روی برداشتن هر قدمِ شان به سمت معادن گنجی که معتقدند زندگیشان را از این رو به آن رو میکند، قسم میخورند؛ قدمهایی که قرار است از دل سنگهای چند میلیون ساله، گنجهای چند هزار ساله درآورند؛ رؤیایی که هر شب خوابش را میبینند و ...
، بخشهایی ارزشمند از معدنِ سنگ هخامنشی «الماس بُری سیوند» را سارقان به روش انفجاری تخریب کردند؛ معدنی ۲۵۰۰ ساله روی کوه «تنب کرم» در شمال شهرستان مرودشت استان فارس که سنگهایش را برای ساخت بناهای پاسارگاد مانند آرامگاه کوروش تراشیده بودند اما به دلیل وجود رگهها و ترکهایی که میتوانست عمر آن بناها را کم کند، در معدن به حال خود رها شدند.
اما حالا برخی افراد با هزار فکر و آرزو که احتمالاً یکی از آنها پیدا کردن گنج در دل سنگهای چند میلیون ساله است، آنها را با دینامیت منفجر میکنند! شاید رگههای برخی سنگها را ردِ نشانی از باز کردن سنگ و چسباندنش بعد از قرار دادن گنج در داخل آن میدانند!
چطور میشود به گنجیابها فهماند...
سالهاست هر کس از راه میرسد و خود را به گونهای به فرهنگ و تاریخِ ایران باستان ربط میدهد، فقط در برابر تخریبهای قاچاقچیان و حفاران غیرمجاز دادِ «ای وای …» سر میدهد، اما کمتر کسی پیدا شده که با هدف فرهنگسازی و نشان دادنِ واقعیت قدمی جلو گذاشته باشد.
اما دست کم مدتی است تعدادی از استادان دانشگاه و دوستداران میراث فرهنگی با شنیدن چنین اتفاقاتی در فضای مجازی آنها را مطرح کرده و سعی دارند به چنین افرادی بفهمانند درگیر چه اشتباهی هستند.
مصطفی دهپهلوان – رئیس مؤسسه باستانشناسی دانشگاه تهران – و مهدی رازانی – استاد داشنگاه هنر اسلامی تبریز- از ان جملهاند. آنها در صفحههای شخصی خود در فضای مجازی نیز برای فرهنگسازی در این زمینه تلاش میکنند «توجیه نشدن گنجیابان درباره این مساله میراث فرهنگی و طبیعی ساخته شده از سنگ را در معرض خطر جدی قرار داده است.» یا «چطور میشود به گنجیابان فهماند که در درون سنگ چند میلیون ساله، گنج یا طلای چند هزار ساله نیست؟»
در غفلت میراثفرهنگی مجوز فعالیت معدن میدهند
محمدتقی عطایی، باستانشناس دربارهی وضعیت این معادن و اتفاقاتی که توسط حفاران برای این محوطههای تاریخیو طبیعی رخ میدهد، به ایسنا توضیح میدهد.
او میگوید: در این منطقه روی دو کوه «سیوند» و «تنب کرم» معادنی از دورهی هخامنشی وجود دارد. از آنجایی که کیفیت سنگهای این منطقه خوب است درغفلت کارشناسان میراث فرهنگی در استان فارس و اهمال وزارت صنایع ومعادن، مجوزهای زیادی برای برداشت سنگ و احداث معدن جدید در این منطقه تاریخی داده شده، و این امر باعث نابودی تدریجی آثار باستانی و به خصوص معادن کهن شده است.
او با بیان اینکه بیش از ۱۰ معدن جدید در این منطقه تاریخی فعال است که مخل محیط زیست و آثار باستانی هستند و در حالت کلی منظر فرهنگی و طبیعی بین دو پایتخت هخامنشیان را از بین میبرند، اظهار میکند: متأسفانه تا امروز هیچ کدام از معادن دشتبال بین پاسارگاد و تختجمشید تعطیل نشدهاند، در حالیکه از نخستین قدمهای میراث فرهنگی در این منطقه باید انجامِ این کار باشد، میگوید: متأسفانه این معادن جدید در حال نابودیِ محیط زیست و منظر طبیعی و فرهنگی پاسارگاد هستند. آنها هوای منطقه را برای مردم محلی آلوده کرده و بار ترافیکی ایجاد میکنند.
وی با اشاره به اینکه مشخص نیست چرا و به چه دلیل وزارت صنایع و معادن و سازمان میراث فرهنگی اجازهی چنین برداشتهایی را برای این منظر تاریخی میدهند، تاکید میکند: در کوه تنبکرم، بالغ بر چندین معدن سنگ باستانی وجود دارد که منبع تهیه سنگهای سفیدرنگ مورد استفاده در پاسارگاد بوده است.
معدنکاران هخامنشی معدن «تنبکرم» را کشف میکنند
او توضیح میدهد: وقتی کوروش تصمیم میگیرد کاخهای خود را در پاسارگاد بسازد، معدنکاران را به اطراف گسیل میکند تا بهترین سنگها برای ساخت کاخها شناسایی شوند، آنها پس از جستجو در کوه تنبکَرم، بهترین نوع سنگ آهک سفیدرنگ را پیدا کرده و برداشت میکنند. آزمایشهای سنگشناسی امروزی نشان میدهد تمام سنگهای سفید رنگی که در پاسارگاد و آرامگاه کوروش استفاده شدهاند، همه از کوه تنب کَرَم برداشت شدهاند. از معدنی با ۲۰ کیلومتر فاصله تا پاسارگاد که همگی با دقت تمام بریده شده و با مشقت حمل شدهاند.
این باستانشناس با اشاره به اینکه چند گروه متخصص سنگتراش دراین معادن کار میکردند، میگوید: برای ساخت کاخها نخستین گروه از مهندسان کسانی بودند که به شکل طبیعیِ سنگها نگاه میکردند، تا سنگهای دارای ترک را استفاده نکنند. گروه دوم سنگها را برای ساقه ستونها به صورت گرد یا استوانهای و برای سرستونِ به شکل حیوان به صورت ابتدایی و زِبره تراش در میآوردند و گروه دیگری نیز سنگهای نیمه تراش خورده را آزمایش میکردند واگر کوچکترین رگه یا حبابی روی سنگها میدیدند و تشخیص میدادند این سنگها در طول زمان دوام نمیآورند آنها را رد میکردند، هر چند آن سنگ به صورت نیمه کاره درآمده بود.
معماران دوره کوروش تشخیص دادند این سنگها به درد نمیخورند
وی با تاکید بر اینکه اگر امروز کاخهای کوروش در نهایت ظرافت دیده میشوند، به دلیل استفاده از مصالحِ با کیفیت است، میگوید: بازدیدکنندهای که امروز به دیدن این معادن باستانی میرود با تعداد زیادی بلوک سنگی گرد و مربع شکل مواجه میشود. برای مردم عادی سوال پیش میآید که اینها چه چیزی هستند؟ اینها همان مصالح سنگی هستند که از دید معماران دوره کوروش به درد نمیخورند و در منطقه رها شدهاند.
عطایی اهمیت معادن را در این میداند که نشان میدهند در ۲۵۰۰ سال قبل شیوه برداشت سنگ چطور بوده است؟ از چه ابزارهایی برای برش و استخراج سنگ استفاده میشده؟ چه محلهایی برای برداشت سنگ انتخاب میشده، کار روی ساخت عناصر سنگی چطور بوده و چطور آنها را از بالا به پایین و تا پاسارگاد حمل میکردهاند؟
او انجام این کار را نیازمند داشتن یک شبکه عظیم مهندسی از استخراج تا انتقال، پرداخت و صیقل هر سنگ میداند و ادامه میدهد: تبدیل هر قطعه سنگ به ستون، سرستون، ساقه ستون و کف درگاه و کف تالار یک فرآیند پیچیده و زمانبری بود، بنابراین معادن این قابلیت را دارند که به ما نشان دهند نحوه کار سنگتراشی در آن دوره چطور بوده است.
هیچ نهادی وظیفهی فرهنگسازی را درباره میراث فرهنگی به عهده نمیگیرد
این باستانشناس نبود آموزش درست و مناسب به مردم و جامعه را از دلایل بروز این اتفاقات میداند و میگوید: صداوسیما، آموزش و پرورش یا مطبوعات توجه و آموزش کافی در این زمینه را ارئه نمیدهند. در واقع یک عده سودجو و شیاد، مردم ناآگاه و کسانی که سودای پیمودن راه صد ساله را در یک شب دارند اغفال میکنند و نسخههای خطی جعلی درست میکنند.
وی تاکید میکند: مردم باید بدانند در علم باستان شناسی نسخه خطی و نسخه گنج وجود خارجی ندارد، چرم، کاغذ، پوست، پاپیروس همه در طول زمان فرسوده شده و از بین میروند. در واقع نقشه گنج فقط برای کسی حکم گنج دارد که آن را جعل کرده و به افراد ناآگاه میفروشد، اما کسی که آن را میخرد و به تپههای باستانی میرود، فقط وقت، پول و امنیت خود را به هدر میدهد و در عین حال باعث تخریب محوطههای باستانی میشود.
چرا قوه قضائیه جلوی تبلیغات گنجیابی را نمیگیرد؟!
این باستانشناس با طرح این پرسش از قوه قضائیه، پلیس فتا و سازمان میراث فرهنگی که چطور چنین افرادی در پشت دوربین قرار میگیرند و با ارائه شماره تلفن به تبلیغ گنجیابی اقدام میکنند، میگوید: آنها به مردم نشانی جعلی میدهند و مثلاً میگویند که سنگی که شبیه عقاب، سوسمار، جغد، شتر، مار و حیوانات مختلف است، نشانی گنج است. به این شکل طمع برخی را تحریک میکنند. کسانی که در دامِ این خیال خام میافتند نقاط علامت زده در محوطهها یا صخرههای طبیعی را حفاری میکنند اما هیچ چیز به دست نمیآورند، باید راهکار قانونی پیدا شود تا دکان این افراد شیاد تعطیل شود.
او معتقد است که افرادِ فعال در این زمینهها سراغ مردمِ ناآگاهی میروند که از فکر و منطق خود استفاده نمیکنند. در واقع در بررسیهای باستانشناسی میتوان دید که یک دانه سنگ آسیاب سالم باقی نمانده است چون این فکر خام و بدون منطق که درون سنگهای آسیاب الماس وجود دارد، در ذهن برخی افراد نهادینه شده است. این در حالی است که کسی فکر نمیکند دو نسل قبل از آنها اجدادشان برای این که گندم را آسیا کنند، سنگهای مطلوب این کار را از طبیعت برداشت کرده و سنگ آسیا میساختند. آن را با زحمت زیاد گرد میکردند و با نیروی باد و آب، سنگ را به گردش در میآورند تا گندم و جو را آرد کنند.
وی اضافه میکند: امروز نوه همان افراد، سنگهای آسیاب را بیرون میآورند و با این فکر که درون آنها الماس قرار دارد و آنها را میشکنند، در حالی که نمیدانند سنگ آسیاب برای آسیا کردن گندم نیازی به الماس ندارد؟ از سوی دیگر چطور میتوان در داخل سنگ یکپارچه گنج یا الماس گذاشت؟
وجود گنج داخل سنگها، زاییده تخلیل سودجویان است
عطایی با اشاره به اینکه متأسفانه گنجیابها فکر میکنند داخل سنگهای به آن بزرگی در معادنی مانند «تنب کرم» هم گنج پنهان کردهاند، ادامه میدهد: این فکر خام که داخل بلوکهای سنگی به صرف قدیمیبودنشان گنج است، صرفاً زاییده خیال افراد سودجو است.
این باستانشناس با اشاره به سیستم پرداخت مزد در دوره هخامنشی که براساس کالا بوده نه پول یا طلا، ادامه میدهد: از سوی دیگر حتی اگر طلا هم میگرفتند آن برای احتیاجات خود استفاده میکردند، دلیلی برای اینکه آنها را در لابلای سنگها مخفی کنند، وجود نداشته است.
او با تاکید بر اینکه سنگهای موجود در معادن کهن و از جمله معدن تنب کرم از نظر معماران دوره هخامنشی به درد نمیخوردند، بنابراین جزو نخالههای ساختمانی کاخهای هخامنشی هستند، اظهار میکند: در حال حاضر تنها کاربری این سنگها نشان دادن تکنیکهای معدنکاری دورهی هخامنشی است، آنها میتوانند برای گردشگران ارزشمند باشند، اما میدانیم که طمع و نادانی مرزی ندارد و بالاخره کسانی پیدا میشوند که درون سنگ یکپارچه طلا جستجو کنند.
او میافزاید: با دادن آگاهی میتوان جلوی این قبیل کارها را گرفت، و دکان افراد شیاد و فریبکار را بست. اما این کافی نیست و باید اقدامات حفاظتی در این زمینه هم بیشتر شود.
برای حفظِ زیست بوم و میراث، برای نمای ساختمان سنگ استفاده نکنید
وی با بیان اینکه فعالان میراث فرهنگی از همه مردم ایران و به خصوص کسانی که معماران درخواست میکند برای نمای ساختمانها از سنگهای ساختمانی استفاده نکنند، ادامه میدهد: قطعاً این اتفاق فقط در محوطهی «دشت بال» رخ نمیدهد، تمام کوههای ایران که ذخایر مناسب دارند، دچار این ضایعه شدهاند، عدهای سنگها را به بدترین شکل ممکن استخراج میکنند.
او تاکید میکند: یکی از اقدامات بسیار مهم برای محدود کردنِ نابودی کوهها، استفاده بسیار محدود از سنگ در ساختمانسازی است. امروز استفاده از سنگ در ساختمان سازی بسیار شایع است و مردم باید متوجه باشند که با این کار در جایی دیگر طبیعت و میراث فرهنگی درد حالِ قربانی شدن است.
عطایی همچنین با اشاره به موقعیت معدن تنب کرم میگوید: میتوان با کسب اجازه از صاحبات تأسیسات پای کوه دوربین مدار بسته نصب کرد و معادن را به طور شبانه روزی زیر نظر گرفت. تکنولوژی پیشرفت کرده و میتوان به نصب دوربینهای مدار بسته دید در شب همه چیز را به طور دائم کنترل کرد.
انتهای پیام
ثبت نظر