Fa En جمعه 25 آبان 1403 ساعت 10 و 55 دقیقه

شما بر گردن همه مردم ایران حق دارید

شما بر گردن همه مردم ایران حق دارید

مراسم بزرگداشت محمود زند مقدم به همراه رونمایی از مجموعه‌ هفت‌جلدی «حکایتِ بلوچ» او در سازمان اسناد و کتابخانه ملی برگزار شد.

سه شنبه 22 آبان 1397 ساعت 14:33

بر اساس خبر رسیده،  محمود زند مقدم - بلوچستانپژوه و مؤسس دانشگاه سیستان‌وبلوچستان - در این مراسم در سخنانی کوتاه گفت: خیلی ممنونم و تشکر می‌کنم از این همه لطف و عنایت که بعد از ۵۰ سال امروز دیدم.

سپس فواد نظیری - شاعر و مترجم -  اظهار کرد: آن‌چه به طور پررنگ از بلوچستان در خاطرم مانده بود تنها مقاله‌هایی بود  که در اوایل دهه ۵۰ در نشریه‌ای دانشجویی  به نام «جنگ سحر» به قلم زنده‌یاد احمد شاملو با عنون شگفت‌انگیز «خاش، تابویی در پایتخت عطش»  منتشر شده بود که  در چند صفحه موجز و غم‌انگیز و به شدت شاعرانه تصویری از خاش دوران کودکی خود داده بود. این مقاله سال‌ها بعد در نخستین چاپ «از مهتابی به کوچه» مجموعه مقالات شاعر با عنوان تغییریافته «خاش، تابوی برهوت» درآمد.

او با اشاره به دیگر آثار در این زمینه مثل «جای پای اکسندر» نوشته اسلام کاظمیه گفت: در سال‌های ۷۰ نقدی خواندم از زنده‌یاد شاهرخ مسکوب به کتابی با عنوان «حکایت بلوچ» که در آن زمان فقط دو جلدش به همت و سرمایه نویسنده‌اش منتشر شده بود. نقدی دقیق و تحلیلی در عین حال ستایشگرانه با همان نثر درخشان و بی‌مانند مسکوب، پس نشان می‌داد که آن کتاب کاری خرد نیست که چنان خواجه بر آن مهر تایید زده بود.

نظیری ادامه داد: «حکایت بلوچ» را به تالیف دکتر محمود زند مقدم گرفتم که نخستین بار بود نامش را می‌شنیدم و از او چیزی می‌خواندم. کتاب حیرت‌انگیز بود. حاصل پژوهشی عمیقا کارشناسانه که گام به گام و سنگ به سنگ پهنه بلوچستان را پیموده و به گونه‌ای موشکافانه از دیدگاه جامعه و مردم‌شناسی گرفته تا تاریخ و موقعیت جغرافیایی و ویژگی‌های طبیعی ـ اقلیمی را به قلم و نثری درخشان و جذاب نگاشته است. خواننده کتاب به هر زمان و با هر وسیله‌ای که نویسنده پژوهشگر منطقه را زیر پا می‌گذارد کنارش نشسته سفر می‌کند. همپایش می‌رود، می‌آید، می‌خورد، می‌آشامد، شیفته می‌شود، رنج می‌برد و از ذره‌بین نگاه نویسنده بلوچ و بلوچستان را می‌شناسد و می‌پیماید.

او سپس بیان کرد: سال ۹۳ برای من بخت‌یاری آشنایی و دوستی نزدیک با ایمان پاک‌نهاد و نرگس جودکی دست داد. زوج جوانی که روزنامه‌نگار و پژوهشگر اجتماعی و نویسنده بودند و من شیفته مقالات ونوشته‌های‌شان در مطبوعات به ویژه مجله شبکه آفتاب. و چنان مجذوب بینش و نوشته‌های‌شان شده بودم که راهی برای سپاس و ادای احترام ندیدم جز اهدای آن دو سه جلد «حکایت بلوچ»ی که در اختیار داشتم و پیشکش کردم که کتاب باید به اهلش می‌رسید و آن زمان هیچ‌کدام هیچ نمی‌دانستیم که سرنوشت نهایی اثر دارد نهفته رقم می‌خورد. دوستان جوان من چنان شیفته کتاب شدند که راه افتادند به سراغ گرفتن و یافتن دکتر محمود زند مقدم ـ دو شخصیت در جست‌وجوی نویسنده ـ که جستند و یافتند و چنان مرید و محرم شدند که ایمان از آن پس لحظه‌ای نیاسود تا ناشری بیاید و «حکایت بلوچ» را در کلیت کاملش با جلد هفتم یک‌جا تکمیل و منتشر کنند که منجر شد به یافتن ناشر نهایی انتشارات دنیای اقتصاد و نمونه‌خوانی و تصحیح و آماده‌سازی کل اثر که اینک در هفت مجلد بر آستانه است.


در ادامه این جلسه نهال نفیسی - جامعه‌شناس - درباره آشنایی‌اش با آثار زند مقدم گفت: من از طریق نقد مسکوب توجهم به این اثر جلب شد. دربه‌در دنبال کتاب گشتم و وقتی توانستم پیدا کنم مبهوتش شدم و بسیار لذت بردم. «حکایت بلوچ» توصیف فرد است. خواندن این متن زمان می‌برد تا خواننده بتواند با آن انس بگیرد ولی وقتی این ارتباط برقرار شد لذتی بی‌حساب از مطالعه آن خواهد برد.

ایمان پاکنهاد - روزنامه‌نگار - هم اظهار کرد: برای من باعث افتخار است مراسمی برای زند مقدم بعد از ۴۰ سال سکوت و انزوا و گوشه‌نشینی برگزار می‌شود. من پنج سال تمام است که دارم شبانه‌روز با او زندگی می‌کنم و در ارتباطم. یادم هست یک روز آقای نظیری زنگ زد و گفت که می‌خواهد کتابی به من و نرگس هدیه دهد. من کتاب را گرفتم و با خودم فکر کردم این همه کتاب را چطور بخوانم اما به محض این‌که صفحه اول کتاب را خواندم به خودم آمدم و دیدم که تا آخر کتاب را یک نفس خوانده‌ام. به سختی شماره آقای زند مقدم را پیدا کردم و گرچه گمان نمی‌کردم مرا به حضور بپذیرند ولی ایشان به راحتی قرار گذاشتند و رابطه ما آغاز شد. من با تمام ناشران ایران برای چاپ کتاب «حکایت بلوچ» مذاکره کردم و تنها ناشری که حاضر به چاپ این اثر سترگ شد دنیای اقتصاد بود. این کتاب واقعا هدیه‌ای برای مردم ایران است.

او خطاب به زند مقدم گفت: آقای زند مقدم شما بر گردن همه مردم ایران حق دارید. شما شرف مستقل بودن و بی‌دریغ کار کردن برای وطن هستید و مایه مباهات و فخر مایید.

سپس  محسن گودرزی - جامعه‌شناس - گفت: زند مقدم ژانری را به کمال می‌رساند که حافظ با غزل کرد. یعنی زبان در کارش فقط فرم نیست؛ بخشی از پژوهش است. مردم‌دار بودن وجه دیگری از کار ایشان است. او از سلول‌ها شروع می‌کند و تاریخ فردی را به تاریخ جمعی پیوند می‌زند. به تحقیقات به عنوان ابژه نگاه نمی‌کند و انسان‌دوستی عمیقی دارد گرچه خودش فروتنانه می‌گوید من قلمزنم.

احمد مسجدجامعی  نیز در این مراسم گفت: خوشحالم که این مراسم برگزار می‌شود اما ناراحتم که چرا این مراسم دیر برگزار می‌شود..

او در ادامه درباره بلوچستان و مشکلاتی که دارد و کار بزرگ زند مقدم نیز سخن گفت.

در این مراسم اعلام شد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ۱۵۰ جلد و صندوق هنر هم ۵۰ جلد کتاب «حکایت بلوچ» را خریداری کرده‌اند. 

 انتهای پیام

تعداد بازدید : 271

ثبت نظر

ارسال