روزهای اول نشستِ دو خانهی کمتر از ۱۰ ساله، مسجد قدیمی «ولیالله اعظم» زبانزد عام و خاص شده بود که این سازهی قدیمی با ۹۶ سال عمر، آخ نگفته اما آن دو خانه، حدود ۱۰ سانتیمتر نشست کردهاند. اما کسی نمیدانست که همین نشست خانه، به مرور به بدنهی مسجد قدیمی هم فشار وارد میکند.
، داستان از ۱۰ روز قبل شروع شد، ماشینهای آتشنشانی و ماشینهای رفع سد معبر شهرداری وسطهای خیابان قدیمی فرهنگ در محله امیریه را قُرق کردند، عابرانی که به تماشاچی تبدیل شده بودند، سرشان بالا بود و با دست چیزی را به یکدیگر نشان میدادند.
نه دودی بلند بود، نه سروصدایی از سرقت شنیده میشد و نه کسی قصد خودکشی داشت. کمی دقت لازم بود تا بتوان متوجه شد که سه ساختمان قرار گرفته بین دو کوچه در رقابت با یکدیگر قصد پایین آمدن دارند.
همسایهها میگویند، ساختمان اولی نبش کوچه فقط دو سال پیش پروانهی ساخت گرفته و خانهی کناریاش هشت سال سن دارد، اما سومین بنا مسجدی است که سال ساخت آن به ۹۶ سال قبل برمیگردد.
بعد از یک هفته، آجرهای پهلوی مسجد «ولیالله اعظم» جدارهی یکی از پنجره را از هم باز کرده، انگار هر کدام میخواهند به سمت دیگری فرار کنند. هر چند کاسبی که هشتیِ ورودی مسجد را به چیزی شبیه انبارِ پارچه تبدیل کرده، هنوز سرجایش نشسته، اما علاوه بر تخلیهی دو ساختمانِ نشست کرده، مسجد هم تخلیه شده است.
به نظر میرسد تنها راه تا زمان پایان عمر این خانهها داربستاند؛ داربستهایی که این سه خانه را تافته جدابافته کرده، اما ۱۰ شبانهروز است که با وجود رخ دادن این اتفاق هیچ حرفی از علت نشست یا چگونگی جلوگیری از تخریب کامل ساختمانها مطرح نمیشود، اما فقط در هر ساعت از شبانهروز گویی این مکان تبدیل به یک درس عبرت برای همه مردم محله شده، هر کس از خیابان فرهنگ و از این منطقه عبور میکند چند ثانیه میایستد سری تکان میدهد و میرود...
بهزاد یعقوبی که در طول چند سال گذشته تحقیق کاملی روی مساجد تهران داشته، دربارهی این بنای تاریخی به ایسنا میگوید: براساس اسنادی که در زمان انجام کار تحقیقاتی در اختیار داشتم، این زمین در حدود ۹۵ سال قبل از طرف دولت به «شیخ حسن شریعت سنگلجی» داده شد، او نیز تصمیم گرفت در این مکان مسجد و دارالتبلیغ بسازد، تا مدتها نام مسجد نیز به «شریعت سنگلجی» معروف بود. او بعد از ساخت مسجد، این مکان، را محل درس و بحث خود نیز قرار میدهد تا سال ۱۳۲۲ که از دنیا برود.
او به معماری منحصر به فرد این بنا به خصوص تک منارهی آن، در عین کوچکیاش اشاره میکند و ادامه میدهد: این بنا از بعد از انقلاب پاتوق تبریزیهای مقیم تهران بود و هنوز هم هست.
وی با بیان اینکه «شریعت سنگلجی» بعد از فوت، در همین مسجد به خاک سپرده میشود، میافزاید: تا همین چند سال قبل، یک کتیبه که از دفن وی در مسجد خبر میداد روی یکی از دیوارهای مسجد در حیاط نصب بود، اما اکنون اطلاعی از باقی ماندن آن در مکان قبلیاش ندارم.
او همچنین اطلاعی ازثبت ملی بودن یا نبودن این بنای منحصر به فرد و تاریخی ندارد.
تماسهای خبرنگار ایسنا با کارشناسان میراث فرهنگی استان تهران تا کنون بیپاسخ مانده است، اما نامِ این مسجد در فهرست پروندهی ثبتی بناهای تاریخی استان تهران، هنوز قرار نگرفته است.
انتهای پیام
ثبت نظر