الف- ببخشید رشته تحصیلی شما چیست؟ ب- شهرسازی. الف- خب. پس منظورتان همان معماری است. ب- خیر، شهرسازی! الف- یعنی قرار است شهر بسازید؟! ب-.....
جملات بالا قند مکرری است که بیشتر همکاران شهرساز من به ویژه در آغاز تحصیل یا شروع به کار حرفه ای خود طعم آن را چشیده اند! این نمونه ای از تصورات رایج اما اشتباهی است که نسبت به حرفه شهرسازی وجود دارد و متاسفانه برآمده از نقش کم رنگ حرفه مندان این رشته در نظام تصمیم گیری شهری و سپهر ذهنی عموم مردم است.
چندی پیش، هشتم نوامبر مصادف با "روز جهانی شهرسازی" را از سر گذراندیم؛ که البته به نظر می رسد به جز اندک جماعت دانش آموخته یا شاغل در حوزه شهرسازی کشور، کمتر در کانون توجه دیگران بوده است. همین مناسبت بهانه ای شد تا به بازخوانی این رشته و دست کم اهمیت آن در نظام تصمیم سازی شهری بپردازم.
هنر شهرسازی از بدو پیدایش شهرها همراه بشر بوده و اکنون از پس گذر قرن ها تجربه، چهارچوب هایی را دربرمی گیرد که از آن به عنوان "علم شهرسازی" یاد می شود و در عمده دانشگاه ها و مراکز آکادمیک دنیا و ایران نیز ارائه می گردد. دانشی بین رشته ای که از دانشگاه تا فضای حرفه ای راهی طولانی را می پیماید، اما علی رغم ذات بین رشته ای آن، با مانعی به عنوان، "عدم شناخت صحیح سایر رشتههای مرتبط نسبت به چهارچوب دانش شهرسازی"، دست و پنجه نرم می کند. این امر عموما گفتگو و مفاهمه صحیح بین رشته ای را پیرامون یک طرح شهری، به بن بست می کشاند.
علاوه بر آن یکی از عمده ترین چالش های حرفه ای این رشته، فقدان جایگاه صحیح حرفه مندان شهرسازی در نظام تصمیم سازی و تصمیم گیری شهری است. عدم بهره گیری از تخصص شهرسازی در پست های کلیدی و بکارگیری حداقلی نیروهای متخصص این رشته در زمینه های حرفه ای موجود، در بسیاری از موارد طرح های شهری را با مشکل مواجه می کند.
از طرفی عدم معرفی صحیح این رشته به صورت کاربردی در نظام تصمیم گیری شهری، باعث شده است در سطوح غیرتخصصی و در میان لایه های مردم نیز، شناخت صحیحی از این رشته و کارکردهای آن به نفع حقوق شهروندی، وجود نداشته باشد. از این رو در بسیاری از مواقع، مردم در مواجهه با شهرسازانی که به صورت میدانی در زمینه یک پروژه شهری فعالیت می کنند و نیازمند برقراری دیالوگ فعال و دریافت نقطه نظرات آنان می باشند، از دادن اطلاعات کافی خودداری می نمایند. در حالی که در صورت شناخت صحیح آنان از چهارچوب وظایف و اختیارات شهرسازان، می توانند بخشی از مطالبات خود را در عرصه عمومی از کانال ایشان پیگیری نمایند.
به طور کلی ارتقای جایگاه این تخصص در سه سطح ضروری به نظر می رسد که عبارتند از: شهرسازان، مردم، بدنه حرفه ای-مدیریتی شهر. که در این بین نقش خودِ شهرسازان بیش از دیگران اهمیت دارد. در سطح اول محیط آکادمیک قرار دارد که لزوم تبیین راهکارهایی به منظور تقویت ارتباط چهارچوب های آکادمیک و چهارچوب های حرفه ای و اجرایی اهمیت می یابد. در سطح دوم لزوم معرفی صحیح حرفه شهرسازی و نقش آن در ارتقای زیست شهری در میان توده مردم احساس می شود و در سطح سوم نیز پذیرش جایگاه رسمی حرفه شهرسازی در نظام مدیریت شهری است که مستلزم تعریف و اجرای سازوکارهای شفاف چهارچوب وظایف شهرسازان است. امید است در آینده نزدیک با احراز پیش شرط های اساسی، مسیر ورود متخصصان این رشته، از دانشگاه به فضای حرفه ای کوتاه تر و هموارتر گردد.
یادداشت از: مینا کشانی همدانی، پژوهشگر جهاددانشگاهی واحد اصفهان
انتهای پیام
ثبت نظر