به طور کلی، یکی از اهداف اصلی طرح عملیات طریقالقدس، قطع ارتباط نیروهای دشمن در شمال و جنوب خوزستان بود که در مراحل اولیهی عملیات بخشی از آن محقق میشود.
، عملیات «طریقالقدس» با رمز «یا حسین(ع)» در سال ۱۳۶۰ است. این عملیات به منظور آزادسازی شهر «بُستان» و تأمین مرز و دسترسی به «هورالهویزه» طراحی شده بود. از جمله اهداف عملیات طریقالقدس میتوان به قطع ارتباط دشمن از شمال به جنوب اشاره کرد که با بسته شدن تنگه چزابه تحقق یافت.
آزاد کردن شهر بستان که عراق به ویژه شخص صدام به هنگام اشغال آن تبلیغات بسیار وسیعی را در سطح بینالمللی به راه انداخته بود، انهدام نیروهای دشمن به میزان شش تیپ، آزاد کردن ۷۰ روستا (۴۵۰۰ تا ۵۰۰۰ نفر از عشایر محلی در محاصره نیروهای بعثی بودند)، آزادسازی ۳۰۰ تا ۳۵۰ کیلومتر از خاک جمهوری اسلامی ایران، رسیدن به مرزهای بینالمللی در حدفاصل «هورالعظیم» و آزادسازی یک لشکر زرهی از نیروهای خودی به دلیل محدود شدن خطوط پدافندی از دیگر اهداف این عملیات بود.
در جریان این عملیات لشکر ۵ ارتش عراق که فقط چند یگان دست نخورده برایش باقی مانده بود، بیشتر از یگانهای دیگر به طور مستقیم در معرض خطر قرار داشت دیگر موانعی پیش روی رزمندگان ایرانی در محدوده رودخانهی «سابله» به سمت جنوب وجود نداشت و این موضوع، فرماندهان عراقی به ویژه صدام را بسیار آزاده کرده بود، زیرا آنان در ضد حمله روزهای هشتم تا سیزدهم آذر در کمینگاه گستردهیی میشوند و از همه سو مورد هجوم واحدهای پیاد و زرهی ایران قرار میگیرند و در مواضع استقراری که برای خود اتخاذ کردهاند ممکن است هر لحظه دچار وضعیت مشابه دیگری شوند.
آغاز نبرد هوایی
در چنین اوضاعی، ارتش عراق که راه چاره را در نبرد زمینی سخت و دشوار میبینید از هفتهی دوم تا سوم از طریق نیروی هوایی خود در صدد وارد آوردن ضربه و خسارت بر یگان های ایرانی حاضر درنبرد و تجهیزات آنان برمیآید تا با به دست آوردن زمان در جنگ فرسایش، ضمن جلوگیری از حملات بعدی ایرانیان فرصت دوبارهای برای ارزیابی و تقویت نیروها و ضد حملههای بعدی نیروهای نظامیاش فراهم شود. ارتش عراق به دنبال تغییر صحنهی درگیری از محدودهی زمین به آسمان، نیروی هوایی ارتش ایران را نیز وادار به واکنش متقابل میکند.
جنگ و گریز هواپیمای ایرانی با پنج جنگنده عراقی
این تلاش دشمن در هفتهی دوم و سوم با واکش نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران مواجه میشود و صحنهی نبرد را عملا از زمین به هوا منتقل میکند. مهمترین حادثهای که در ۴ آذر ۱۳۶۰ رخ میدهد، درگیری هوایی جنگندههای نیروی هوایی با هواپیماهای «میراژ» و «میگ» دشمن است که بر اثر آن یک فروند هواپیمای نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در درگیری هوایی با پنج هواپیمای دشمن در نزدیکی روستای «جلاف» واقع در ۲۰ کیلومتری شهر اهواز بر اثر اصابت موشک هواپیماهای عراقی سقوط میکند، اما قبل از سقوط، موفق میشود دو فروند از هواپیماهای میراژ عراقی را با موشک هدف قرار دهد و آنها را سرنگون کند. بنا بر گزارشهای تایید نشده دوهواپیمایی که هدف موشک جنگندهی نیروی هوایی ارتش قرار گرفتند، در ناحیهی بستان سقوط کردند.
گزارش نیروی هوایی ارتش از درگیریهای شدید هوایی بین هواپیماهای ایرانی و عراقی از این قرار است :
روز چهاردهم آذر بیشترین درگیری هایی در منطقه و بر فراز تپههای الله اکبر روی داد. در ساعت ۱۲:۴۶ و ۱۲:۴۸ و ۱۵:۰۸، سایت فولی آباد (دفاع موشکی صحنهی نبرد) ۴ فروند موشک هاوک به سوی جنگنده بمب افکنهای دشمن شلیک کردند. سرانجام یک فروند هواپیمای جنگنده بمبافکن دشمن بر فراز بلندیهای الله اکبر در ساعت ۱۶:۴۵، هدف موشک «هاوک» قرار گرفت و سرنگون گردید، اما در ساعت ۱۰:۰۱، در درگیریهای هوایی با هواپیماهای دشمن بر فراز الله اکبر یک فروند هواپیمای «اف۱۴» سرنگون گردید.
در ساعت ۱۲:۵۷، پایگاه هوایی دزفول بمبباران شد و بلافاصله یکی دیگر از هواپیماهای جنگنده رهگیر «اف۱۴» بر فراز تپههای الله اکبر توسط جنگنده رهگیرهای میراژ دشمن هدف قرار گرفت و سرنگون شد. در ساعت ۱۵:۲۰، عملیات بمبباران هوایی پایگاه دزفول تکرار گردید و سرانجام یک فروند جنگنده بمبافکن دشمن بر فراز پایگاه توسط موشک هاوک از سایت موشکی شماره ۲ دزفول سرنگون گردید. در ساعت ۱۵:۰۰، طی عملیات ناصر از منطقهی عملیاتی طریقالقدس عکس هوایی گرفته شد و در درگیری هواپیمای «اف۱۴» مأمور دفاع هوایی این عملیات با جنگنده رهگیر دشمن، یک فروند از هوایماهای «میگ ۲۳» دشمن سرنگون گردید.
به طور کلی، یکی از اهداف اصلی طرح عملیات طریقالقدس، قطع ارتباط نیروهای دشمن در شمال و جنوب خوزستان بود که در مراحل اولیهی عملیات بخشی از آن محقق میشود.
تلاش فرماندهان و رزمندگان، پس از حدود یک هفته عملیات به ثمر مینشیند و در جناح شمال کرخه ۱۰۰ در صد اهداف تأمین میشود، اما در بخش جنوبی، صرفا حد فاصل دو رودخانهی «کرخه» و «سابله» - به ویژه گلوگاه مهم عملیات و نقطهی اتصال نیروها در شمال و جنوب که همان پلهای سه گانهی سابله است – آزاد میشود، اما هنوز دستیابی به اهداف پیبینی شده در طرح مانور عملیات به طور کامل محقق نشده است. هنوز اراضی جنوب سابله تا رودخانهی نیسان و حاشیه هوراالهویزه با وسعتی حدود ۱۰۰ کیلومتر مربع از محدودهی عملیاتی تیپهای ۲۵ کربلا و ۳۱عاشورای سپاه و لشکر ۱۶ زرهی ارتش در دست نیروهای دشمن است. این وضعیت با اهداف عملیات طریقالقدس که در پی کاهش خط تماس و به حداقل رساندن نیروهای پدافندی است کاملا مناففات دارد و باید برای آن چارهیی اندیشیده شود.
از روز هفتم ( ۱۴آذر ۱۳۶۰) تا روز بیست و سوم برد ( ۳۰ آذر۱۳۶۰)، درگیرها به طور پراکنده در سطح منطقه همراه با تبادل آتش بین دو طرف ادامه دارد. نیروهای خودی تلاش برای تثبیت و تحکیم مواضع را در دستور کار خود قرار دادهاند. فرماندهان سپاه حاضر در عملیات نیز در روزهای نهم و دهم نبرد( ۱۶ و۱۷ آذر ۱۳۶۰) با تشکیل جلسات متعدد فعالیتها و نتایج نبرد را ارزیابی میکنند. در عین حال، هنوز نیروهای ایرانی به دنبال اتخاذ یک موضع پدافندی مطمئن و مستحکم در سرزمینهای جنوب کرخه تا شمال سابله هستند.
هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی نیز از ابتدا تا انتهای عملیات طریقالقدس در زمینههای گوناگون فعال است و به هم راه سایر واحدها و یگانها نقش آفرینی میکند. نیروی هوایی عراق در هفتهی دوم و سوم نبرد، به گونهیی مؤثر و کار ساز عمل نمیکند و حتی موجب از دست دادن چند فروند از هوایماهای روسی ارتش عراق میشود.
انتهای پیام
ثبت نظر