«ما همان اندازه مقصریم که مسئولان مقصر هستند. مسئولان که از مریخ نمیآیند، من و شما هستیم که فردا وقتی هیچکس تأیید نمیشود، از بیکسی ما را در لیست میگذارند که تنور را گرم کنیم... با حذف مسئولیت خودمان، بار را انداختهایم روی دوش دیگران و خودمان راحت نشستهایم. تا سر خودمان هم نیاید لب از لب باز نمیکنیم یا تا بر سر خودمان نیاید صدایمان درنمیآید. فاجعه وقتی است که یک بار اتفاق بیفتد. همه این اتفاقات که منجر به جوانمرگی این مردم میشود قابل پیشبینی است و تکتک ما در مرگ هم مقصریم.»
، پوریا عالمی در یادداشتی در روزنامه شرق نوشت: «تا الان یکی از مشکلات مردم ایران این بود که همه بدبختیها مال غیر تهرانیهاست؛ مثلا زلزله، سیل، بیآبی، بیکاری، قطعی گاز و برق، بهداشت و درمان، آموزش، آتشگرفتن مدرسه و سقوط هواپیما و چپکردن اتوبوس. اتوبوس دانشجوها در تهران - پایتخت ایران - چپ کرد و دانشجویان جان به جانآفرین تسلیم کردند. این خبر با همه تلخیای که دارد نشان میدهد ما به یک عدالت جامع و مانع رسیدهایم؛ یعنی فرقی بین نقاط کشور نیست. مسئولان گفتهاند حالا که نمیتوانند جلوی تولید خودروهای بیکیفیت را بگیرند یا چون نمیتوانند ترتیب جادهسازی ایمن را بدهند یا چون نمیتوانند چهارتا هواپیما بخرند و این هواپیماهای مستهلک را از ناوگان هوایی خارج کنند، حالا که نمیتوانند مدرسههای ایمن بسازند، حالا که نمیتوانند به زلزلهزدهها کمک کنند، حالا که ساختوساز ساختمان ما این قدر کشکی است که با یک عطسه فرومیریزد و حالا که نمیتوانند وضع اقتصادی کشور را ثبات ببخشند تا مردم امنیت اقتصادی و کاری داشته باشند، تصمیم گرفتهاند همان شرایط را هم برای تهران فراهم بیاورند، چون غیر تهرانیها شاکی بودند مسئولان وقتی از شهرستان بلند میشوند میآیند تهران و مسئول میشوند و شغل پیدا میکنند، شهرهای دیگر را فراموش میکنند.
این خیلی مسخره است که ما داریم با چنین موضوعاتی شوخی میکنیم؟ راستش این هفته چپکردن اتوبوس، دو روز پیش سوختن مدرسه، سه روز پیش توهین نماینده، چهار روز پیش آتشسوزی، پنج روز پیش زلزله، هر روز تصادف و هر روز هزارویک خبر ناگوار ما را سر کرده است. در همین چند سال چقدر آمار سرطان که معلوم نیست از چه کوفتی است زیاد شده؟ حقیقتش این است که ما در وضعیتی به سر میبریم که وقتی از خانه خارج میشویم باید از اهل خانه حلالیت بطلبیم، چون ممکن است در تصادف، در آلودگی هوا، در سقوط هواپیما، در چپکردن اتوبوس، در آتشسوزی، در عمل اشتباهی در بیمارستان، در برخورد با اجسام مختلف یا هر چیز دیگری جان به جانآفرین تسلیم کنیم. حالا شما فکر میکنید در خانه بمانیم امن است؟ خیر. یا زلزله میآید و این خانهها که با فوت ساخته شده و با همین فرمول مجوز ساخت و پایان کار گرفته، روی سرمان خراب میشود یا یک دانشمندی در کوچه ششمتری گودبرداری ۶۰ متری کرده تا پاساژ و مال و برج بسازد و خانه ما نشست میکند.
واقعا هم همه اینها فقط محصول مسئولان مملکت نیست، چون اینها پول را میگیرند و مجوز میدهند یا برخی هم زیرمیزی را میگیرند و چشم را میبندند، خود ما همدست بیشتر این فجایع هستیم. همین فجایع که ماشین بیکیفیت تولید میکنیم - مجوز بدهند مگر وجدان نداریم؟ - محصول بیکیفیت میدهیم دست مردم - مردم خبر ندارند مگر خودمان نمیدانیم؟ - و هر فاجعه دیگری محصول مشترک ما و مسئولان است. ماشین چپ میکند؟ جادهسازی مشکل دارد، خودروسازی که بخش مثلا خصوصی است. لاستیک را که مسئولان نباید چک کنند. لاستیک غیر استاندارد را مجوز میدهند قبول، ولی بستن آن زیر ماشین و فرسودگیاش فقط تقصیر اساتید نیست. خودمان مقصریم. از هوای آلوده سکته میکنیم؟ کارخانههای آلاینده هستند؟ قبول. تا حالا شده از خودروی تکسرنشین استفاده نکنیم و هوای تهران و اصفهان و مشهد و... را به این وضع نکشیم؟ ما همان اندازه مقصریم که مسئولان مقصر هستند. مسئولان که از مریخ نمیآیند، من و شما هستیم که فردا وقتی هیچکس تأیید نمیشود، از بیکسی ما را در لیست میگذارند که تنور را گرم کنیم. من واقعا متأسفم. با حذف مسئولیت خودمان، بار را انداختهایم روی دوش دیگران و خودمان راحت نشستهایم. تا سر خودمان هم نیاید لب از لب باز نمیکنیم یا تا بر سر خودمان نیاید صدایمان درنمیآید. فاجعه وقتی است که یک بار اتفاق بیفتد. همه این اتفاقات که منجر به جوانمرگی این مردم میشود قابل پیشبینی است و تکتک ما در مرگ هم مقصریم.»
انتهای پیام
ثبت نظر