با اعلام بیطرفی از سوی ارتش، گروههای مسلح مغرض فرصتطلب، به غارت انبارهای اسلحه و مهمات و تجهیزات پادگانها پرداختند. تا غروب روز ۲۲ بهمن ۱۳۵۷، تمام کلانتریها، پادگانها، پاسگاهها و مراکز نظامی به دست مردم افتاد.
، سرهنگ پیاده ستاد محمد مطواعی در رابطه با بررسی علل تضعیف ارتش در حوادث انقلاب و بعد از پیروزی آن تا شروع جنگ تحمیلی توضیح میدهد: حدود چهل سال پیش ایران همپیمان و وابستهی شدید به آمریکا بود، تجهیز ارتش شاهنشاهی با نظر کارشناسان آمریکایی و بهمنظور تأمین اهداف آنها انجام میشد.
خرید تجهیزات نظامی سبب شده بود تا ارتش ایران خود را ازنظر نظامی به قدرت اول غرب آسیا و قدرت پنجم جهان تبدیل کند. خرید تعداد بسیار زیادی بالگرد جنگی، ایران را سومین قدرت هوانیروز جهان کرده بود. ارتشی که از نظر نیروی انسانی ۴۰۰ هزار نفر نیرو داشت و جزو قویترین ارتشهای خاورمیانه محسوب میشد و ژاندارم خلیجفارس شده بود.
با اوجگیری ندای انقلاب اسلامی ایران از شهریور ۱۳۵۷ مخالفتهای داخلی با رژیم شاهنشاهی در ایران سرعت گرفت. پس از گسترش اعتصابات در سطح کشور، دامنهی آن به صنعت نفت نیز کشیده شد. سخنرانیهای روحانیت علیه حکومت پهلوی با سرعت بیشتری ادامه داشت و با حضور میلیونها نفر در خیابانها امکان هرگونه تصمیمگیری مناسب را از حکومت شاه سلب کرده بود. مدارس نیز تعطیل شدند و کارمندان و کارگران از حضور بر سرکارهای دولتی خودداری میکردند.
با پیوستن ارتش به انقلاب و بازگشت نظامیان از خیابانها به پادگانها، انقلاب پیروز شد. فرمانداری نظامی در آخرین اطلاعیهی خود از نظامیان خواسته بود برای اجرای تصمیم شورای عالی ارتش به پادگانهای خود برگردند و اعلام کردند: «ارتش ایران همواره پشتیبان ملت شریف و نجیب و وطنپرست ایران بوده و خواهد بود و از خواستههای ملت شریف با تمام قدرت پشتیبانی مینماید» این اعلامیه زمانی از رادیوپخش شد که شهر پُر بود از مردم مسلحی که سوار بر خودروهای نظامی بودند.
حوادث ایجاد شده پس از پیروزی انقلاب اسلامی برای ارتش
با نگرش به اعلام بیطرفی از سوی ارتش گروههای مسلح مغرض فرصتطلب، به غارت انبارهای اسلحه و مهمات و تجهیزات پادگانها پرداختند. تا غروب روز ۲۲ بهمن ۱۳۵۷، تمام کلانتریها، پادگانها، پاسگاهها و مراکز نظامی به دست مردم افتاد. ارتش موجود بهمنظور همگام شدن با انقلاب اسلامی، جهت تغییر ساختار خود و همگامی با مردم، نیاز به تغییرات اساسی و بنیادی داشت؛ اما حوادثی اتفاق افتاد که مشکلات فراوانی برای ارتش ایجاد کرد و آمادگی رزمی یگانها را بهشدت کاهش داد.
از جمله حوادث ایجادشده، غارت اسلحه و تجهیزات پاسگاههای ژاندارمری منطقه کردستان، پادگانهای تهران، پادگان تیپ ۳ مهاباد، ورود انواع و اقسام سلاح از طریق کردستان و جنوب عراق به کشور و حوادث ترکمنصحرا، گنبد و کردستان و … حکایت از دخالت بیگانگان در ایجاد آشوبها داشت. مشارکت یکسوم نیروهای ارتش بهمنظور تأمین امنیت و پاکسازی مناطق آلوده به ضدانقلاب در کردستان و آذربایجان غربی، سبب شد که نهتنها ارتش نتواند به ساختار جدید، شکل عملیاتی ببخشد، بلکه با حضور نیروهای نظامی در درگیریهای داخلی در استانهای خوزستان، کرمانشاه و بهویژه کردستان با دادن تلفات و ضایعاتی که جایگزین نشد، بخشی از توان رزمیاش نیز تحلیل برود.
دلایل تضعیف ارتش پس از انقلاب اسلامی
در خصوص علل تضعیف ارتش در حوادث انقلاب و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و شرکت صادقانه نیروهای ارتشی در غائلهها و آشوبها بهویژه در منطقهی کردستان لازم است به حوادث به وجود آمده دقتی داشته باشیم تا بتوانیم قضاوت کنیم، چرا در شروع جنگ تحمیلی توسط کشور عراق علیه مردم و جمهوری اسلامی ایران، ارتش آمادگی دفاع و حضور در یک جنگ تمامعیار را نداشت؟ وضعیت موجود ارتش در شروع جنگ، این واقعیت را میرساند که قبل از آغاز تجاوز ارتش عراق، آمادگی رزمی یگانهای نیروی زمینی ارتش به کمتر از ۵۰ درصد تقلیل یافته بود.
چون علاوه بر رها کردن کلیه امرای ارتش از خدمت و کاهش مدت خدمت سربازی کارکنان وظیفه، تعداد قابلتوجهی از کارکنان پایور نیز بنا به درخواست شخصی یا اعمالنظر اشخاص مغرض از خدمت رهاشده بودند و سازمان یگانها به جهت نقل و انتقالات بیرویه کارکنان بههمخورده بود. آموزشهای مصوبه نظامی تعطیلشده بود. درزمینهی تجهیزات، به سبب عدم نگهداری و سرویس، بیشتر تجهیزات از حالت آماده خارجشده بود. با توجه به تشکیل شوراها و شعار ارتش بی طبقهی توحیدی در ارتش و عدم اطاعت از سلسلهمراتب فرماندهی، انضباط بهشدت کاهشیافته بود.
لغو قراردادهای تسلیحاتی و محاصره اقتصادی و عدم پشتیبانی قطعات حساس هواپیماها و تانکها هم از مشکلات واحدهای ذیربط بود و بهرغم اینهمه ضعف، یگانهایی از نیروی زمینی در نقاط آشوبزده بهمنظور جلوگیری از تجزیه کشور و برقراری امنیت و آرامش، ظرف چند روز بعد از پیروزی انقلاب اسلامی درگیر مبارزه با ضدانقلاب داخلی شده بودند، به نحوی که لشکرهای ۲۸ پیاده کردستان و ۶۴ پیاده ارومیه بهطور کامل، بیش از دوسوم لشکر ۱۶ زرهی قزوین، بیش از یک سوم لشکر ۸۱ زرهی کرمانشاه، واحدهایی از تیپ ۵۵ هوابرد و تیپ ۲۳ نوهد (کلاه سبزها) و … در غرب کشور درگیر بودند. در خلال این درگیریها تلفاتی به نیروی انسانی و تجهیزات رزمندگان وارد آمد که جایگزین نشد.
انتهای پیام
ثبت نظر