تلویزیون جذابترین مراسم عزاداری مثل مراسم کوچه بیوک یزد را سانسور میکند و اجازه نمیدهد مخاطب با مراسم و روایتی متفاوت از عاشورا آشنا شود. ایام محرم بیشتر از هر ایام دیگری آشفتگی صدا و سیما و مدیریت جزیرهای آن را عیان میکند.
به گزارش رویداد۲۴، به نظر میرسد برنامههای تلویزیونی ماه محرم به اندازه سایر آنتنهای مناسبتی مثل ماه رمضان و نوروز برای مدیران صدا و سیما جذابیت ندارد. لیست سریالهای پخش شده در سه چهار سال اخیر نشان میدهد که هیچکدام از سریالهای تولید و پخش شده برای این ماه نتوانستهاند به مانند سالیان پیشین اثر ماندگاری متناسب با حال و هوای این ماه خلق کنند.
سریالهایی مثل عقیق، پریدن از ارتفاع صفر، در قصهها زندگی میکنند، نفس شیرین، گشت ویژه و... هیچکدام سریالهایی نبودند که بتوانند مخاطب را در ایام عاشورا با تلویزیون پیوند دهند. امسال هم تلویزیون اوضاع بهتری از سالهای گذشته ندارد.
بزرگترین دستاوردهای تلویزیون در نیمه اول ماه محرم پخش تنها دو مینیسریال وقت صبح و دریا نزدیک است بود. سریالهایی با مضامین تکراری، بدون خلاقیت و نوآوری و جذابیت دراماتیک که بعید است سرنوشت بهتری از سریالهای چند سال گذشته پیدا کنند. البته این یک مشکل کلی در تلویزیون است که سریالهای سالهای اخیر این رسانه جذابیت سریالهای گذشته را ندارد، اما نمیتواند آشفتگی و عدم برنامهریزی مدیریتی را در این سازمان هم پنهان کند.
نگاهی به لیست سریالهایی که برای پخش در کنداکتور این سازمان قرار گرفتهاند نشان میدهد سریالهای انتخاب شده یا ربط چندانی به حادثه عاشورا ندارند یا به زور به حادثه عاشورا مرتبط شدهاند این سریالها در هر زمان دیگری هم میتوانستند از این رسانه پخش شوند. انتخاب دو سریال ستایش ۳ و محکومین ۲ نشان میدهد برای مسئولان این سازمان همین که یک سریال کمدی نباشد برای پخش در ماه محرم کفایت میکند.
به گزارش رویداد۲۴ یکی از مشکلات عمدهای که مسئولان سازمان برای تولید سریالهای مناسبتی با آن روبهرو هستند عدم حضور چهرههای سرشناس و متخصص در این حوزه برای ساخت سریال است. تمام سریالهای ماندگاری که در حوزه عاشورا تولید شدهاند یا کارگردانهای مولفی داشتند (شب دهم و مختارنامه) یا از متن قدرتمندی بهره میبردند (سفر سبز)، اما به خاطر کوچ این کارگردانان به شبکه نمایش خانگی و تولید سریال در آن شبکه دست تلویزیون هم از نیروهای متخصصی که ساخت سریال در این حوزه را بلد بودند به شدت خالی شده است و سازمان مجبور است برای تولید سریالهای مناسبتی به چهرههای گمنامی رو بیاورد که نه تخصصی در این حوزه دارند و نه میتوانند از ظرفیتهای دراماتیک حادثه عاشورا برای ساخت یک سریال جذاب بهره ببرند.
دست خالی تلویزیون در زمینه ساخت سریالها باعث شده تا مسئولان این نهاد قید ساخت سریال با مضامین عاشورایی را بزنند و صرفاً به پخش سریالهای غیر کمدی که داستان آنها ربط چندانی به ایام محرم ندارد روی بیاورند. تماشای دو مینیسریال پخش شده امثال موید همین نکته است. جدای از کیفیت نازل این دو مینیسریال داستان هیچکدام از این سریالها پیوند ارگانیکی با ایام محرم ارتباطی ندارد.
نکته دیگری که ساخت سریال متناسب با حال و هوای محرم را برای کارگردانان توانمند این حوزه بسیار سخت میکند تغییر شکل تولید در سازمان صدا و سیما است. در گذشته شکل تولید در تلویزیون به این صورت بود که صدا و سیما بودجه را به یک سریال اختصاص و در اختیار تهیه کننده قرار میداد و تهیه کننده به عنوان بازوی اجرایی سازمان بعد از برآورد هزینه شروع به تولید سریال میکرد اما در سالهای اخیر که سازمان صدا و سیما با کسری بودجه شدیدی مواجه شده است و دیگر نمیتواند هزینههای یک سریال را به تنهایی متقبل شود پای اسپانسرها و نهادهایی خارج از این سازمان به تلویزیون باز شده که باعث شده تولید سریالهای مناسبتی تحت الشعاع این مهمانان جدید و ناخوانده قرار بگیرد.
مهمانانی که هر کدام توقع تبلیغاتی و ایدئولوژیک خودشان را دارند و مایل هستند پخش هر سریال با باورها و ایدهآلهای ذهنی گردانندگان آن سازمان هماهنگی کامل داشته باشد. تا جایی که سریال عامه پسندی مثل پایتخت هم مشمول همین قواعد تولید میشود و ماهیت سریال در سری پنجم به کلی به سمت و سوی دیگری میرود. اما مشکل تلویزیون در ایام محرم فقط به ساخت و تولید سریال برنمیگردد. کنداکتور صدا و سیما در ایام محرم فاقد هرگونه خلاقیتی است. با بالا و پایین کردن شبکههای تلویزیون در ایام محرم به کمتر برنامه جذابی متناسب با حال و هوای این ایام برمیخورید. به جای برنامههای مثلی مستند اتم از این سازمان پخش میشود که نه تنها ارتباطی با این ایام ندارد که بیشتر شبیه نسخه مستند گاندو است و برای تصفیه حساب جناحی تولید شده و به همین خاطر پخش آن در ایام محرم تعجببرانگیز است. سریال مختارنامه برای تلویزیون بدل به یک شمشیر دو دم شده است. سریالی که در اولین پخش خود به خاطر خوش ساخت بودن و پرداختن به دورهای پرماجرا در جهان اسلام به شدت مورد توجه مخاطبان قرار گرفت.
در سالهای بعد به قدری از شبکههای مختلف صدا و سیما پخش شد که نه تنها لطف خود را از دست داد که بدل به دستمایهای برای شوخیهای مردم در فضای مجازی شد.
پخش هر ساله مختار نامه بیشتر از هر چیز نشانگر آشفتگی کنداکتور در صدا و سیما است که نه تنها برنامه جذاب و تازهای برای پخش ندارد که همه سرمایهگذاریاش برای جذب مخاطب در این ایام محدود شده است به پخش سریال مختارنامه که تکرار پخش آن باعث واکنشهای طنزآمیز در فضای مجازی شده است.
برنامههای غیر نمایشی سازمان در این ایام هم دست کمی از برنامههای نمایشی آن ندارد. ساخت پُرتعداد برنامههای گفتگو محور با چهرههای تکراری رغبتی در مخاطب برای پیگیری برنامهها ایجاد نمیکند. سالهاست که محور برنامههای اینچنینی را حضور یک مجری متشخص و مذهبی (در این سالها با حضور دائمی نجمالدین شریعتی) و یک روحانی تشکیل میدهند (بدون اینکه تغییر چندانی در این مهمانها به وجود بیاید) که درباره فلسفه قیام عاشورا صحبت میکنند.
صحبتهایی که پیش از این بارها از تلویزیون بیان شده؛ بنابراین مشخص است که یا تلویزیون رغبتی به پخش روایتهای جدید و متفاوت از عاشورای حسینی ندارد یا مهمانان دعوت شده نمیتوانند زوایای تازهای از این حادثه مهم را به مخاطب عرضه کنند. باقی هم هرچه هست پخش مراسم عزاداری از نقاط مختلف کشور است که شاید در ابتدا پخش توجه مخاطب را جلب میکرد، اما از فرط تکرار در این سالها باعث دلزدگی مخاطب شده است.
خصوصاً که تلویزیون جذابترین مراسم عزاداری (مثل مراسم کوچه بیوک یزد) را سانسور میکند و اجازه نمیدهد مخاطب با مراسم و روایتی متفاوت از عاشورا آشنا شود. ایام محرم بیشتر از هر ایام دیگری آشفتگی صدا و سیما و مدیریت جزیرهای آن را عیان میکند. در دهه اول محرم عملاً تلویزیون تعطیل میشود و چیزی برای تماشا در آن وجود ندارد.
ثبت نظر