Fa En جمعه 25 آبان 1403 ساعت 11 و 53 دقیقه

شفیعی کدکنی؛ شاگرد برجسته مکتب دکتر فیاض

استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان گفت: دکتر شفیعی کدکنی، شاگرد برجسته و شاخص دکتر فیاض است و خیلی از شاگردان دیگر نیز در مکتب این مرد بزرگ پرورش یافتند.

سه شنبه 13 آذر 1397 ساعت 20:20

، دکتر مهدی نوریان که در مراسم «شب علی‌اکبر فیاض» در دانشکده ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد سخن می‌گفت، اظهار کرد: در مورد دکتر فیاض سخن گفتن کار دشواری است، ابعاد مختلف شخصیت این مرد بزرگ نیازمند سال‌ها گفت‌وگو است؛ اما به ناچار من چند نکته را عرض می‌کنم. در روزگاری که کمیت جای کیفیت را گرفته و عقل مردم به چشمانشان است، اولین سوالی که پیش می‌آید درباره کمیت آثار دکتر فیاض است که چندان زیاد نیست.

او ادامه داد: ما آرزو داشتیم که آنچه در سینه‌ او بود، به رشته تحریر درمی‌آمد ولی باید درنظر داشت که برخی استادان بیشتر وقت خود را به جای نوشتن، صرف آموختن می‌کنند.


این استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان تصریح کرد: بنیان‌گذاری دانشکده ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد و پرورش شاگردان شایسته از مهم‌ترین کارهای اوست. بنده توفیق دیدار با ایشان را نداشتم اما با یک واسطه از فضایل ایشان آگاهی پیدا کردم و آن واسطه که نزدیک به دو ماه پیش چشم از جهان گشود، دکتر غلامعلی کریمی بود و ای کاش زنده بود به دلیل این که خطیب توانایی بود و درباره دکتر فیاض می‌توانست سخن بگوید.

نوریان خاطرنشان کرد: به هر حال یک وجه بسیار شاخص دکتر فیاض، پرورش شاگردان است. استادی مانند دکتر فیاض، یک تن تنها نیست و در تعداد شاگردانش ضرب می‌شود و موج برمی‌دارد و هر کس یک کلمه از او آموخته باشد و برای شاگردانش گفته باشد، آن کلمه فراگیر می‌شود.

او افزود: در زمانی که عقل همه به چشمشان  باشد و مقاله علمی پژوهشی مایه ترقی افراد در دانشگاه باشد، اگر پرونده دکتر فیاض را به هیئت ممیزه ببرند، امتیاز نمی‌آورد چون مقاله علمی و پژوهشی ننوشته است.

این استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان بیان کرد: هنوز بسیاری از افراد هستند که ارزش تصحیح متون را نمی‌دانند. پیدا کردن صورت صحیح یک بیت یا عبارت در یک نثر گاهی ارزشش از یک کتاب تالیفی بیشتر است؛ این که او «تاریخ بیهقی» را به خوبی تصحیح کرده، نشان‌دهنده جامعیت بی‌نظیر این مرد بزرگ است.

مهدویان اظهار کرد: مردانی مانند فیاض به کل میراث ادبی نیاکان ما احاطه و تسلط داشتند؛ مگر می‌شود کسی فقط شاهنامه بخواند و متخصص ادبیات حماسی باشد، بدون آنکه بقیه متون را خوانده باشد؟ متون ادبی مانند حلقه‌های زنجیر به هم پیوسته‌اند، مشکل شاهنامه با نظامی حل می‌شود، مشکل نظامی با سنایی حل می‌شود، مشکل سنایی با مولانا و خاقانی حل می‌شود و مشکل همه آن‌ها با سعدی حل می‌شود؛ همه این‌ها به هم پیوسته است و چطور ممکن است که ادبیات فارسی چندین گرایش داشته باشد؟


انتهای پیام

تعداد بازدید : 199

ثبت نظر

ارسال