Fa En شنبه 26 آبان 1403 ساعت 4 و 27 دقیقه

فیلم «بازگشت مری پاپینز»؛ یادآوری خوشی‌های کودکی

فیلم «بازگشت مری پاپینز»؛ یادآوری خوشی‌های کودکی

سه شنبه 4 دی 1397 ساعت 18:0

این روزها فیلم «بازگشت مری پاپینز» به نویسندگی «دیوید مگی» و تهیه‌کنندگی و کارگردانی «راب مارشال» و بازی «امیلی بلانت» «لین-منیول میراندا»، «مریل استریپ»، «بن ویشاو»، ‌«دیک ون دایک»، «امیلی مورتیمر» و «کالین فرث» در سینماهای جهان اکران شده است. این فیلم بر اساس نسخه‌ای به نام «مری پاپینز» (۱۹۶۴) ساخته شده است که «رابرت استیونسون» کارگردانی کرد و «والت دیزنی» افسانه‌ای تهیه‌کنندگی.

دیزنی در سال ۱۹۶۶ بر اثر بیماری درگذشت. دیزنی تلاش بسیار زیادی کرد تا این این فیلم را جلوی دوربین ببرد و پول فراوانی هم برایش خرج کرد. حالا راب مارشال که یکی از مهم‌ترین کارگردان‌های ژانر درام موزیکال محسوب می‌شود دوباره سراغ این داستان پر طرفدار رفته است. آنها باز هم از مجموعه کتاب «مری پاپینز» نوشته «پی. ال. تراورس» اقتباس کرده‌اند. جالب است که این دنباله سینمایی با فاصله ۵۴ سال از نسخه اول ساخته می‌شود؛ بنابراین، «بازگشت مری پاپینز» یکی از طولانی‌ترین زمان‌ها را در ساخت دنباله یک اثر در تاریخ سینما به خود اختصاص داده ‌است و در کتاب رکوردهای سینمای هالیوود ثبت شده است.

«دیک ون دایک» تنها بازیگر فیلم است که در نسخه اصلی هم حضور داشت و در این فیلم در نقش پسر خودش ظاهر می‌شود. وقایع فیلم در لندن ۱۹۳۰ و ۲۵ سال بعد از حوادث فیلم نخست اتفاق می‌افتد و داستان مری پاپینز، پرستار سابق جین و مایکل را دنبال می‌کند که بعد از یک فاجعه خانوادگی قصد بازگشت به زندگی عادی را دارد. خبر تولید رسمی بازگشت مری پاپینز در سپتامبر ۲۰۱۵ اعلام شد. حدود یک ماه بعد راب مارشال به عنوان کارگردان انتخاب شد و امیلی بلانت هم در فوریه ۲۰۱۶ به پروژه پیوست. فیلمبرداری فیلم به مدت ۵ ماه به طول انجامید.

این فیلم اکران جهانی خود را از ۱۹ دسامبر ۲۰۱۸ آغاز کرده است. استودیو سینمایی والت دیزنی مسئولیت اکران فیلم را برعهده دارد. فیلم با واکنش بسیار مثبت منتقدان همراه بوده است. راب مارشال با فیلم‌هایی مانند «شیکاگو» (۲۰۰۲) «خاطرات یک گیشا» (۲۰۰۵) و «دزدان دریایی کارائیب: سوار بر امواج ناشناخته» (۲۰۱۱) برای سینمادوستان آشناست. فیلم «شیکاگو» بیش از ۵ تندیس طلایی اسکار از جمله اسکار بهترین فیلم را دریافت کرده بود. به همین مناسبت بخش‌هایی از گفت‌وگوی «الکس ریدبتر» از رسانه «اسکرین رنت» با راب مارشال را ترجمه کرده‌ایم.

فکر می‌کنید چه نسبتی بین فیلم «مری پاپینز» در دهه ۱۹۶۰ و کتابش در دهه ۱۹۳۰ و این شخصیت در فیلم جدید وجود دارد؟

داستانش خیلی بامزه است. «پی. ال. تراورس» کتابش را در ۱۹۳۴ می‌نوشت که در میانه افسردگی شدیدی قرار داشت. او تمام حس و حالش را متوجه خلق شخصیتی جادویی کرد که وارد یک خانواده می‌شود و تلاش می‌کند توجه آنها را جلب کند و قصد دارد آنها را به شادی برساند؛ همچنین یک حساسیت شبه کودکانه‌ای را برای بزرگسالان به ارمغان آورد. تراورس هشت کتاب نوشت و مضامین محوری مطمح نظرش را در تمام آن هشت کتاب مشاهده می‌کنید. جوهره اصلی که مد نظر نویسنده است؛ این است که بزرگسالان خوشی‌های کودکی را فراموش می‌کنند. می‌دانم که این موضوع را در نظر گرفته بود. البته به طور واضح نمی‌دانم که او یک زن سرسخت بود یا نه؛ ولی به خوبی می‌دانم که شگفتی‌های کودکی را می‌فهمید.

بنابراین وقتی دیزنی سراغ من و «جان دلوکا»-همکارم- آمد در نقطه‌ای بودند که به شدت نا‌امیدی درونش موج می‌زد. برای این که جهان داستان را به نقطه‌ای از تعادل برسانیم سه سال از عمرمان را صرفش کردیم. صرف زمان برای زندگی در جهانی که امید و رهایی و فانتزی و حقیقت و واقعیت و احساسات و همه چیزهای دیگر را درونش داشته باشد. در حال حاضر این مفاهیم بسیار مهم است. در واقع، این مفاهیم هر روز در این دنیا اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. وقتی که من به افرادی مانند مریل استریپ یا کالین فرث نزدیک شدم تا نقششان را بازی کنند، به همین دلایلی که عرض کردم به سرعت پریدند در کار. من به خاطر می‌آورم که مریل استریپ بلافاصله به من گفت که: «این فیلم هدیه‌ای برای جهان امروز است.» از همین رو بلافاصله برای خود من هم آشکار شد که این داستان، داستان امروز است؛ حتی اگر مجموعه‌ این کتاب‌ها در سال ۱۹۳۴ آغاز شده باشد، یا نسخه ابتدایی این فیلم در سال ۱۹۶۴ ساخته شده باشد که متعلق به ۵۴ سال پیش است.

نسخه اول فیلم برای بسیاری از مردم معانی فراوانی داشت. مخصوصا برای فردی که هم سن و سال من است. من آن فیلم را زمانی دیدم که چهار یا پنج سال بیشتر نداشتم و ذهنم را به روی بسیاری از چیزها باز کرد. بنابراین خیلی زیباست تا بخشی از آن پیام بشوید؛ آن هم برای تمام زمان‌ها.

اگر آن روی سکه را ببنیم، شما این فیلم را در پنج سالگی تماشا کردید؛ و تلاش کردید دنباله‌ای برای آن بسازید نه اینکه بازسازی‌اش کنید. در حقیقت شما عاشق این فیلم بودید. کار شما خیلی حیله‌گرانه نیست؟

خب، البته که اینطور است؛ ولی خیلی ترسناک است. شما طرفدار یک فیلم کلاسیک هستید. چیزی که من قبلا در موردش نمی‌دانستم این بود که «پی. ال. تراورس» هشت کتاب در سراسر زندگی‌ زنانه‌اش نوشته است؛ پس مواد کار فراوانی در کتاب‌هایش موجود بود. دومین کتاب به نام «مری پاپینز برمی‌گردد» بود و سومینش «مری در را بازمی‌کند» و «مری پاپینز در پارک». تمام مواد و اطلاعاتی که لازم داشتیم در کتاب‌های «پی. ال. تراورس» وجود داشت.

من می‌دانم که در دهه ۱۹۸۰ زمانی که «جفری کاتزنبرگ» در کمپانی دیزنی بود امکان انجام ساخت دنباله‌ای را بررسی کرده بودند؛ و چرا به طور خاص به مواد موجود در دنباله‌های کتاب نپرداختند؟ همانطور که می‌دانیم، «پی. ال. تراورس» محافظت بسیاری از مواد موجود در کتاب‌هایش می‌کرده است. بنابراین تلاش بسیار سختی باید می‌کردید تا بتوانید دنباله‌ای برای فیلم مهیا کنید. وقتی که من اولین نسخه فیلم را دیدم، هیچوقت بازسازی آن را در نظر نگرفتم!... شما دیگر نمی‌توانید آن فیلم را لمس کنید.

شما انیمیشن‌های نسخه ابتدایی فیلم را یادآوری می‌کنید. چرا این نوع از انیمیشن را دوباره در فیلم می‌آورید؛ تقریبا دیگر این نوع از انیمیشن را نمی‌بینیم.

خب، من احساس می‌کنم که چیزهایی در «دی ان ای» (DNA) فیلم وجود دارد. می‌دانید،‌ همان‌طور که فکر می‌کردم چه چیزی باید در فیلم بگویم، بگذارید صادقانه بگویم، به عنوان یک طرفدار بزرگ نسخه اول فیلم، فکر کردم که چه چیزی را می‌خواهم ببینم؟ خیلی ناراحت و نا امید شدم که چنین نوعی از انیمیشن از جهان امروز ناپدید شده است؛ برای اینکه در اولین کتاب از مجموعه «پی. ال. تراورس» شخصیت‌ها درون یک نقاشی با گچ می‌روند.

سیدحسین رسولی

تعداد بازدید : 189

ثبت نظر

ارسال