Fa En دوشنبه 5 آذر 1403 ساعت 19 و 13 دقیقه

فیلم خوب به روایت احمد طالبی‌نژاد

فیلم خوب به روایت احمد طالبی‌نژاد

احمد طالبی‌نژاد گفت: فیلمِ خوب، فیلمی است که هر بار آن را می‌بینی چیز تازه‌ای در آن کشف کنی. فیلم‌هایی نظیر «هامون»، «ناخدا خورشید» و «نارونی» که سی سال پس از ساخته شدن هم‌چنان تماشایی‌اند و احتمالاً سی سال بعد هم می‌توان آن‌ها را دید.»

دوشنبه 23 اردیبهشت 1398 ساعت 21:34

،طبق گزارش رسیده، تازه‌ترین برنامه‌ی کانون فیلم خانه سینما که بعدازظهر دیروز (یک‌شنبه بیست و دوم اردیبهشت) در سالن سیف‌الله داد برگزار شد، به نمایش و نقد و بررسی نسخه‌ی ترمیم‌شده‌ی فیلم «نار و نی» ساخته‌ی سعید ابراهیمی‌فر اختصاص داشت.

در ابتدای این برنامه که جدا از سازنده‌ی فیلم، حسین ایری (یکی از نویسندگان فیلم‌نامه) و احمد طالبی‌نژاد (منتقد سینما) نیز در آن حضور داشتند ناصر صفاریان، دبیر کانون فیلم خانه سینما «نار و نی» را «یکی از نمونه‌ای‌ترین فیلم‌های جریان سینمای عرفانی و یکی از جریان‌سازترین آثار این نوع سینما» دانست که طبق این تعریف «در دهه‌ی شصت معمولاً توسط بنیاد سینمایی فارابی تولید می‌شد.»

وی گفت: «نکته‌ی جالب این‌جاست که این فیلم برخلاف تصور عمومی از سرمایه‌گذاری دولتی برخوردار نیست اما نوع مطلوب سینمای مطلوب مدیران دولتی را دنبال می‌کند.»

سعید ابراهیمی‌فر در پاسخ به این نکته گفت: «از زمانی که «نار و نی» ساخته شد تا کنون همواره این تصور وجود داشته که این فیلم دربست به سفارش بنیاد سینمایی فارابی ساخته شده؛ در حالی که چنین چیزی اصلاً صحت ندارد.»

وی گفت: «فیلم‌نامه‌ی این فیلم که توسط من، حسین ایری و عزیز تُرسه نوشته شده بود حدود یک‌سال و نیم به وزارت ارشاد ارائه می‌شد و اعضای شورای تصویب فیلم‌نامه بنا به دلایلی که ما اصلاً متوجه نمی‌شدیم، آن را رد می‌کردند.»

ابراهیمی‌فر افزود: «تمهید ما برای ارائه‌ی مجدد فیلم‌نامه‌ی «نار و نی» این بود که دیکته و املای بخش‌هایی از فیلم‌نامه را عوض می‌کردیم و جالب این که آن‌ها هر بار که فیلم‌نامه را می‌خواندند ایرادهای تازه‌ای می‌گرفتند! تا این که در ابتدای سال 67 قانون تازه‌ای مصوب شد که طبق آن، ساخت فیلم لزومی به فیلم‌نامه‌ی تصویب‌شده نداشت و کافی بود دو نفر از کارگردان‌های فعال آن را امضاء کنند.»

وی گفت: «من از این فرصت استفاده کردم و بعد از آن که از حسین زندباف و زنده‌یاد یدالله صمدی امضاء گرفتم با همکاری حسین ایری و با دست خالی تولید این فیلم را آغاز کردیم.»

ابراهیمی‌فر گفت: «زمانی که درخواست پروانه ساخت این فیلم را ارائه دادیم هیچ‌کس ما را نمی‌شناخت و به همین دلیل از دوستانی که برای همکاری در ساخت این فیلم اعلام آمادگی کرده بودند خواستند نامه بنویسند و حضور خود را در «نار و نی» تایید کنند؛ و این شاید نخستین‌بار بود که از سازندگان فیلمی خواسته می‌شد حضور خود در تولید آن را به صورت رسمی اعلام کنند.»

ابراهیمی‌فر هم‌چنین گفت: «آن زمان به فیلم‌نامه‌های تصویب‌شده، وام بانکی تعلق می‌گرفت و به همین دلیل از ما خواسته شد تا برای آن که حق‌مان ضایع نشود یک‌بار دیگر فیلم‌نامه را برای تصویب ارائه دهیم. جالب این که این‌بار فیلم‌نامه تصویب اما به ما گفته شد:«از آن‌جا که فیلم‌نامه‌ی مورد بحث به طور کلی فاقد هرگونه پیام عرفانی است، ساخت آن پس از حذف شعر ابتدای فیلم‌نامه بلامانع است.» این در حالی است که ما طبق عادت همیشگی‌مان، در صفحه‌ی دوم فیلم‌نامه یک قطعه شعر عرفانی نوشته بودیم و اصلاً قرار نبود از آن در فیلم استفاده کنیم!»

وی گفت: «من و حسین ایری پس از تصویب فیلم‌نامه موفق شدیم از بانک صادرات دو میلیون تومان وام بگیریم و با قرض مقداری از پول از اطرافیان این فیلم را بسازیم؛ آن‌هم بدون هیچ حمایتی از سوی بنیاد سینمایی فارابی و ارشاد.»

کارگردان فیلم «نار و نی» سپس گفت: «توجه عمومی به این فیلم از زمانی آغاز شد که در پایان یکی از نمایش‌های آن (در هفتمین دوره‌ی جشنواره‌ی فیلم فجر)پی‌یر هانری دولو (مسئول انتخاب فیلم‌ها برای جشنواره‌ی کن) از روی صندلی خود بلند شد و برای آن دست زد. همین نکته باعث شد در دهه‌ی به‌شدت سیاست‌زده‌ی 1360 توجه مدیران وقت به «نار و نی» جلب شد و آن‌ها با خود فکر کردند این فیلم حتماً چیز خاصی داشته که از دید آن‌ها دور مانده است!»

ابراهیمی‌فر گفت: «متاسفانه بسیاری از منتقدان هم با این تصور که «نار و نی» یکی از آثار مورد توجه و حمایت مدیران دولتی است نسبت به آن موضع گرفتند. این در حالی است که فیلم مورد بحث از نخستین فیلم‌های مستقل سینمای پس از انقلاب ایران به شمار می‌رود و هیچ حمایت دولتی از آن صورت نگرفته است.»

در ادامه‌ی جلسه، حسین ایری در پاسخ به پرسش دبیر کانون فیلم درباره‌ی نحوه‌ی نگارش سه‌نفره‌ی فیلم‌نامه‌ی این فیلم گفت: «پیش از آن که «نار و نی» نوشته شود، من و سعید ابراهیمی‌فر فیلم‌نامه‌ی طنزآمیز «ماموریت» را نوشته بودیم که توسط حسین زندباف به فیلم تبدیل شده بود. ظاهراً مرحوم ساموئل خاچیکیان که این فیلم را دیده بود از فیلم‌نامه‌ی آن خوشش آمده بود و ابراز علاقه کرده بود تا ما برای او یک فیلم‌نامه بنویسیم. همین نکته به دیداری با زنده‌یاد خاچیکیان منجر شد. فیلم‌ساز ارزنده‌ای که مثل بسیاری دیگر دوران فترت را سپری می‌کرد.»

ایری گفت: «مرحوم خاچیکیان در پایان این دیدار جمله‌ای گفت که باعث شکل‌گیری ایده‌ی اولیه‌ی «نار و نی» شد. او گفت: «در این سال‌های آخر عمر دلم می‌خواهد یک کار دلی انجام دهم که اگر بعد از آن افتادم و مُردم خیالم راحت باشد.» و من در ذهنم به داستان مرد پا به سن گذاشته‌ای فکر کردم که به‌صورت ناگهانی فوت می‌کند. ایده‌ی اولیه‌ای که به داستان کوتاه «کتابچه» و سپس فیلم‌نامه‌ی «نار و نی» منجر شد.»

وی هم‌چنین گفت: «در «نار و نی» با روایت‌هایی از نوع افقی و عمودی روبه‌رو هستیم که البته عناصر جریان‌های عمودی، از جریان‌های افقی گرفته شده‌اند. در چنین شرایطی همه‌ی آدم‌هایی که به ذهن شخصیت اصلی فیلم قدم می‌گذارند کسانی هستند که در واقعیت هم وجود دارند.»

ایری سپس «نار و نی» را «محصول یک کار گروهی درست» توصیف کرد و ضمن اشاره به مشکلاتی بر سر راه اکران این فیلم که به گفته‌ی او به ورشکستگی تهیه‌کنندگان آن منجر شده گفت: «زمانی که نگارش فیلم‌نامه‌ی این فیلم به پایان رسید هیچ‌کس حاضر به سرمایه‌گذاری بر تولید آن نبود و همه می‌گفتند این که شعر است؛ فیلم‌نامه نیست!»

سعید ابراهیمی‌فر نیز با تایید این نکته گفت: «فیلم‌نامه‌ی «نار و نی» در سال 66 و هنگامه‌ی موشک‌باران تهران نوشته شد. آن‌روزها هر جا می‌رفتی بحث روز این بود که ممکن است عراق از کلاهک اتمی برای نابود کردن مردم بی‌دفاع استفاده کند و رادیوهای بیگانه هم تعداد کشته‌های تقریبی این حادثه را تخمین می‌زدند؛ بی آن که اصلاً به زنده بودن موجودی به نام انسان فکر کنند!»

وی گفت: «این نکته برای من بسیار برخورنده بود و با خودم فکر می‌کردم چرا برخی انسان‌ها از نظر دیگران هیچ شمرده می‌شوند؟ در حالی که زندگی هر انسان ساده‌ای از لحظه‌های بسیار زیبایی برخوردار است و هیچ بنی‌بشری در دنیا حتی حقِ فکر کردن به نابودی آن ندارد.»

بخش بعدی جلسه به صحبت‌های منتقد مهمان برنامه اختصاص داشت. در این بخش، احمد طالبی‌نژاد در پاسخ به پرسش ناصر صفاریان درباره‌ی کیفیت برخورد منتقدان سینما در هنگام نمایش «نار و نی» گفت: «ترجیح می‌دادم برای صحبت درباره‌ی این فیلم، درگیر حاشیه‌ها نشوم اما از آن‌جا که در ابتدای جلسه به «جریان‌ساز بودن» این فیلم اشاره شد باید پذیرفت که «نار و نی» بیش از آن که واجد چنین نکته‌ای باشد، خود، محصول یک جریان بود. جریانی که شامل فیلم‌های مطلوب مدیریت وقتِ بنیاد سینمایی فارابی بود و البته «نار و نی» را هم در بر می‌گرفت.»

وی گفت: «در این شکل از کار، مدیریت فارابی، ساخت چنین فیلم‌هایی را توصیه نمی‌کرد اما فضا به گونه‌ای طراحی شده بود که برخی فیلم‌سازها با خود فکر می‌کردند اگر از این مسیر حرکت کنند احتمالاً موفق خواهند شد فیلم بسازند.»

طالبی‌نژاد گفت: «من شاید نخستین منتقدی بودم که در یادداشت‌های عمدتاً شتاب‌زده‌ی پس از نمایش فیلم‌ها در جشنواره‌، علیه آن شمشیر کشیدم! و احساس‌ام این بود که یک سفارش غیرمستقیم در پشت تولید این فیلم وجود دارد.»

وی افزود: «اما بعدها که «نار و نی» به نمایش عمومی درآمد هم یکی از نخستین افرادی بودم که به دفاع از فیلم برخواستم و در حقیقت، گفت‌وگوی من با سعید ابراهیمی‌فر که همان‌سال در مجله «فیلم» منتشر شد، نخستین توبه‌نامه‌ی من از نقد فیلم «نار و نی» به حساب می‌آید.»

طالبی‌نژاد گفت: «واقعیت این است که ما هم مثل خود فیلم‌سازها در شرایط خاصی قرار گرفته بودیم و به‌جای آن که به خود فیلم‌ها بپردازیم، حاشیه‌ها را در نظر می‌گرفتیم.»

وی سپس با اشاره به دوپارگی «نارونی» که به تعبیر او به‌صورت عامدانه در فیلم وجود دارد گفت: «در فیلم‌نامه‌ی این فیلم یک نکته‌ی فنیِ قابل بحث وجود دارد که شامل مساله‌ی زاویه دید تلفیقی است. در چنین شرایطی راویِ اول‌شخص فیلم پس از مدتی به راویِ سوم‌شخص تبدیل می‌شود و این نکته‌ی خلاقانه‌ای است که آن‌زمان در سینمای ایران یک تکنیکِ نو و تازه به حساب می‌آمد.»

طالبی‌نژاد در بخش دیگری از صحبت‌های خود با اشاره به دشواری‌های مخاطب عام برای برقراری ارتباط با فیلم «نار و نی» گفت: «باید پذیرفت که بخش میانیفیلم‌نامه و فیلم، فاقد درام کافی است؛ و این مغایر با درام ابتدای آن است که تماشاگر را کم‌وبیش با خود همراه می‌کند.»

وی افزود: «وقتی درامی وجود ندارد، کسالت حاکم می‌شود؛ و این در حالی است که در بخش‌های مورد بحث، بدایع بصری و میزانسن‌هایی وجود دارد که مانع ملال می‌شود.»

طالبی‌نژاد سپس با اشاره به لحظه‌هایی نظیر «غسل نوجوان در حوضچه‌ی آسیاب»، «عروسی شخصیت اصلی» و «استفاده از عسل برای نرم شدن نوکِ قلم نی» به عنوان «بدعت‌های قابل ستایش فیلم‌ساز در خلق عناصر بصری» گفت: «ساخت و نمایش چنین لحظه‌هایی آن‌هم در فضای بسته‌ی دهه‌ی شصتخیلی خلاقیت و جسارت می‌خواهد؛ و البته بسیار ارزشمند هم هست.»

در بخش دیگری از این جلسه، سعید ابراهیمی‌فر در پاسخ به پرسش ناصر صفاریان درباره‌ی نحوه‌ی دعوت از احمدرضا احمدی برای اجرای گفتارهای متن فیلم گفت: «ایشان در زمان پایان تدوین به فیلم اضافه شد. وقتی فیلم را روی میز مونتاژ نگاه می‌کردیم احساس کردیم ممکن است تماشاگر متوجه بعضی نکته‌ها نشود و احتمالاً کمبودهایی وجود دارد که با گفتارهایی شعرمانند می‌توان آن را برطرف کرد.»

وی گفت: «احمدرضا احمدی در اتاق تدوین، فیلم را دید و پذیرفت که این‌ کار را انجام دهد. البته حجم نوشته‌های او برای این فیلم تقریباً دو برابر بیش‌تر از چیزی بود که ضبط شد اما در نسخه‌ی نهایی فیلم مورد استفاده قرار نگرفت.»

احمد طالبی‌نژاد نیز «بخش‌هایی از این گفتار متن» را که به گفته‌ی او «به توصیف صحنه می‌پردازد» را اضافه دانست و افزود: «ای‌کاش این بخش‌ها در فیلم نبود و به شاعرانگی فیلم کمک می‌کرد.»

وی گفت: «در میانه‌ی فیلم با نوعی از رئالیسم روبه‌رو هستیم که به‌سوی ناب بودن حرکت می‌کند. در حقیقت اگر در شعر منطق وجود داشته باشد دیگر به آن نمی‌توان شعر گفت؛و این در حالی است که جنون موجود در شعر، فقط در بخش‌های خاصی از «نار و نی» وجود دارد و این یکی از نقطه‌ضعف‌های چنین فیلمی است.»

در بخش پایانی جلسه‌ی نقد و بررسی «نار و نی» حسین ایری (یکی از نویسندگان فیلم‌نامه‌) طراحی صحنه‌ی این فیلم را یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های آن برشمرد و افزود: «صحنه‌های این فیلم با درایت کارگردان، طراح صحنه، فیلم‌بردار و سایر اعضای آن ساخته شده و نشان می‌دهد یک خانواده‌ در پشت تولید این فیلم حضور داشته است.»

وی افزود: «ما فیلمی ساختیم که یک خانواده‌ی محکم پشت آن ایستاده بودند؛ و این بسیار افتخارآمیز و غرورآفرین است.»

سعید ابراهیمی‌فر نیز با اشاره به این که فیلم «نار و نی» حدود سی و یک سال پیش ساخته شده گفت: «اگر الآن دوباره بخواهم این فیلم را بسازم به احتمال قوی همین‌گونه خواهم ساخت.»

وی گفت: «در حال حاضر سی و یک سال از این فیلم فاصله گرفته‌ام اما واقعیت این است که «نار و نی» در طول سال‌هایی که از تولید آن می‌گذرد چنان ابعادی پیدا کرده که گاهی وقت‌ها من را با پسوندِ «نار و نی» می‌شناسند و حتی گاهی مرا با این عنوان صدا می‌زنند!»

ابراهیمی‌فر گفت: «مرحوم عباس کیارستمی بعد از دیدن فیلم در جشنواره‌ی آن سال گفت: «معلوم است که یک تیمِ رفیق و هم‌دل پشت این کار بوده‌اند و این درست‌ترین تعریفی است که درباره‌ی این فیلم می‌توان ارائه داد.»

وی افزود: «فیلم «نار و نی» مثل کودکی است که بزرگ شده و اینک در سی و یک‌سالگی هم‌چنان به راه خود ادامه می‌دهد.ایننکته ثابت می‌کند «نار و نی» هنوز هم می‌تواند با مخاطبان نسل‌های بعدی ارتباط برقرار کنند؛ و به همین دلیل می‌توان گفت هم‌چنان نسبت بهبسیاری از آثاری که در دو سه دهه‌ی اخیر ساخته شده‌اند بهتر است.»

ابراهیمی‌فر در پایان گفت: «ای‌کاش در سینمای کشور ما عادت به فیلمِ خوب ساختن رواج بیش‌تری پیدا می‌کرد تا عادت به پرفروش ساختن، آن‌هم به هر قیمتی.»

احمد طالبی‌نژاد نیز با اشاره به «اهمیت تاریخی فیلم» به عنوان اثری که در جشنواره‌های مختلف و متعددی شرکت کرده و بیش از شصت جایزه‌ی بین‌المللی دریافت کرده گفت: «فیلم «نار و نی» بعد از گذشت این‌همه سال هم‌چنان جایگاه خود را حفظ کرده و احتمالاً بیست سال بعد هم می‌توان آن را دید.»

وی با اشاره به بازسازی و ترمیم این فیلم توسط فیلمخانه‌ی ملی ایران گفت: «خوش‌بختانه ترمیم این فیلم باعث شدهنسل جوانِ امروز در معرض برخی تجربه‌های ناب قرار گیرند. تجربه‌های نابی که در سال‌های گذشته در سینمای ایران انجام شده؛ و نشان می‌دهد «نار و نی» فیلم یک‌بار مصرفی نبوده و نیست.»

طالبی‌نژاد گفت: «متاسفانه سینمای امروز و حتی برخی فیلم‌های اسم و رسم‌دار ما به گزارش‌هایی ژورنالیستی تبدیل شده‌اند که حتی برای دومین‌بار نیز قابل تماشا کردن نیستند.»

وی افزود: «فیلمِ خوب فیلمی است که هر بار آن را می‌بینی چیز تازه‌ای در آن کشف کنی.فیلم‌هایی نظیر «هامون»، «ناخدا خورشید» و «نارونی» که سی سال پس از ساخته شدن هم‌چنان تماشایی‌اند و احتمالاً سی سال بعد هم می‌توان آن‌ها را دید.»

انتهای پیام 

تعداد بازدید : 180

ثبت نظر

ارسال