ریچ سیاحتگر بریتانیایی در سفر خود به سنندج و هنگام بازدید از عمارت خسروآباد آن را اینگونه توصیف میکند و میگوید: "باغهای سنندج همچون باغهای شیراز به این سو آن سو پراکندهاند و من هرگز چیزی نظیر خسروآباد در سینه سنندج ندیدهام.
، عمارت خسروآباد، عمارتی بازمانده از دوران زندیه و تلفیقی از هنر معماری ایرانی است که جلوه خاسی به معماری شهر بخشیده و از زیبایی چشمگیری برخوردار است.
نزدیک عمارت که می شوی اولین چیزی که در نگاه اول خودنمایی میکند حوض بزرگ واقع در جلوی درب عمارت است که سالیان درازی است مامنی دلنشین برای سیاحت مردم شهر و مکانی برای قول و قرارهای عاشقان دلباختهاست.
صدای آبی که از حوض به پایین دست کوچه سرازیر میشود چنان موسیقی دلنوازی را طنین انداز کردهاست که دل هر عابری را آرام و هر دلباختهای را به یاد دلبر و هر پیری را به یاد دوران جوانی و گذر عمر می اندازد.
"خسرو آباد" عمارتی است با مساحتی قریب به ۶ هزار متر مربع که ساختمان اصلی در وسط باغی زیبا و بینظیر ساخته شده و جلوهای از معماری ایرانی را به نمایش میگذارد، این عمارت در سال ۱۲۲۳ هجری قمری توسط حاکم سنندج، امانالله خان اردلان در بلوار شبلی ساخته شده که در نوع خود بسیار زیبا و بینظیر است.
دل از منظره بیرونی عمارت کنده و از درب ورودی وارد عمارت میشوم و حوض صلیبی شکل وسط حیاط عمارت چنان برای بازدیدکنندهها دلربایی میکند که نمیتوان از کنار این حوض و زیباییهایش به سادگی عبور کرد.
بدون آنکه قدم از قدم بردارم در گوشهای از حیاط شکوه و جلال این عمارت را که زمانی مرکز حکومت اردلانها به ویژه خسرو خان اردلان بوده است به نظاره می نشینم و یاد توصیفی از "مک دونالد کینر" از اعضای کمیسیون دیپلماتیک بریتانیایی که در سال ۱۸۱۰ میلادی به سنندج سفر کرده و در توصیف عمارت خسروآباد سخن گفته است می افتم، وی می گوید: "والی در کاخی باشکوه سکونت دارد و در آنجا چنان درجهای از حکومت و شکوه و جلال را برقرار کرده که نظیر آن را در هیچ کجای ایران جز دربار ندیدهام.
سرای او همواره برای فراغت بیگانگان گشوده است و همیشه مجموعهای از اسبهای نخبه را نزد خود نگه میدارد و خلاصه اینکه محال است این فرمانده که در بالای تالارش نشسته، اطرافش را دوستان و منصوبانش گرفتهاند را دید و به یاد دربارهای "پرسی و دوگلاس" کشور خودمان نیفتاد." ذهنم را لحظهای به خود مشغول میدارد اینکه این خاندان با این شوکت و هیبت زمانی به دربهدری و آوارگی محکوم شدند و با همه شکوت و مکنت خود از جور روزگار در امان نماندند.
تصور اینکه زمانی عروسی حسن جهان خانم تنها دختر فتحعلی شاه با خسروخان اردلان در این عمارت زیبا با چه شکوه و جلالی برگزار شده و چندین ماه به جشن و سرور پرداخته شده و تصور زمانی که مستوره اردلان با همه جاه و جلال و زیبایی خود روزگاری در این باغ زیبا مست و خرامان راه رفته و چندین خدمه در خدمت او بودهاند دل هر بینندهای را بیش از پیش مجذوب خود میسازد.
از زیباییهای تاریخی حیاط دل کنده به سمت عمارت روانه میشوم؛ عمارت در اصل به خانه بزرگی تلقی میشده که مخصوص حاکمان و والیان ایرانی بوده است؛ عمارت خسروآباد از چند بخش مختلف تشکیل شده است که نمای بیرونی عمارت با آجرهای شکیل و گچبریها و اُرُسی زیبا تزئین شده است.
در ورودی عمارت به سبک و سیاح دروازههای قلعه حکومتی ساخته شدهاست که در نوع خود جالب و کم نظیر است.
بخش اصلی عمارت خسروآباد، یک قصر سلطنتی با ورودی ستوندار که در غرب عمارت قرار گرفته و در ضلع شرقی، غلام گردشها و یک ایوان ستوندار مشاهده میشود؛ حمام، اتاق خدمه و درباران، آشپزخانه و اصطبل دیگر قسمتهای این عمارت زیبا را شکل میدهند.
یکی یکی پلههای عمارت را بالا می روم تا از دیدن دیگر بخشهای عمارت بینصیب نمانم در طبقه سوم عمارت حوضی شبیه به چشمی پر اشک در وسط اتاقهای عمارت قرار دارد که از قناتهای کوه آبیدر سرچشمه و بدون پمپاژ تا ارتفاع دو متر و نزدیک به سقف فوران میکند که در طول فصل تابستان موجب خنک نگهداشتن عمارت می شود.
در عمارت خسرو آباد کتیبهای وجود دارد که نام امان الله خان اردلان والی کردستان، فتحعلیشاه قاجار پادشاه وقت و تاریخ ۱۲۲۳ هجری قمری بر روی آن حک شده است.
امروزه این عمارت زیبا و دل فریب میزبان تعداد زیادی از سیاحتگران داخلی و خارجی و مراسم و مناسبات و کنسرتهای موسیقیدانان نامآوازه کُرد است که جدا از آسیبهای ممکنه شادابی و سرزندگی خاصی به این عمارت زیبا بخشیده است.
انتهای پیام
ثبت نظر