«دغدغه شورای بین المللی موزه ها، آینده سنتها در دنیای فوق پیوسته و مصرفگرای کنونی است که در آن بسیاری از سنتها یا به دست فراموشی سپرده شده یا در حال زوالند. در این بین موزهها میتوانند به عنوان میراثبانان فرهنگی، واسطههایی باشند برای حفظ و انتقال سنتها از نسلهای گذشته به نسلهای آینده.»
، مجتبی عبادی فتح - مسئول امور بینالملل موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و دکتری مدیریت گردشگری - در یادداشتی با عنوان «تأملی در شعار سال ۲۰۱۹ ایکوم» که در اختیار ایسنا قرار داده، شعار این سال را این طور تحلیل میکند.
شورای بین المللی موزهها شعار سال ۲۰۱۹ خود را "موزهها به مثابه کانونهای فرهنگی: آینده سنتها "[Museums as cultural hubs: The future of tradition] انتخاب کرده است. در توضیح این شعار در وبسایت ایکوم جهانی چنین آمده است:
«کلمه کانون به دو مفهوم اصلی اشاره دارد: موزهها به عنوان موسساتی که در تعامل و مشارکت با شبکهای از سایر نهادهای همکار فعالیت میکنند [Networking] و موزهها به عنوان هستههایی [Cores] در جهت تقویت [Invigorating] جوامع محلی. عبارت آینده سنتها نیز تلاشی است برای پیوند موزهها با آینده، در عین احترام به سنتهای گذشته.
موزهها ضمن توجه به مأموریتهای بنیادین خود از جمله جمعآوری، حفاظت، ارتباط، پژوهش و نمایش آثار، باید دامنه فعالیتهای خود را به سوی جامعهای که درون آن فعالیت میکنند، نزدیکتر کنند.
امروز موزهها به دنبال یافتن و خلق شیوههای نوینی برای مواجهه با مسائل و تعارضات اجتماعی هستند. با فعالیت در سطوح محلی، موزهها میتوانند در حل مسائل جهانی و چالشهای فراگیری که جوامع امروز با آن درگیر هستند، نیز سهیم باشند.
موزهها به عنوان موسساتی تأثیرگذار در دل جوامع، توانایی برقراری گفتگو میان فرهنگها، ایجاد پلی به سوی یک جهان مملو از صلح و ترسیم یک آینده پایدار را دارا هستند.
همانگونه که فعالیت موزهها به عنوان کانونهای فرهنگی توسعه پیدا میکند، آنها به دنبال یافتن روشهای نوینی برای انتقال احساس غرور و افتخار به مجموعههایشان، تاریخشان، میراثشان و خَلق سنتهایی با معانی جدید، چه برای مخاطبان متنوع فعلی خود در سطح جهان و چه برای نسلهای آینده هستند.
این تغییرات که تأثیرات عمیقی هم بر مبانی نظری و هم بر کارکردهای موزهها دارند، متخصصان موزهها را نیز ملزم میکنند که به ارزش موزهها و مرزهای اخلاقی که ماهیت کارشان را مشخص میکند، دوباره بیندیشند. مادامی که موزهها هم به صورت کانونی در میان جوامع محلی و هم به عنوان عضوی از یک شبکه گسترده جهانی فعالیت کنند، میتوان به توانایی آنها برای ترجمه خواستهها و دیدگاههای جوامع محلی [به زبانی بین المللی و قابل درک] در سطح جهانی امیدوار بود.»
این موضوع از سه منظر قابل بررسی است؛ نخست توجه ویژه به کارکرد فرهنگی موزهها. این رویکرد با شروع قرن بیست و یکم به صورت جدی در محافل موزهای دنیا مورد توجه قرار گرفت؛ به طوری که هم اکنون تعریف موزه تحت تأثیر این رویکرد توسط کمیته موزهشناسی [ICOFOM] ایکوم در حال بازنویسی است.
اندرسون (۲۰۰۰) صراحتاً بیان میکند که "امروز فرهنگ دغدغه اصلی ماست، نه اشیا. این محیط فرهنگی پیرامون اشیاست که به آنها در موزهها معنا میبخشد. امروز نقش آفرینی فرهنگی، اجتماعی و سیاسی موزهها در جامعه بیش از هر زمان دیگری اهمیت دارد".
دوم؛ تاکید بر توجه به جوامع محلی پیرامون موزهها [Local Communities]. از اواسط قرن بیستم میلادی پس از گسترش پدیدههای صنعتی شدن، جهانی شدن و سپس نمایان شدن بعضی تبعات منفی آنها در حوزههای مختلف، مفهوم پایداری [Sustainability] وارد ادبیات بینالمللی شد و بدین گونه بود که اصطلاحاتی از قبیل توسعه پایدار، گردشگری پایدار و اخیراً موزههای پایدار مرسوم شدند. به طور کلی مفهوم پایداری عبارت است از تأمین نیازهای امروز افراد از منابع موجود، بدون نادیده گرفتن سهم آیندگان از آن منابع (بارلت، ۲۰۱۲).
در توافقنامه ۵۶ صفحهای که اخیراً میان ایکوم و سازمان بین المللی همکاری و توسعه اقتصادی [Organization for Economic Cooperation and Development (OECD)] تحت عنوان Guide for Local Governments, Communities and Museums منعقد شد، نقشه راهی جامع تا سال ۲۰۲۰ برای مشارکت موزهها و موزهداران در جهت توسعه پایدار جوامع محلی در ابعاد مختلفی همچون اقتصادی، زیست محیطی، آموزشی، بهداشتی و… ترسیم شد که تاکید شعار امسال بر روی توسعه پایدار فرهنگی است.
در همین راستا، چندی پیش انجمن موزهها[Museums Association] در انگلیس (قدیمیترین تشکل موزهای دنیا که در سال ۱۸۸۹ شکل گرفت) در اقدامی خلاقانه جایزهای را به نام "موزهها زندگی را تغییر میدهند"[Museums change lives awards] ابداع کرد که به موزههایی اهدا میشود که باعث ایجاد تغییراتی مثبت در زندگی مردم جامعه پیرامون خود شوند.
سوم، تاکید موزهها به حفظ و انتقال سنتها. علیرغم شباهتهایی که دو مفهوم "فرهنگ" و "سنت" دارند نباید این دو را مترادف دانست. فرهنگ مفهومی کلی است که به مجموعه اعتقادات، دانشها، اخلاقیات، هنرها، رسوم و سایر خصایص و قابلیتهای افراد به عنوان عضوی از یک جامعه اشاره میکند (تیلور، ۱۸۷۱). اما تعریف سنت بسیار محدودتر است و عبارت از باورها و رفتارهای خاصی که از افرادی به افراد دیگر به صورت نسل به نسل منتقل میشود، است.
فرهنگ در حالت عادی با زندگی و تعامل در میان اجتماع به صورت غیر ارادی آموخته میشود، اما سنتها از طریق آموزش گفتاری یا عملی به اعضای جدید منتقل میشوند. سنتها در اکثر مواقع در برابر تغییر مقاومت میکنند، اما فرهنگ تغییر پذیر است.
فرهنگها در طول تاریخ تغییرات زیادی به خود دیدهاند، گاهی به صورت تدریجی و گاهی به صورت دفعی. لغتنامه کمبریج فرهنگ را "شیوه زندگی افرادی از گروه خاصی در یک دوره زمانی خاص" تعریف کرده است. مطابق چنین تعریفی، (بر خلاف سنت) فرهنگ دارای مفهومی بسیار پویا و سیال است. افراد و خانوادهها حتی در یک فرهنگ مشترک میتوانند سنتهای متفاوتی داشته باشند. همچنین گستره فرهنگ بسیار وسیعتر از گستره سنتهاست؛ بدین معنی که فرهنگ تنها در سطح یک اجتماع تعریف میشود در حالی که سنت میتواند حتی مختص یک خانواده باشد.
دغدغه شورای بین المللی موزهها، آینده سنتها در دنیای فوق پیوسته[Hyper connected] و مصرفگرای کنونی است که در آن بسیاری از سنتها یا به دست فراموشی سپرده شده یا در حال زوالند. در این میان موزهها (خصوصاً موزههای مردم نگاری[Ethnographic Museums]) میتوانند به عنوان میراثبانان فرهنگی، واسطههایی باشند برای حفظ و انتقال سنتها از نسلهای گذشته به نسلهای آینده.
امروز زمان ایستایی و سکون موزهها به سر آمده است؛ موزههای مطلوب ایکوم در سال ۲۰۱۹ موزههایی هستند جامعه محور، در تعامل پیوسته با مخاطب، منعطف و سیار. بدین ترتیب با مداخله موزهها در حل مشکلات محلی به عنوان عضوی از شبکه جهانی، میتوان به نقش آفرینی آنها در حل معضلات فرا منطقهای و جهانی نیز امیدوار بود.
منابع:
انتهای پیام
ثبت نظر