سوتکهای گِلی، کاسهای پر از آب با دو ماهی شناور، یک صف طولانی از آدمهای سفالی با ظرفهای خالی، بشقابهای تیر خورده، دبههای پلاستیکی پر از حروف سفالی «آب» و نقشههایی از شهرهای ایران که با ریزگردها درگیر هستند، بخشی از نمایشگاه مجموعهی نگران {نِ گَ} با دغدغه محیط زیست است.
، این نمایشگاه با سوتهای گِلی میلاد عزیزی با عنوان «صور سرافیل» شروع میشود. هنرمند از بازدیدکنندگان میخواهد با اسکن کردن (کیو آر کد) نصب شده پایین هر سوت، صدایی که از آن بلند میشود را بشنود.
به باور خالق این اثر، شاید با صدای این سوتها افرادی که خودشان را به خواب زدهاند بیدار شوند یا کسانی که دیگر زنده نیستند با صدای آنها زنده شوند. در واقع این یک بازی است. بازی شکار و شکارچی. فرآیندی که پیش از این آغاز شده و همچنان ادامه دارد. بازی مردن و زنده شدن.
اثر بعدی این نمایشگاه مربوط به سمانه مرحبا است؛ اثری با عنوان «آبریز» که بیانگر دیوارهای بزرگ (سدهایی) هستند که به بهانهی تامین و ذخیره سازی منابع آبی و حیاتی بیشتر ساخته میشوند. سدهایی ضخیم و مرتفع با حبس میلیونها متر مکعب آب که کوچکترین روزنی در خود باقی نگذاشته و سالانه بخش اعظمی از آبهای تجدید ناپذیر را تبخیر میکنند و موجب تخریب و تهدید جدی اکوسیستم و زیستگاههای وابسته به آن میشود.
این هنرمند در بخشی از استیتمنت اثرش آورده است: «در واقع بستن هر گونه سد روی آب، مثل بستن و سد کردن راه اندیشه تهدیدی جدی محسوب میشود. همان طور که پویایی انسان بر مبنای جریان اندیشهی او صورت میگیرد. اگر آب راکد باشد زندگی نیز از جریان باز میایستد.»
اثر علی جمالی با عنوان «قدمگاه» نیز در فضای میانی این نمایشگاه جا خوش کرده و خشتهایی از گِل با اثری از ردِ پای حیوانات به بازدید کننده میگویند، ما را ببینید.
فروغ نوعی، هنرمند دیگر این نمایشگاه اثرش با عنوان « ریزدرد» را با استفاده از محاسبه دقیق میزان ریزگرد موجود در یک متر مکعب هوای شهرهای دزفول، آبادان، خرمشهر و تبدیل آن به خمیر گِل خلق کرده است. او از این خمیر برای مُهر کردن نام هر یک از شهرها روی نقشه استفاده کرده است.
او در بخشی از توضیحاتی که درباره اثرش داده، آورده است: «ریزگرد آنقدر ریز است که شاید آثار آن را نیز کوچک بشماریم ولی در واقعیت چنان نیست. طرح انتقال برخی شهرهای جنوبی ایران به جایی دیگر کلید خورده و پیش از آن مردمان شهر در حال مهاجرت و پیدا کردن مکانهایی که حداقل امکان زندگی برای آن فراهم باشد، هستند. »
اثر بعدی مجموعهی نگران صف طولانی از آدمکهای سفالی است که دبه به دست منتظر گرفتن آب هستند. زهرا امانی عنوان «حق آبه» را برای کارش انتخاب کرده است.
او در بخشی از توضیحات اثرش آورده است: «خیلی از ما تجربهی ایستادن در صفی طولانی را داشتهایم. صفهای شلوغ سهمیه نفت، شیر یارانهای، گوشت کوپنی و نان از ذهن خیلی از ما هنوز خارج نشده است. در مقابل عدهای در صف های طولانی برای تماشای فیلم قیصر و جلوتر در صف دریافت نذری یا سلفی گرفتن با فلان آکتور سینما انتظار کشیدهاند. در حال حاضر شاید برای خیلی چیزها در صف نایستیم اما بعضی صفها از گذشته تا کنون ادامه داشته و نه تنها از بین نرفته که درازای آن چندین برابر هم شده و این هشدار بزرگی است.»
جعفر رضا زاده هنرمند دیگر این مجموعه نیز تعدادی بشقاب سرامیکی تیر خورده با لبه طلایی را با عنوان «اهداف پروازی» به نمایش گذاشته است. آثاری که با یک فایل صوتی همراه است.
اثر دیگر این نمایشگاه «نآیاب» است. تصاویری که با دبههای پلاستیکی پر از حروف سفالی آب تکمیل میشوند. رضا اکبری در این اثر به خشک شدن دریاچه و تالاب هامون در سیستان و بلوچستان که هفتمین تالاب بین المللی جهان و یکی از ذخیرهگاههای زیست کره در ایران است، توجه نشان داده. این دریاچه مدتهاست که با بحران بی آبی روبرو است.
زهرا غفاری هنرمند دیگر این نمایشگاه نیز زبالههای جمعآوری شده از ساحل دریای خزر را در شکم یک ماهی سفالی جمع کرده تا مشتی باشد از خروار خروار پسماندی که دریا را به گند کشیدهاند.
او درباره اثرش با عنوان «دگردیسی» این طور توضیح داده:« دفن زباله در ساحل و رها کردن آن در دریا نه تنها موجب از بین رفتنش نمیشود بلکه موجب نابودی تدریجی اکوسیستم نیز میشود. در واقع زبالهها در دنیای امروز به یک سلاح کشتار جمعی بشر علیه موجودات دیگر این کرده خاکی و حتی خود انسان شدهاند. وجودشان در دریا روزانه موجب مرگ و از میان رفتن شمار زیادی از ماهی ها و آبزیان می شود. »
«خلط» نیز اسم اثر عاطفه جعفری هنرمند دیگر این مجموعه است که آن را با لولههای پلاستیکی و تکههایی از ابرهای سفالی به نمایش گذاشته است.
او در توضیحات مربوط به اثرش آورده است: «درآمیختن، فرآیندی است که ماهیت دو یا چند چیز که مفعول یک فعل واقع شدهاند، دچار تحول میکند و ماهیت جدیدی به هر دو میدهد. اگر آب پاک و پلید با هم آمیخته شوند دیگر قابل تفکیک نخواهند بود و محلول جدید به پلیدی شبیه تر است. به نظر میرسد خَلط جزئی از فرهنگ ماست نه تنها به واسطه بی توجهی به زیستمان آب پاک باران را با پلیدی فاضلاب در می آمیزیم و خودمان نیز آمیختهای از پاکی و پلیدی شدهایم.»
مجید ضیایی کیوریتور مجموعهی نگران {نِ گَ} که در دل نمایشگاه «انبساط» شکل گرفته است، معتقد است: کارهایی که در مجموعه نگران ارائه شده در قالب دغدغه زیست محیطی مطرح شده و افرادی برای این کار انتخاب شدهاند که در حوزه سرامیک و محیط زیست تجربه و فعالیت داشتند و این نمایشگاه در یک گروه همدلی شکل گرفت. دورانی که در آن زندگی میکنیم عصر بحرانهای متعدد و پشت سر هم است. خیلی عجیب است که عمر یک انسان کفاف دیدن بزرگ ترین دگرگونیهای زیستی را میدهد. خبرهایی حاکی از گرمایش زمین، خشکسالی، انقراض گونههای جانوری که در نیم قرن گذشته در اخبار و مجلات طرح میشد امروز در تجربهی فردی هر یک از ما قابل ردیابی است. خاطرهی رفتن به کنار رودخانه یا شنا کردن در دریاچهای که دیگر نیست، خشک شده است. هوایی که روزی میشد در آن نفس کشید، دریایی که تمیز و پاکیزه بود، زمینی که حاصلخیز بود. این نمایشگاه ناظر بر همین وقایع هست و دیگران را نیز به تماشای آن فرا میخواند.
نمایشگاه «انبساط» تا ۱۱ دیماه، بجز روزهای شنبه از ساعت ۱۳ تا ۲۰ در طبقه پایین خانه هنرمندان واقع در خیابان طالقانی، خیابان موسوی شمالی برپاست.
انتهای پیام
ثبت نظر