«از نوجوانی عاشق سینما بودم، به محض این که در مطبوعات خبری منتشر میشد که فلان سینما به دلیل استقبال نشدن مردم، تعطیل میشود، راهی همان سینما میشدم تا در آنجا فیلم ببینم و حداقل یک بار آن سالن سینما را ببینم، حالا که عکاسی میکنم، آن سینماها برایم نوستالژی شدهاند.»
، لالهزار و بناهای تاریخیاش که روزی پاتوق اهالی فرهنگ بوده، گاهی ورد زبان دوستداران میراث فرهنگی میشود و همه از یک چیز گله دارند، چه میشد اگر فرهنگیترین خیابان آن روزهای مردم تهران را ثبت ملی میکردیم، آن هم وقتی توانستهایم خیابان ۱۸ کیلومتری ولیعصر (عج) را ثبت کنیم و آن همه مشکل را به جان بخریم و شهرداری را به میان بیندازیم، حالا مگر چه میشود این خیابان هم با وجود تبدیل شدناش به مرکز الکترونیک ثبت شود و میراثفرهنگی و شهرداری در این راه یک گام جلوتر بردارند.
مهمترین وجه خیابان «لالهزار» داشتن سالنهای سینما و تئاتر بوده، مکانهای تاریخی که روزی همه مردم شهر و شاید دیگر شهرها وقتی امروز نامش را میشنوند فقط به یاد فیلمها و تئاترهایی میافتند که در صفهای طولانی منتظر وارد شدن به سالنهای سینما بودند.
هر چند بعد از انقلاب بیشتر سالنهای تئاتر، سینماها همچنان سرپا ماندند، اما آنها هم به مرور در این خیابان تاریخی و قدیمی از پا افتادند، حالا در میان آن همه مشکلات کوچک و بزرگ در ۲۱ شهریور سال گذشته، این خبر منتشر شد؛ «در شرایطی که همزمان با روز ملی سینما در روز ۲۱ شهریور مدیرکل دفتر ثبت آثار تاریخی خبر از ثبت سینما و محور خیابان لالهزار داده بود، تابلوی چند سینمای قدیمی در محور این خیابان تاریخی که هنوز در فهرست آثار ملی به ثبت نرسیده است، حذف شدند.»
با حذف تابلوی سر در سینماهای خیابان لالهزار تقریبا هیچ امیدی به حفظ باقیماندههای تاریخ و فرهنگ لالهزار باقی نمانده بود، اما بیخبر از تلاشهایی که یک عکاس جوان برای حفظ حس نوستالژیهای خود در کودکی دنبال میکند.
لالهزار، تفرجگاهی که امروز خیابانی مرده است
حالا داوود قهردار عکاسی که چند سال است، سراغ پژوهش و ثبت تصاویر از سینماهای تهران به خصوص سینماهای قدیمی لالهزار کرده و حتی قرار است کتابی از آنچه تا امروز در مورد سینماهای قدیمی لالهزار به دست آورده را منتشر کند، او برخی از تصاویر ثبت شدهاش را در نشستی با عنوان «لالهزار؛ باغ تفرج تهران مدرن» در شهرداری منطقه ۱۲ تهران به نمایش گذاشت.
وی به ایسنا میگوید: پروژه سینماهای تهران یکی از دغدغههای من بود و خیابان لالهزار را به عنوان یکی از تاریخیترین خیابانهای تهران میشناسند، هر چند هنوز نتوانستهام به بخشی از سالنهای سینماهای لالهزار راه پیدا کنم، چون بسیاری از انها امروز به انباری لوازم الکتریکی تبدیل شده و مالکان ترس از انتشار عکسها و به وجود امدن دردسر برای خود را دارند، اما تلاش میکنم تا رضایت آنها را برای عکاسی جلب کنم.
او سینما «متروپل» در لالهزار نو که بخشهایی از فیلم سینمایی «متروپل» مسعود کیمیایی نیز در آن ساخته شده را نسبت به دیگر سینماهایی که عکاسی کرده است، سالمتر میداند و ادامه میدهد: هنوز صندلی و سقفهای آن پابرجاست و معتقدم قابلیت احیا را دارد، جالب است که این سالن در اختیار سینمادار است، هر چند سینماهای دیگر که بیشترشان به کسبه لالهزار فروخته شدهاند به انباری لوازم الکتریکی تبدیل شده اند.
به گفتهی وی «بهروز بهبهانی» پسر «رضا بهبهانی» صاحب سینما بسیار علاقهمند است که این اثر با کمک وزارت ارشاد، شهرداری و میراث فرهنگی بار دیگر به سالن سینما یا یک موزه تبدیل شود، او حتی در جلسات شهرداری هم شرکت کرده است.
او ۱۶ سینما را متعلق به خیابان لالهزار قدیم و دو سینما را متعلق به خیابان لالهزار نو در ضلع شمالی تقاطع جمهوری میداند و اضافه میکند: سینما «ریتس» که در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده، معماری ارزشمندی دارد. در گذشته یکی از پرفروشترین سینماهای ایران بوده و مسعود کیمیایی حتی علاقه داشته تا فیلماش را در آنجا بسازد.
قهردار که به گفتهی خودش حتی در سالنهای «نصر» و «پارس» تئاتر هم تماشا کرده است و هنوز کارهای شادروان سعدی افشار، زری برومند و احمد بهروزی در تئاتر نصر را به یاد دارد، اظهار میکند: هیچ کدام از سینماهای لالهزار در دهه ۳۰ و ۴۰ قدرت رقابت با سینما «ریتس» را نداشتهاند، اما آن در نهایت مصادره میشود و سرانجام در سالهای ۷۰-۷۱ از گردش کار خارج میشود.
وی یادی از دوران نوجوانی خود میکند و میگوید: از نوجوانی عاشق سینماهای قدیمی تهران بودم، به اندازهای که به یک خواننده قهار مجلات حوزه سینما تبدیل شدم و به محض این که در مطبوعات خبری منتشر میشد که فلان سینما قرار است تعطیل شود، به آن سینما میرفتم تا حداقل یک فیلم در آنجا ببینم و به این بهانه فضای سالن سینما را نیز به خاطر بسپارم.
قهردار با بیان اینکه این سالها که برای عکاسی سراغ این خیابان میروم و از کنار این سینماها رد میشوم، آنها برای من حسِ نوستالژی دارند. از کنار سینما «شیرین» یا «توسکا» که رد میشوم، یادم میآید که فیلم «غریبانه» را در سینما «شیرین» یا فیلم «دو زن» را در «توسکا» دیدهام.
او ادامه میدهد: من زیاد به سینما «سانترال» یا سینما «مرکزی» در میدان انقلاب یا سینما «شهرتماشا» میرفتم.سینما «سپیده» باشگاه فیلم بود و فیلمهای مستند را آنجا میدیدیم. آن وقتها جوانان زیاد کتاب میخریدند یا سینما میرفتند و میدان انقلاب خودش یک پاتوق فرهنگی بود.
وی با اشاره به وجود سینمای تابستانی در پشت بام سینما «سپیده» که از دوران گذشته تا امروز هنوز سرپاست، ادامه میدهد: در آنجا پرده سینماها و جاهایی که صندلی نصب بوده مشخص است. البته ما در تهران هنوز حدود ۱۵ - ۱۶ سینمای تابستانی داریم. نمیدانم چرا سینماهای تابستانی احیا نمیشود. احیا سینماهای تابستانی هزینهای ندارد. صرفاً با گذاشتن تعدادی صندلی و یک پرده سینما و آپاراتخانه آنها قابل احیا هستند.
به گفتهی این پژوهشگر سینماهای تهران، نخستین سینماهای تهران در خیابان فردوسی، لالهزار و نادری بودند، سینما البرز متعلق به سال ۱۳۰۶ نیز نخستین سینما به شکل نوین بود که در لالهزار ساخته شده است و به نام سینما «ایران» شناخته میشده است.
او سالنهای تئاتر «نصر»، «باربد» و «دهقان»، «پارس» یا «گیتی» را از قدیمیترین سالنهای نمایش تئاتر در لالهزار معرفی میکند که به مرور همهی آنها تعطیل شدند.
انجمنسینماداران و پژوهشهای شخصی به اطلاعات امروزی سینماهای قدیمی منجر شدند
وی که برای انجام پژوهشهایش بواسطهی انجمن سینماداران به تاریخچه سینماهای قدیمی دسترسی پیدا کرده، میگوید: پرونده کامل سینماها را در اختیارم قرار دادند که به پژوهشهایم کمک زیادی کرده و خوشبختانه میتوانم با اسناد کامل، کتاب را منتشر کنم. هر چند اطلاعات در فضای مجازی و در کتابها زیاد است اما متأسفانه از یک سو پراکندهاند و از سوی دیگر احتمال اشتباه در آنها زیاد است اما با کمک این اسناد شاید برای نخستین بار اطلاعات جامع و صحیحی در اختیار علاقهمندان قرار گیرد.
او اضافه میکند: با این اسناد میتوان ثابت کرد که فرضاً در دهه۴۰ وزارت هنر از فلان سینما بازدید کرده و تعداد صندلیهای آن چه تعداد بوده است.
قهردار توضیح میدهد: براساس تحقیقاتم، سینماهای لالهزار بیشتر در میانهی این خیابان متمرکز شدهاند تا آنجا که در کوچه «ملی» فقط شش سینما وجود داشته که چهارتای آن به هم چسبیده بودهاند.بسیار جالب است مثلاً سینمایی به نام «مترو» یا زیرزمین وجود داشته که نماینده وزارت فرهنگ و هنر در دهه۴۰ نقل کرده «برای بازدید که به این سینما سرزدم ۷۵ نفر سرپا مشغول تماشای فیلم بودند.» در برخی سینماها آنقدر بلیت فروخته میشده که جای نشستن نبوده است یا نقل شده در فلان سینما ۱۰۰ نفر هم علاوه بر آنهایی که روی صندلی نشستند، کف سالن مشغول تماشای فیلم بودند.
او با بیان اینکه برای گرفتن اطلاعات و حتی کمک اصلا به میراث فرهنگی نرفته است، میگوید: براساس صحبتهایی که با مسئولان بنیاد سینمایی فارابی داشته، قرار است کتاب وی توسط این بنیاد چاپ شود.
قهردار با بیان اینکه بیشتر به پژوهشهای شخصی خودش متکی بوده، ادامه میدهد: حتی نامه انجمن سینماداران هم چندان به من کمک نکرد. چون بیشتر سینماهای قدیمی دست مالکان جدید و از صنف بازاریهاست و اکنون صرفاً از سینماها به عنوان انباری استفاده میکنند.
سینماهای قدیمی لالهزار را در ذهنتان تجسم کنید
قهردار اما به بیان موقعیت جغرافیایی سینماهای لالهزار هم میپردازد.
وی میگوید: «وقتی لالهزار را از ابتدای میدان توپخانه به سمت بالا میرویم نخستین سالن، سینما «تابان» است. سپس سینما «ونوس» که به سینما «سارا» تغییر نام داد، قرار داشته است. کمی بالاتر در کوچه خندان، سینما «مشعل» و کمی بالاتر سمت راست سینما «خورشید» متعلق به صبری قرار داشته است که همیشه فیلمهای عربی از «اسحاق یاسین» یا «سامی جمال» را اکران میکرد. بالاتر از آن در کوچه ملی شش سینما قرار داشت. «شهرزاد»، «مترو»، «آزیتا» و «نادر» کمی بعد از این چهار سینما، دو سالن «اطلس» و «ریتس» یا فردوسی در کوچه ملی قرار داشتند.
از کوچه ملی که بیرون میآئیم و به سمت بالا حرکت میکنیم سمت چپ در پاساژ قزاقمنش سینما «اخبار» بود که فیلمهای خبری کوتاه اکران میکرد. کمی بالاتر در کوچه اتحادیه سینما «مرجان» قرار داشت که متعلق به نصرتالله وحدت بود.
کوچه اتحادیه به سمت بالای لالهزار سمت چپ سینما «ریتس» قرار داشت که متعلق به قدرت الله رشیدیان یکی از بهترین سینماداران بود و پر فروش ترین سینمای تهران بود. در کنار ان نیز سینما «البرز» متعلق به خادم بود. روبه روی آن یکی از بهترین و خاطرهانگیزترین سینماهای ایران یعنی سینما «ایران» بود حتی عکسی که جمعیت زیادی را نشان میدهد که در لالهزار در انتظار دیدن فیلم هستند، متعلق به همین سینماست که تماشاگران آمدهاند تا فیلم «طوفان در شهر ما» را ببینند.
کمی جلوتر در نبش خیابان جمهوری سینما «سهیلا» قرار داشت و بعدها به نام «ارم» شناخته میشود که متاسفانه یکی دو سال گذشته تخریب شده و اکنون در حال ساخت مجتمع تجاری جای آن هستند.
به سمت شمال در سمت چپ خیابان جمهوری و در خیابان لالهزار نو سینما «مترو پل» متعلق به بهبهانی و اسماعیلی قرار دارد که بعدها به نام سینما «رودکی» شناخته میشود و سال ۸۶ برای همیشه تعطیل میشود. کمی جلوتر سینما «کریستال» متعلق به صابر رهبر که تهیهکننده، کارگردان و فیلمساز بود، قرار دارد.»
او در مورد سینما کریستال میگوید: آن سالن یکی از بهترین سینماهای لالهزار بود که تا همین اواخر نیز رونق داشت. تنها سینمایی که دو سالن داشت و جشنواره فیلم فجر هم در آن برگزار شده است، اما متأسفانه پس از درگذشت مدیر سینما فروخته میشود و به عنوان انبار از آن استفاده میشود. این سینما یک سالن تابستانه هم دارد.
به گفتهی این پژوهشگر سینماهای قدیمی، آخرین سینمای فعال لالهزار سینما «نادر» بود که سال ۸۷ تعطیل شد.
انتهای پیام
ثبت نظر