شکنان و تجاوزگران و از دین بیرون رفتگان شریک هستیم در کربلای حسینی با نیتها و دلهایمان پس اگر لایق باشیم.
ما را با سکولاریسم سیاسی کاری نیست چرا که حسین اَسیرُ الکُرَبات و قَتیلُ العَبَرات است، او میراث دار پیامبران بود، اگر حسین را کلمه تقوا، نشانه هدایت، رشته محکم و حجت بر اهل دنیا خطاب نکنیم؟ پس چه باید بگوییم؟ مگر نه این است که ما به همتها با کریها حججیها به مثابه حسین علیه السلام و رجعتش ایمان داریم! بدون تردید عاقبت اعمال ما و قلوب همه سوگواران حسینی تسلیم مقام سیدالشهداء است، پس سلام دهیم: برحضرت ابوالفضل العباس، علی اکبر، حر بن یزید ریاحی، زهیر بن قین، حبیب فرزند محرم، مسلم فرزندعوسجه، عبدلله فرزند عمیر، نافع فرزند هلال، جون غلام ابوذر غفاری، بر حنظله فرزند سعد شیبانی، برعابس فرزند شیب شاکری، بر حسان فرزند حارث، بر زهیر فرزند سیار ... و امروز بر باکریها، حاج همتها، زین الدینها، همدانیها، طهرانی مقدم، کاظمیها، بروجردیها، طوسیها، ابوعمارها و حاج حسین بصیرها ...
برادرم! ما حسین بن علی را حبیب و سفیر خدا، خزانه دار کتاب مسطور، وارث تورات و انجیل و زبور، کشتی نجات، استوانه دین، کهف حصین، مخزن علم و موضع سرّ خدا میدانیم پس از خدا بخواهیم به برکت این اشک ریختنها، سینه زدنها و عزاداریها هم به ما بصیرت دهد و هم رزقمان را به حقش پربرکت، زندگیمان را پایدار و عزاداریهایمان را مقبول و ما را در زمره یاران حسین بن علی علیه السلام و امام خامنهای عزیز در عصر حاضر قرار دهد.
پس سلام بر حسین و سلام بر ارواحی که در آستانش آرمیدند و در جوارش اقامت نمودند و پایان سخن اینکه یا ولی لله الاعظم حضرت بقیة لله!
ما نیک میدانیم حجت و مشیّت، قدرت و برهان، حرکت و قوت مختص توست، تویی هادی مهدی، قیام کننده برای رهبری، راضی و پسندیده، صابر و کوشا، پس خدایا یقین را از ما به واسطه طولانی شدن غیبتش سلب نکن، قلوبمان را از ریا پاک کن و عشق و ارادتمان به آن حضرت رادر مفصلهایمان جاری فرما و توفیقمان ده تا همراه آن امام منتظر هادی از آل محمد از خون خواهان باشیم.
هادی ابراهیمی عضو هیات علمی دانشگاه صدا وسیما.
انتهای پیام
ثبت نظر