حسن جوادی که در بخش درباره شعر سیزدهمین جشنواره شعر فجر برگزیده شده است، میگوید: شعر نو فارسی آنطوری که باید و شاید در خارج از ایران معرفی نشده، در صورتیکه شعر کلاسیک فارسی خیلی ترجمه شده است.
این منتقد و مترجم ساکن آمریکا درباره وضعیت و جایگاه نقد ادبی خصوصاً نقد شعر، اظهار کرد: بهطور کلی در زمان ما، نقد شعر پیشرفت فوقالعادهای کرده است. میتوان گفت کسانی مثل عبدالحسین زرینکوب یا پرویز ناتل خانلری یا کسانی مثل رضا براهنی - که دوست من است - نقد ادبی را بهصورتی که در خارج مطرح بوده است به ایران آورده و با شعر یا رمان فارسی مطابقت دادهاند. حسن میرعابدینی هم یکی از محققان جدید است که کتابی خوب با عنوان «صد سال داستاننویسی» نوشته است که داستاننویسی را بهطور مدرن تحلیل میکند.
او افزود: همچنین اولین کسی که کتاب مفصلی درباره تاریخ ادبی ایران با درنظر گرفتن متدهای نقد ادبی جدید، به انگلیسی نوشته است، ادوارد براون است. من هم کتابی درباره او با عنوان «ادوارد براون و ایران» نوشتهام. بعد از او ایرانیها هم شروع به نوشتن کتابهای نقد ادبی کردهاند.
نویسنده کتاب «تاثیر ادبیات فارسی بر ادب انگلیسی» که در بخش درباره شعر جشنواره شعر فجر برگزیده شده است همچنین درباره این اثر گفت: این کتاب در اصل به عنوان رساله دکتری من در سال ۱۹۶۵ در دانشگاه کمبریج بود. درباره تاثیر ادبیات فارسی روی ادبیات انگلیسی است و بهطور کلی نظر انگلیسیها نسبت به ایرانیها و نحوه برخورد آنها در طی سالهای مختلف و همچنین تاریخ ایرانشناسی را بیان میکند. اصل این کتاب که دو بار به انگلیسی چاپ شده است، از زمان شکسپیر، قرن ۱۶ میلادی شروع میشود و به سال ۱۹۰۰ میرسد. بعد از آن من این کتاب را به فارسی درآوردم که یک قرن به آن اضافه میشود یعنی به عصر حاضر میرسد و یکسری شاعران آمریکایی و تمام تاریخ ایرانشناسی در انگلیس و آمریکا را هم در بردارد.
جوادی در پاسخ به سوالی درباره جشنواره شعر فجر امسال، بیان کرد: من مدتها است که ایران نیستم، برای همین نمیتوانم قضاوت کنم. اما به طور کلی فقط میتوانم بگویم که این جایزهها یک نوع قدردانی است. البته این کتاب من قبلاً هم جایزه دهخدا را برده بود که بعداً به من خبر دادند.
این مدرس دانشگاه جرج واشینگتن همچنین درباره وضعیت شعر امروز، گفت: شعری که از زمان نیما ایجاد شده، تحول طبیعی ادبیات است که در هر مملکتی اتفاق میافتد و یک پیشرفت و نوع تازهای در شعر است. شعر بهطور کلی بیان احساسات شاعر است که در حالات و زمانهای مختلف این احساسات را بیان میکند و اگر در محدوده خاصی باشد و محدودیتهایی برایش ایجاد شود، خوب نیست؛ در صورتی که سابقا از لحاظ قافیه و عروض مشکلات زیادی وجود داشته و کسی که به آن صورت تبحری نداشته، نمیتوانسته است شعر را بهخوبی بیان کند. شعر نو هم یک تحول است و همانطور که در دیگر رشتهها تحولاتی بهوجود میآید، این هم نوع تازهای است و فوقالعاده خوب و جالب است. فرض کنید کسانی مثل فریدون مشیری، محمدرضا شفیعی کدکنی، فروغ فرخزاد و نیما یوشیج هر کدام نوآوریهای خاصی کردهاند که در نوع خود مهم است و بستگی به زمان و مکان دارد و نمیتوان گفت کدام خوب یا بد است.
انتهای پیام
ثبت نظر