بالاخره قرار شد پروژه سلمانفارسی برای پخش از تلویزیون ملی ایران تولید شود. چند روز قبل بود که پیشتولید این مجموعه رسما کلید خورد و داوود میرباقری که کار نگارش سناریو آن را به همراه امرالله احمدجو پیش برده بود، به مرحله انتخاب بازیگر و لوکیشن و... رسید.
سالهاست تلویزیون ایران راحتترین روش را برای پرکردن آنتن انتخاب کرده و خودش را تا حد رقابت با سطحپایینترین شبکههای ماهوارهای فارسیزبان که بهجز پخش موسیقی و کلیپ و انتشار اخبار زرد، برنامه دیگری ندارند، پایین آورده است. از ابتدا مشخص بود که برنامهسازی تلویزیونی درکنار پخش مکرر سریالها و تلهفیلمهای تکراری تا مدتی میتواند آنتن تلویزیون را تامین کند، اما ظاهرا در این مجموعه عظیم رسانهای کسی به این فکر نمیکرد که اگر پس از مدتی نوستالژیبازیها با سریالهای قدیمی خستهکننده شد و سوژههای زرد تاکشوی تلویزیونی جذابیت اولیهشان را از دست دادند، برای تامین برنامههای تلویزیون چه باید کرد؟ تاکشوهای تلویزیونی کمهزینه هستند و حتی در تولید آنها خلاقیت چندانی به کار نمیرود؛ چنانکه معروفترینهایشان مثل «خندوانه» و «دورهمی»، کپی برنامههای خارجی هستند.
هزینه تولید این برنامهها را هم اسپانسرها میدهند نه صداوسیما و به غیر از درنظر گرفته نشدن «اولویتهای فرهنگی» در چنین فرآیندی، باید توجه کرد که این سیستم نهتنها ذاتا امکان کشف استعدادهای نو را ندارد و راه ورود آدمهای جدید به عرصه را مسدود میکند، بلکه مرتب درحال گرانتر کردن چهرههایی است که قبلا و در فضایی که هنوز اسپانسرها همهکاره نبودند، مشهور شده و وجههای پیدا کرده بودند.
فروختن اعتبار تلویزیون به اسپانسرها
یک نکته دیگر هم در فرآیند آنتنفروشی به اسپانسرها و آنچه مدیریت صداوسیما بهزعم خودش کمخرجتر کردن تامین آنتن میداند، وجود دارد و آن هم فروختن اعتبار تلویزیون به اسپانسرها به بهایی بسیار کمتر از آنچه که واقعا میارزید است. رسانهای مثل صداوسیما در ۴۰ سال اخیر با ساخت مجموعههایی از قبیل «سربداران» و «هزاردستان» کسب اعتبار را شروع کرد و به «مختارنامه» رسید و حالا اگر هر کمدین و استندآپ کمدینی که در سینمای روحوضی هم مجال چندانی برای فعالیت ندارد، به فکر تولید یک تاکشوی تلویزیونی که کپی مجموعهای در جاهای دیگر دنیاست و اسپانسری پشت آن را گرفته بیفتد، کمکم اعتبار این آنتن از بین میرود و حتی دیگر اسپانسرها هم حاضر نخواهند بود بهایی را که قبلا میدادند برای به دست آوردن آنتن تلویزیون بپردازند.
در سالهایی که تلویزیون ایران سریالسازی فاخر را رها کرد و سراغ برنامهسازیهای سرپایی و اسپانسری رفت، صنعت سریالسازی دنیا ظرفیت خودش را چند برابر افزایش داد و حتی کشورهایی که در هنر فیلمسازی از ما عقبتر بودند، امروز در این بازار چند برابر کل تولیدات تلویزیونی و سینمایی ایران گردش مالی پیدا کردهاند. این درحالی است که تماشای سریالهای خارجی و دانلود شده توسط مخاطبان نوجوان و جوان در کشور ما فراگیر شده و سریالهای مهم دنیا، بخش مهمی از سبد محصول فرهنگی خانوادههای ایرانی را به خود اختصاص داده است.
صنعت سریالسازی دنیا
در سالهایی که ما غایب بودیم
وقتی در سال ۲۰۱۵ میلادی اعلام شد که درآمد صنعت سریالسازی آمریکا تنها از راه فروش تبلیغات، بالغ بر «۷۱ میلیارد دلار» بوده، دیگر تمام کسانی که در جدی بودن گردش مالی صنعت سریالسازی بهعنوان رقیبی برای سینما تردید داشتند، کلاه از سر برداشتند و سپر انداختند. «۷۱ میلیارد دلار» یعنی چیزی حدود یکونیم برابر درآمد نفتی ایران در سال. شاید اولین نکتهای که با نظر انداختن به چنین آمارهایی به ذهن برسد، قابل قیاس نبودن گردش مالی صنایع ایلات متحده با دیگر کشورها باشد؛ اما در همان سال ۲۰۱۵ کشوری در رتبه دوم صادرات سریالهای تلویزیونی قرار گرفت که بهلحاظ موقعیت جغرافیایی، بافت جمعیتی، امکانات اقتصادی و حتی تا حدودی موقعیت سیاسی، مقدار زیادی به ایران شبیه بود.
رتبه دوم فروش سریالهای تلویزیونی در دنیا به کشور ترکیه با رقم ۳۰۰ میلیون دلار تعلق داشت و پس از آن کشورهای کرهجنوبی، بریتانیا و تایلند در ردههای بعدی قرار داشتند.
واضح است که در همان زمان هم نمیشد کل گردش مالی سریالهای ترکی را با همتایان آمریکاییاش در یک حد و قواره دانست، اما نکته قابل توجه اینجاست که اولا ترکها نسبت به آمریکاییها در این زمینه رشد سریعتری داشتند و ثانیا ایران بهرغم ظرفیتهایی که داشت، در این سالها نهتنها سعی نکرد از کشور همسایهاش عقب نماند، بلکه تلویزیون ایران هم تولید پروژههای باکیفیت داستانی را رها کرد و به سمت شوهای تلویزیونی، یعنی تولیداتی رفت که هم کم هزینه بودند، هم هزینهشان را اسپانسرها میدادند و هم از طرف دیگر هیچ فایده خاصی نداشتند جز رقابت تلویزیون ملی با شبکههای ماهوارهای فارسیزبان در پایینترین سطح و بهعبارتی در جذب مخاطبان غیرایرانی هیچ توفیقی در این سالها به دست نیامد. برای اولینبار در سال ۲۰۰۴ بود که جهان ناچار شد کشور ترکیه را در صنعت سریالسازی کمکم جدی بگیرد.
ترکها در آن سال ۱۰ میلیون دلار از سریالسازی و صادرات آن به کشورهای دیگر درآمد داشتند؛ ولی این رقم در سال ۲۰۱۲ به ۲۰۰ میلیون دلار رسید و در ۲۰۱۵ به ۳۰۰ میلیون دلار. حجم صادرات سریال ترکیه در سال ۲۰۱۶ به بیش از ۳۵۰ میلیون دلار رسید و این تجارت بیش از ۷۵ کشور دنیا را در فهرست واردکنندگان محصولات ترکی قرار داده بود؛ از آن به بعد ترکها سعی کردند دایره مخاطبانشان را از کشورهای اسلامی به کشورهای غیراسلامی گسترش دهند تا آنجا که کمکم آمریکایلاتین هم بهعنوان خاستگاه تله نولا که یکی از قدیمیترین و محبوبترین گونههای سریالسازی در دنیاست، مشتری محصولات ترکی شد. امروز در ۲۰۱۹ میلادی، وزیر فرهنگ رژیم صهیونیستی نسبت به نفوذ سریالهای ترکی در خانوادههای اسرائیلی هشدار داد و چند روز پیش روزنامه «هاآرتص» نوشت که محبوبیت سریال ترکی «عروس استانبول» به قدری بالا رفته که بسیاری از هواداران اسرائیلی آن تلاش میکنند به ترکیه سفر کنند و خود را به محل فیلمبرداری سریال برسانند تا با ستارههای این سریال عکس بگیرند.
سهم ایران از بازار سریال جهان چقدر است؟
متاسفانه آمار دقیق و قابل استنادی از میزان فروش سریالهای ایرانی در سایر کشورهای دنیا موجود نیست، اما میشود با نگاه به میزان دیده شدن بعضی از مجموعهها در سایر نقاط دنیا به آنچه در این سالها گذشته مرروی داشت و ظرفیتهای پخش محصولات فرهنگی ایران در سایر مناطق جهان را رصد کرد.
دو سریال «امام علی (ع)» ساخته شده در سال ۱۳۷۵ و «مردان آنجلس» ساخته شده در سال ۷۸ مهمترین سریالهایی بودند که قطار صادرات سریالهای ایرانی را به راه انداختند. در ادامه، سریال «مریم مقدس» ساخته شده در سال ۷۹ هم به چرخه پخش سریالهای ایرانی در کشورهای دیگر اضافه شد. اما پس از آن، حدود یک دهه ساخت سریالهایی با کیفیت مناسب و روایتهای داستانی قابل پخش در کشورهای دیگر به محاق رفت تا اینکه در سال ۸۷ «یوسف پیامبر» ساخته شد و پس از نمایش آن در تلویزیون ایران، دربرخی از کشورهای دیگر هم به نمایش درآمد. درمجموع، اگرچه آماری از فروش این سریالها به کشورهای دیگر منتشر نشد، اما به هرحال یوسف پیامبر در بیش از ۶۰ کشور جهان بیننده داشت و به صورت اختصاصی در شبکههای تلویزیونی تاجیکستان، پاکستان و افغانستان روی آنتن رفت. این درحالی است که سریال «مردان آنجلس» هم در سال ۹۲ در تلویزیون ملی مصر به نمایش در آمد و همزمان با آن، مجموعههای «مریم مقدس» در کشورهای لبنان و عراق نیز نمایش داده شدند.
در همان سالها سریال «ستایش» هم در تلویزیون ملی لبنان به نمایش درآمد و این درحالی بود که تلویزیون ایران مدتها بود دیگر هیچ پروژه عظیمی تولید نمیکرد و هم در شبکههای داخلی و هم حتی برای مخاطبان داخلی، بیشتر به پخش و بازپخش مجموعههایی اقدام میکرد که سالها پیش تولید شده بودند. آخرین تیری که تلویزیون ایران در ترکش داشت «مختارنامه» بود و استقبال شگفتانگیز مردم منطقه از آن به خوبی نشان داد که در صورت توجه به تولید چنین پروژههایی، نهتنها ضریب نفوذ فرهنگی ایران در منطقه و احتمالا در مراحل بعد کل جهان بسیار بالا خواهد رفت، بلکه میشود روی چنین بازاری بهطور جدی برای سودآوری مالی هم حساب باز کرد؛ چه اینکه تولید مجموعههای تاریخی با پسزمینه مذهبی و بهخصوص اسلامی، بیشتر از هر کشور دیگری در تخصص ایرانیهاست و درحال حاضر تنها فیلمسازان ایرانی هستند که میتوانند در چنین میدانی یکهتاز باشند.
نمودار بالا تعداد سریالهای اورجینال آمریکایی که از شبکههای کابلی، برودکست و اینترنتی در طول سالهای ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۸ پخش شدهاند را نشان میدهد. همانطور که میبینید تعداد تولید سریال در فاصله ۱۵ ساله گذشته افزایش یافته است و احتمالا در سال ۲۰۱۹، تعداد تولید سریال به عدد ۵۱۰ خواهد رسید. تقسیمبندی شبکههای پخش البته به چهار شکل در نمودار نشان داده شده است. شبکههای Basic cable شامل AETN, AMC Networks, FX Networks, NBCU Cable, Entertainment, Turner Broadcasting, Viacom، شبکه های Pay Cable شامل HBO, Showtime, starz، شبکههای Broadcast شامل ABC, CBS, Fox, NBC, PBS, CW و شبکههای Online Service شامل Netflix ,Amazon, Hulu هستند.
میلاد جلیلزاده
ثبت نظر