دومین نشست «آسیبشناسی جشنواره بینالمللی تئاتر فجر» با تاکید بر تداوم حضور یک دبیر در جشنواره و تدوین یک برنامه مشخص برای آن و نیز بحث درباره سانسور، جایزه، بخش بینالملل، تماشاگر ایرانی و تولید در جشنواره فجر به پایان رسید.
به نقل از روابط عمومی اداره کل هنرهای نمایشی، دومین روز از سلسله نشستهای «آسیبشناسی جشنواره بینالمللی تئاتر فجر» جمعه ۲۰ اردیبهشت در سه قسمت در سالن کنفرانس مجموعه تئاتر شهر برگزار شد.
در بخشی از این نشست که به ساختار اجرایی و هنری اختصاص داشت، بهروز غریبپور با تاکید بر لزوم بلندپرواز بودن دبیر جشنواره، تصریح کرد: من دبیر را کمتر از یک نویسنده یا کارگردان نمیدانم و در غیر این صورت، دبیر تبدیل به یک کارمند میشود. بلندپروازی یک کارگردان، یک نویسنده، یک بازیگر و یک هنرمند اگر در دبیر نباشد آن جشنواره فاقد امتیاز هنری است.
همچنین حسین مسافرآستانه که دو دوره دبیری جشنواره تئاتر فجر را نیز در کارنامه دارد، بیان کرد: ما از ابتدا تاکنون جشنواره برگزار کردهایم که جشنواره برگزار کرده باشیم و تئاترمان یک جریان بزرگ ملی و بینالمللی داشته باشد. اگر موفقیتهایی هم در دورههایی داشتهایم و در دورههایی نه، بسته به ذوق شخصی دبیرانی بوده است که جشنواره را مدیریت کردهاند وگرنه هیچ وقت با برنامهای هدفمند روبهرو نبودهایم.
او با اشاره انتخاب دورهای دبیر جشنواره ادینبورگ که برای یک بازه زمانی ۱۰ ساله فعالیت میکند، ادامه داد: شورای سیاستگذاری هر سال تعیین میشود و دبیر به این شورا گزارشی میدهد و میگوید من این کارها را کردهام و این کارها را میخواهم بکنم و آنها هم میگویند موفق باشید! ما فراموش کردهایم که داشتن برنامه برای برگزاری جشنواره، مهمتر از انتخاب دبیر است. الان زحمت اول تا آخر کارهای جشنواره با دبیر است. یعنی ما به دنبال آدمی قدرتمند و محبوب میگردیم، مسئولیت همه کارها را بر عهدهاش میگذاریم و بعد هم بازخواستش میکنیم و او هم خسته میشود و میرود. بزرگترین آسیب تغییر مداوم دبیر جشنواره است و این که دبیر بعدی با سلیقه خودش از خانه اول شروع میکند و بعد هم عوض میشود. جشنواره ما به این شکل رشد نخواهد کرد و نباید از آن توقع رشد داشته باشیم هر چند میدانم که اهداف تغییر میکند.
وی همچنین تولید را یکی از آفتهای جشنواره دانست و ادامه داد: در مورد بخش دانشجویی، با تعریف قسمتی جداگانه به عنوان این بخش مخالفم و آن را تخفیف دانشجویان میدانم، گویی که نتوانستهاند با دیگران رقابت کنند و ما حقیرشان میشماریم. کار خوب و خلاقانه چه دانشجویی باشد و چه غیردانشجویی باید بتواند حضور داشته باشد. نگاه کمیته امدادی به هیچ بخشی درست نیست. همین را در مورد تئاتر شهرستانها هم میگویم. تئاتر شهرستان گاهی میتواند بهتر از تئاتر تهران باشد. دانشجو، شهرستانی، تهرانی و غیره باید با کارشان مدنظر قرار بگیرند و کارشان را ملاک ارزیابی قرار دهیم. این لطف نیست و نگاهی سخیف است.
ناصر حبیبیان هم در این نشست با بیان اینکه بهتر است جشنواره ترکیبی و هم شامل آثار تولیدی و هم شامل مرور آثار پیشین باشد گفت: همه فکر میکنیم جشنواره تئاتر فجر نیاز به تحولی اساسی دارد اما پرسش اصلی که به نظرم باید در مورد این جشنواره مطرح شود این است که چرا شکل گرفته، ضرورتش چه بوده است و چرا باید ادامه یابد؟ برای پاسخ دادن به این پرسشها نیز چارهای جز رجوع به تاریخ نداریم.
قطبالدین صادقی نیز در این نشست اظهار کرد: اشکال بخش بینالملل جشنواره فجر به خود جشنواره برمیگردد. اولین مشکل، تعریف آن است. ما برای چه آثار خارجی را میآوریم؟ یا برای آموختن تکنیکی است که آن را نداریم یا به خاطر برخی محتوا است که نیاز داریم خود را در این زمینه قویتر کنیم یا برای ادای احترام به فرهنگهای بزرگ جهان است. نمونهاش آوینیون که آثار کشورهای مختلف را دعوت میکند تا مخاطبان و کارشناسانش از این طریق به درکی فرهنگی برسند. ما هیچ کدام اینها نیستیم. آثاری که من دیدهام، مطلق نمیگویم، اما اکثراً تکنیک برجستهای نداشتهاند، جز چند کار از آلمان و هیچ کدام محتوای بزرگی نداشتهاند، باز هم جز چند کار آلمانی. ما باید کاری کنیم که از این کمیتگرایی و شلوغبازی به طرف کیفیت برویم. جشنواره در بخش بینالملل باید جایی برای رو کردن آخرین دستاوردها و آخرین تکنیکها باشد نه مرور آثار. یکی از مهمترین عیبهای ما در بخش بینالملل این است که کمیت را بر کیفیت ارجح میدانیم. به نظرم باید معیارهایمان را تغییر دهیم و بر کیفیت متمرکز شویم تا تأثیرگذار باشیم.
این نویسنده و کارگردان تئاتر ادامه داد: نکته دیگر این است که جشنواره مدیر خوب میخواهد. مدیری که به خصوص مداومت داشته باشد. بپرسید و ببینید که در جشنواره آوینیون هیچ مدیری کمتر از ۱۰ سال در سِمَتِ خود نبوده است. مدیریت جشنواره تخصصی است و نیازمند مداومت. ما بزرگترین ضربه را از عدم مداومت خوردهایم. اینها از جمله چیزهایی است که به جشنواره تئاتر فجر صدمه زده است؛ نداشتن تعریف و کمیتگرایی و این که کسانی که به دنبال دعوت از گروههای خارجی هستند معلوم نیست صاحب صلاحیت هستند یا خیر.
صادقی افزود: جشنوارههای جهانی تئاتر بزرگترین تجلیگاه این ارتباطات فرهنگیاند. در هیچ کدام از این جشنوارهها جایزه وجود ندارد و مسابقهای هم نیستند. دادن جایزه به نظر من کوچک کردن و سبک کردن جشنواره است. از همه بدتر این که رفیقمان در قسمت مهمان شرکت کرده است را به مسابقه بینالملل میآوریم و در نهایت جایزه را هم به او میدهیم. مسئله دیگر که بخش جهانی جشنواره تئاتر فجر را ضعیف میکند سانسور است و مسئله دیگر ذوق پایین در هنگام انتخاب. برجستهترین دستاورد حضور گروههای خارجی، حضور گروههایی است که در زمینه تئاتر خیابانی کار میکنند
در ادامه آرش عباسی گفت: وقتی میخواهیم در مورد جشنواره و بخش بینالملل آن حرف بزنیم اولین چیزی که به ذهنم میآید این است که بخش بین الملل در دهه ۷۰ به شخص من کمک بسیار زیادی کرد اما در دهه فعلی، نخست باید ببینیم تئاترمان در ابعاد جهانی میگنجد یا خیر و مهمتر از آن میتوانیم روی تماشاگرمان به عنوان تماشاگر آثار بینالمللی حساب کنیم یا نه. من معتقدم بخش عمدهای از تماشاگرانمان این ظرفیت را ندارد و شعار تئاتر برای همه را شعاری اشتباه میدانم که لطمههای بسیار زیادی از آن خوردیم. تئاتر به هیچ عنوان برای همه نیست. اساساً ما به عنوان تئاتربینهای ایرانی، آدمهای پرمدعایی هستیم که در مقابل همه چیز گارد میگیریم. مسئله این است که در اروپا تکلیف تماشاگر تئاتر با خودش مشخص است و در ایران مشخص نیست. شما بلیت خریدهاید و به تماشای یک اثر نشستهاید به این معنا که کسی وادارتان نکرده است آن را ببینید. تماشاگر اروپایی وارد تئاتر شهر که میشود مطمئن است آدمهایی در آن جا هستند که لیاقت پرداخت پول برای تماشای کارهایشان را دارند. نکته دیگر آن است که تئاتر حرفهای آنها برنمیتابد که هر کسی از جایش بلند شود و بگوید من کارگردانم، پول هم دارم و هر جا دلم بخواهد اجرا میروم. پس نخست باید به این سوال پاسخ دهیم که تئاتر ما تا چه میزان در حد و اندازه دنیا هست و بعد برای آن تصمیم بگیریم. معتقدم کم حوصلهترین جاندار روی کره زمین، تماشاگر تئاتر ایرانی است و گاهی رفتارهایی میکند که حرفهای نیست.
این نویسنده و کارگردان تئاتر در ادامه تصریح کرد: من اساساً به وجود کارگاههای آموزشی در جشنواره معتقد نیستم. جشنواره جای برگزاری کارگاه نیست. جای تعامل است. نکته دیگر که جشنواره تئاتر فجر با آن دست و پنجه نرم میکند بلیتفروشی است. درآمدزایی از جشنواره تئاتر فجر به چه معناست و چه مفهومی میتواند داشته باشد. ما اگر کار درخشانی داریم میتوانیم بعدتر با آن قرارداد اجرا ببندیم نه این در طول جشنواره برایش بلیت بفروشیم.
عباسی ادامه داد: معتقدم هیئت انتخاب، سرطان هر جشنواره است. هر جشنواره باید یک دبیر داشته که بتواند پای آنچه انتخاب میکند بایستد. در غیر این صورت، تئاتر حرفهای نیست و تئاتر صدقهای است. اینها باعث میشود ما به جایی نرسیم و پیشرفتی نکنیم. چرا فکر میکنیم جشنواره تئاتر فجر ویترین تئاتر است؟ تعدد کارهای خارجی چیزی جز پول دور ریختن نیست و امری خندهدار و کارکردش بستن دهانهاست. مشخصاً اگر چهار نفر کارگردان خارجی با چهار کار باکیفیت بیایند، چه دوستشان داشته باشیم و چه دوستشان نداشته باشیم برایمان کافی است.
بخش سوم و پایانی دومین روز از سلسله نشستهای «آسیبشناسی جشنواره بینالمللی تئاتر فجر» با عنوان «چشمانداز جشنواره براساس الگوها و نمونههای جهانی» برگزار شد.
در این بخش مهدی مشهور گفت: جشنواره تئاتر فجر شبیه هیچ جشنوارهای نیست، شبیه خودش است و اولین مشکلش رقابتی بودن است. رقابتی کردن یک جشنواره اشتباهی بزرگ است. فهم این موضوع برای من بسیار سخت است و متوجه نمیشوم چطور چند داور میتوانند برای گروهها تصمیم بگیرند. مشکل دیگر وابستگی دولتی است. جشنواره تئاتر فجر به شدت به آنچه از سوی دولت میآید وابسته است. مسئله دیگر این است که گویی تمام راهها و آمال یک گروه تئاتری به جشنواره تئاتر فجر ختم میشود. متمرکز شدن بر جشنواره و همه چیز را به سمت آن سوق دادن کاری اشتباه است. مسئله بعدی این است که به عنوان مثال دبیر جشنواره آوینیون ۱۵ کار را با سلیقه شخصی انتخاب میکند ولی به جز آن ۱۵ کار، دهها کار توسط کمپانیهای کوچکی اجرا میشود که در بخش آف قرار دارند. همه جشنوارههای بزرگ دنیا این بخش را علیه خود یا در حاشیه خود دارند. این که یک جشنواره اجازه میدهد بر علیه خودش، کارهایی در کنارش اجرا شوند با ذکر این نکته که کارهای بخش اصلی هم در قالب رقابتی روی صحنه نمیروند نکته بسیار مهمی است و اساس این بخش کمپانیمحوری یا گروهمحوری است.
علی شمس هم با تاکید بر اهمیت آرشیوسازی بیان کرد: اگر به جای شهرام کرمی بودم همه فیلمهای موجود از اجراها را در اداره کل هنرهای نمایشی دیجیتالی میکردم. ما به مدون کردن و آرشیو کردن تاریخمان احتیاج داریم. تا وقتی چیزی تداوم پیدا نکند شکل نمیگیرد. ما ابژههای غایب بزرگی در تئاترمان داریم که کوچکترین کاری برای احضارشان نمیکنیم. مسئله مهم دیگر تداوم حضور دبیر، غیررقابتی شدن و اختیار دادن به دبیر است. بخش رقابتی مسلماً بخش مضری است. مسئله بعدی مفهوم رزیدنسی و تعامل است و مواجه مدرن با دنیا. ما باید از این فضای دهه شصتی که به آن مبتلاییم و گمان میکنیم الف در نقش ب بازی میکند تا پ او را نگاه کند فاصله بگیریم و بر اجرا متمرکز شویم. تجربیات بزرگ کارگردانان دنیا را مرور کنیم و ببینیم که اصلاً به شیوهای که ما عمل میکنیم عمل نمیکنند.
شهرام کرمی، مدیر کل هنرهای نمایشی و رئیس جشنواره بینالمللی تئاتر فجر نیز در پایان دومین روز از سلسله نشستهای «آسیبشناسی جشنواره بینالمللی تئاتر فجر» ضمن تشکر از حاضرین و برگزارکنندگان با اشاره به آنچه در طول این دو روز گذشت، گفت: چون سالهاست کار مدیریت اجرایی میکنم همواره با این تضارب آرا و نظرات مواجه بودهام که عصارهشان میتواند برای تصمیمگیری درست یاریمان کند. مسئولیت دشواری بر عهده نادر برهانیمرند است برای این که بتواند تمام این مطالبات را تبدیل به واقعیت کند. جشنواره تئاتر فجر نمیتواند یک تنه به تمام این مطالبات پاسخ دهد و امیدوارم بتوانیم با سعهصدر به تمام آنها بپردازیم. این جلسات حداقل برای من افقی را روشن کرد و گمان میکنم برای نادر برهانیمرند هم همین گونه بوده است.
پایان بخش سلسله نشستهای «آسیبشناسی جشنواره بینالمللی تئاتر فجر» به دبیری مهرداد رایانیمخصوص و مدیریت اجرایی میلاد نیکآبادی پس از دو روز برگزاری در قالب شش نشست در روزهای پنجشنبه ۱۹ و جمعه ۲۰ اردیبهشت، گفتوگو و تبادل آرای اهالی تئاتر، رسانه و علاقهمندان با رئیس و دبیر سی و هفتمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر، شهرام کرمی و نادر برهانیمرند است. نشستی که امروز شنبه، ۲۱ اردیبهشت از ساعت ۱۷ تا ۱۹ در تالار مشاهیر مجموعه تئاتر برگزار میشود.
انتهای پیام
ثبت نظر