«در این عالم شلوغ و دنیای بهم ریخته، به نظر می رسد روز به روز دارد دنیای کودکی کوچک تر میشود. من همیشه به آن می اندیشم که چه اتفاقی میتواند عالم کودکی را زنده نگه دارد. برای من که در سینمای کودک تنفس کردم سخت است که ببینم وقتی ما وارد دوران بزرگسالی شدیم دنیای کودکیمان تنگتر میشود.»
، نشست خبری سالگرد افتتاح نخستین مرکز مغز پژوهی ایران با عنوان «باشگاه مغز درخت سفید» برگزار شد.
در این نشست که ظهر یکم بهمن ماه در محل این باشگاه برگزار شد، مهندس سپهر صادقی ایده پرداز مجموعه، دکتر مهناز استکی دبیر دپارتمان علمی، مهرداد ذوالنور مدیر دپارتمان هنر و خلاقیت و غزل شاکری هنرمند و بازیگر سینما حضور داشتند.
استراتژیهایی برای جبران سلامت در جامعه
سپهر صادقی ایدهپرداز این مجموعه در ابتدای این نشست درباره ایده دایر کردن آن گفت: این مجموعه با تمرکز و محوریت مغز در یک رویکرد سلامت فردی شروع به کار کرد. ما در نظر داشتیم تا بتوانیم با یک نگاه همدلانه با بهبود شناختهای هیجانی، تغییرات مثبتی را برای سلامت روان افراد به وجود بیاوریم.
او ادامه داد: پروژه «درخت سفید» بر اساس یک هدف تاریخی شکل گرفته است. آن چنان که در بررسی های تاریخی نمایان است، از زمانی که انسان به مرحله شهر نشینی ورود پیدا کرد همواره به دنبال ایجاد مراکزی برای تقویت یا بهبود شرایط جسمانی خود بوده است. به همین منظور او تصمیم به ایجاد باشگاههای مغزی مشابه یا فضاهایی از این دست گرفت.
ایده پرداز این مجموعه توضیح داد: از آنجا که با پیشرفت تکنولوژی وضعیت ساختاری زندگی شهر تغییر کرد به همین میزان کمبودهای ساختاری هم نمایان شد. در عصر هجوم اطلاعات و رشد علم و متناسب با همین کمبودهای ساختاری ما به دنبال پیریزی استراتژی برای جبران سلامت در جامعه هستیم.
صادقی گفت: ما با بررسیها و مشاورههایی که انجام میدهیم تلاش داریم با شناخت این کمبودها بستری ایجاد کنیم تا همه افراد بتوانند به سطحی از سلامت روانی دسترسی پیدا کنند. سطحی از سلامت روانی که برای ما اهمیت دارد و میتواند برای انسان تبدیل به یک لایف استایل یا سبک زندگی شود.
جای خالی کارکردهای مغز در روانشناسی
دکتر مهناز استکی دبیر دپارتمان علمی «باشگاه مغز درخت سپید» در ادامه این نشست گفت: من روانشناس کودک هستم. در سال ۷۸ من با مبحثی به اسم نوروسایکولوژی آشنا شدم که به نظر می آمد می توان از دستاوردهای آن در علم روانشناسی هم استفاده کنیم. سوال من این بود که چگونه می توانیم با دیدگاه های عصبنگر به مقوله روانشناسی نگاه کنیم.
او ادامه داد: ما همواره در روانشناسی اطلاعات را به صورت غیرمستقیم به دست میآوردیم. اما کمی متوجه شدیم که از مبحث خود مغز میتوان به شکل مستقیم به برخی اختلالها مغز اشراف پیدا کرد و نسبت به بهبود آن اقدام کرد.
مدیر دپارتمان علمی این مجموعه گفت: ما مغزی داریم که انجام هر رفتاری منوط به عبور از سیستمهای آن است. ما در روانشناسی به کارکردهای مغز نمیپردازیم اما بخش زیادی از روشهای درمانی در روانشناسی به زمینه نوروسایکولوژی گره خورده است و ما میتوانیم از آن بهره فراوانی بریم.
استکی درباره روشهای تغذیه مغز گفت: ما به جز تغذیه جسمانی نیاز به نوعی تغذیه داریم که به عنوان «سنسوری دایت» یا همان تغذیه حسی شناخته شده است. ما برای تغذیه حسی سه ورودی در بدن داریم. نخستین ورودی گیرندههای حسی ما است، یکی حس عمق است و دیگری سیستم وستبولار در گوش داخلی ماست که در ورود تمام حس ها به مغز تاثیرگذار است.
او توضیح داد: ما در این مدت به آن میاندیشیدم که چگونه میشود محیطی پربار به وجود بیاوریم که در آن ارتباط عصبی مغز را با محیط گسترش بدهیم تا بتوانیم به توانمندیهای شناختی گستردهتری دست پیدا کنیم. رامون کاخال یکی از صاحبنظران در این عرصه معتقد است که ما باید یک مزرعه عصبی در مغز ایجاد کنیم. ما معتقدیم که این امکان برای هر فردی وجود دارد. بر اساس تحقیقاتی که به عمل آمده امروز مشخص است که بر اساس عوامل محیطی میتوان بهره هوشی را بالا یا پایین برد.
دکتر استکی گفت: بر همین اساس ما به این نتیجه رسیدیم که نیاز به یک مدرسه ویژه وجود دارد که در آن بتوانیم توانمندیهای بالقوه فرد را متناسب با امکاناتی که در خود فرد وجود دارد به شکل توانمندیهای بالفعل دربیاوریم. اما باید یادمان باشد که این موضوع به زمان نیازمند است و به شکل جادویی ما نمی توانیم ارتباط عصبی را ایجاد کنیم.
او سپس به مبحث «نوروپلاسیتی» و تاثیرهای آن اشاره کرد و گفت: نوروپلاسیتی به بحث انعطاف پذیری مغز میپردازد. به این موضوع که اگر مغز آسیب دید چگونه میتوان از توانمندی بخشهای آسیب ندیده برای جایگزینی استفاده کرد. زیرا متوجه آن هستیم که اگر هر سلول مغزی از بین برود جایگزین نمیشود و از سلولهای مجاور میتوان استفاده کرد.
مدیر دپارتمان علمی این باشگاه در ادامه به مبحث «ساوند تراپی» یا صدا درمانی پرداخت و گفت: صدا درمانی روشی است که بر روی گوش داخلی کار میکند. در این روش کانالهای هوایی و استخوانی مغز دستخوش تغییر میشود. شما در این وضعیت با افرادی سر و کار دارید که انگار در زیر آب هستند و اطلاعات را متوجه نمیشوند. ما با ساوندتراپی مبحث جا به جایی کانالها را که روشهای تغذیه گوش داخلی را شامل میشود میتوان در افراد ایجاد میکنیم.
او گفت: ما به روش غیر مستقیم این پروسه را انجام میدهیم و سعی میکنیم آن را به حد مطلوبی برسانیم تا اگر کودکان مقاومتی داشتند بتوانیم به روش ساوند تراپی و نورو تراپی تنظیمهایی را در مغز آنها به وجود بیاوریم. این مبحث البته در کنار مبحث دیگری که جزو روش های درمانی روز دنیا است در این مرکز ارائه میشود. یکی دیگر از بحثهای جهانی در زمینه مغز بحث بازیهای ویدئو است که متاسفانه در کشور با آن مخالفت میشود. در بسیاری از کشورها تا هفت سالگی تماشای تلویزیون را برای کودکان منع میکنند چرا که به این نتیجه رسیدهاند نیم کره چپ ذهن آن ها که مربوط به یادگیری است مختل می شود و اجازه رشد را می گیرد. ما در این مرکز مانند بسیاری از کشورهای دنیا از بازی به عنوان ابزار درمانی استفاده می کنیم.
استکی توضیح داد: زمانی که کودک مثلا از ارتفاع ترس دارد بردن او به ارتفاع در واقعیت مشکلات او را دو چندان می کند.ما به واسطه گیم واقعیت را برای او مجازی می کنیم تا با تحریک توسط آن سیستم هم لذت ببرد و هم بتواند با اختلال هایش رو به رو شود و به حل آن بپردازذ.
او در ادامه به مسئله ترکیب حس و حرکت و تاثیر آن در یادگیری پرداخت و توضیحاتی پیرامون برخی از بازی ها و سیستم های نوین در پی ریزی این مسئله اشاره کرد.
استکی در پایان صحبت هایش به بحث اثر گذاری هنر در فرآیند کاری خود پرداخت و گفت:ما به واسطه این روش های درمانی و با فعال کردن دو نیم کره می توانیم رشد زبان و خلاقیت را مشاهده کنیم.کسب توانمندی هنری خلاقیت بالا می خواهد و خلاقیت ازدواج دو نیم کره است.
وقتی وارد دوران بزرگسالی می شویم دنیای کودکیمان تنگ تر میشود
در ادامه این نشست غزل شاکری هنرمند و بازیگر که به عنوان مهمان در این نشست حضور داشت، درباره دلایل حضورش در این نشست گفت:اگر من در اینجا هستم چون سلامت کودک برای من مهم است. من در این فضا دغدغهای را مشاهده کردم که می توانم به عنوان یک نقطه مشترک از آن یاد کنم.
او ادامه داد: در این عالم شلوغ و دنیای بهم ریخته، به نظر میرسد روز به روز دارد دنیای کودکی کوچکتر میشود. من همیشه به آن میاندیشم که چه اتفاقی میتواند عالم کودکی را زنده نگه دارد. برای من که در سینمای کودک تنفس کردم سخت است که ببینم وقتی ما وارد دوران بزرگسالی شدیم دنیای کودکیمان تنگ تر میشود.
شاکری گفت:این هوشیاری که ما بدانیم امروز به واسطه تکنولوژی دارد چه اتفاق های ناگواری در زندگی رخ می دهد و همزمان بتوانیم از همین تکنولوژی به عنوان یک نکته مثبت استفاده کنیم حسنی است که من در فعالیت این مجموعه دیدم.
در ادامه این نشست مهرداد ذوالنور هنرمند و دبیر دپارتمان هنر و خلاقیت این مجموعه گفت: یکی از نکاتی که در این مجموعه وجود دارد و قابل ذکر است آن است که ایده پرداز آن با ذهنی مهندسی شده، با شناختی که از هنر و البته موارد علمی داشته تلاش کرده تا ترکیبی از هر دو ساحت را به وجود بیاورد.
او ادامه داد:حضور من در این مجموعه و شناختی که از نوسانات روحی هنرمندان داشتم منجر به آن شد که درک کنم همه این نوسانات قابل کنترل است و پس از کنترل این نوسانات، میتوان آن را به عنوان یک نقطه قوت در نظر گرفت و به عملکردی درست رساند.
این هنرمند در ادامه به تغییر ماهیت و شکل هنر در دوران معاصر اشاره کرد و گفت: ما در این مجموعه به این نکته اعتقاد داریم که هنر شکل و ماهیت دگرگونی پیدا کرده است. ما سعی میکنیم فرصتی ایجاد کنیم تا با تعاریف جدید کودکان بتوانند خلاقیتهای خود را بروز بدهند.برای من بخش عملی این کار بسیار جذاب بوده و نتایج شگفتانگیزی هم به بار آورده است.
ذوالنور در پایان این نشست گفت: ما یک سال و نیم است که فارغ از دغدغههای رایج در این مرکز مشغول فعالیت هستیم و همزمان داریم به شکلی کاملا علمی پیش میرویم اما متاسفانه برخی مراکز امروز به وجود آمدهاند که با یک صدم امکانات چنین مرکزی دارند از این عناوین سوء استفاده میکنند و بر جامعه تاثیر منفی می گذارند.
این مرکز نمایندگی انحصاری استفاده از لوازم کمک آموزشی دانشگاهی «توماتیس»، «نوروفیدبک» و «نورو اوپتیما» و چند نمونه دیگر را در سطح علمی حال حاضر دنیا که منحصرا کارکردی علمی ، پژوهشی و دانشگاهی دارند.
انتهای پیام
ثبت نظر