عبدالله اسفندیاری معتقد است: ساختن فیلمهایی درباره شخصیتهای دینی از جمله "امام علی (ع)" که هم جنبههای حماسی، هم معنوی و هم جنبه معصومیت و ارتباط غیب در آن باشد، غیرممکن است به همین جهت من به طور کل با ساختن چنین فیلمهایی مخالفم و همیشه از سالهای قبل و بارها گفتم بهتر است در حاشیه شخصیتها و وقایع بزرگ دینی و تاریخی فیلم بسازیم.
این تهیهکننده و فیلمنامهنویس در گفتوگویی با ایسنا، در پاسخ به این سوال که چرا در سینمای ایران به ساخت فیلمهایی با مضامین دینی به ویژه پرداختن به شخصیتهای چون امام علی (ع) کمتر پرداخته شده است، گفت: علت اصلی اینکه فیلم سینمایی و تاریخی خوب درباره امام علی (ع) ساخته نمیشود، به سختی و سنگینی این موضوع برمیگردد.
وی خاطرنشان کرد: البته در این زمینه تلاشهایی شده است اما چه در زمینه سریال و چه فیلم سینمایی پرداختن به شخصیتهای معصوم که ارتباطات ماورایی دارند و فوق انسان عادی هستند، بسیار کار مشکل و در برخی موارد غیرممکنی است.
او افزود: اگر بخواهم تعبیر قابل فهمتری را به کار برده باشم باید از تعبیر دکتر شریعتی استفاده کنم، همان تعبیر معروفی که درباره امام علی (ع) گفته است: ''علی حقیقتی است به گونه اساطیر''. این تعبیر به این معناست که حضرت علی شباهتی به شخصیتهای اساطیر دارد با این تفاوت که شخصیتهای اساطیر ذهنی هستند اما امام علی (ع) یک حقیقت است. ساخت فیلم از شخصیتهای اساطیر نیز کار آسانی نیست برای مثال درباره "رستم" در دوران قدیم و اوایل ساخت فیلمهای ایرانی، فیلمهای ضعیفی ساخته شد و نتوانست به خوبی به شخصیت نیم اسطورهای "رستم" بپردازد تا برای باور مردم قابل فهم، درک و قبول باشد، بیشتر پهلوان پنبههایی درست میشدند که در فیلمهای فارسی رواج پیدا کرد و جوانمردها هم مانند پهلوان پنبه در این فیلمها نمایش داده میشدند.
این فیلم ساز در ادامه بیان کرد: بعد از انقلاب تلاش شد که درباره شخصیتهای دینی فیلمی ساخته شود، اما دستیابی به این شخصیتها به دلیل ارتباطشان با غیب و پشتیبانی که از غیب میشدند، کار سختی است؛ چون "تصویر" یک جنبه مادی و روایت شدنی دارد و وجه پشتیبانی شدن از غیب شخصیتهای دینی یک وجه معنوی دارد.
او افزود: فیلمسازی درباره شخصیتهای عرفانی یا وقایع و داستانهای عرفانی نیز سخت است. حتی نتوانستیم بسیاری از داستانهای عرفانی که در کتب مختلف مانند "تذکره الاولیا" و قصههای مولوی روایت شدهاند، را به خوبی به تصویر بکشیم. البته تلاشهایی در این زمینه شده مانند فیلم «تولد یک پروانه» مجتبی راعی که یک تجربه نیم موفقی درباره این مسائل عرفانی بود یا «یک تکه نان» کمال تبریزی که از نمونههایی هستند که در سینمای معناگرا داشتیم.
تهیه کننده «خواب لیلا» با بیان اینکه "ساختن فیلمهایی درباره شخصیت "امام علی (ع) " را که هم بخواهیم جنبههای حماسی، هم جنبه معنوی و هم جنبه معصومیت و ارتباط غیب در آن باشد، غیرممکن است" ادامه داد: به همین جهت من به طور کل با ساختن چنین فیلمهایی مخالفم و همیشه از سالهای قبل و بارها گفتم بهتر است در حاشیه شخصیتها و وقایع بزرگ دینی و تاریخی فیلم بسازیم. نمونه بسیار معروف آن فیلمنامه «روز واقعه» بهرام بیضایی است که در حاشیه "روز عاشورا" نوشته شد و نتیجه این حرف من که بود که فیلم ساختن درباره متن و خود روز عاشورا سخت است و باید فیلمی در حاشیه این روز ساخته شود.
به گفته او «هنوز که هنوز است کاری بهتر از "روز واقعه" پیدا نشده است و دلیلش هم همین موضوع است که در حاشیهی روز عاشور روایت میشود».
اسفندیاری در ادامه یادآور شد: درباره شخصیتهای دینی هم این موضوع صدق میکند. در حاشیه ساختن فیلمی درباره شخصیتهای دینی، دست فیلم ساز را برای شخصیت پردازی، درام پردازی و تعلیق باز میکند و او میتواند قصهسازی کند که البته باید سایه بلند قامت شخصیت موردنظر بر آن قصه بیفتد که «روز واقعه» نمونه موفقی در این زمینه است و میتوان دوباره نمونههای موفقی در حاشیه عاشورا و یا شخصیت امام علی (ع) ساخت.
او اضافه کرد: البته طرحی در حاشیه امام علی (ع) داشتیم که آقای احمدرضا گرشاسبی آن را با نام «اینجا شهر دیگری است» ساخت و این فیلم درباره چند شخص بود که برای ملاقات با حضرت علی به کوفه میآیند و در فاصله ١٩ تا ٢١ رمضان به کوفه میرسند و حضرت امیر شهید میشوند و موفق به دیدار با حضرت نمیشوند. اما در طول فیلم شاهد تصویر ذهنی متفاوت این چند نفر از حضرت امیر هستیم. اما این فیلم به اندازه کافی حمایت نشد تا فیلم خوبی از آب دربیاید اما ایده و فیلمنامه آن خوب بود.
اسفندیاری در عین حال گفت: «روز واقعه» از نمونه تلاشهایی است که در این زمینه شده است بنابراین میتوان نمونههای موفقی دیگری خلق کرد. همانطور که گفتم من با ساختن فیلمی که به طور مستقیم به شخصیت دینی بپردازد، مخالفم؛ چراکه در این زمینه نظریهها و روایات مختلفی وجود دارد که گاهی این روایات متناقض با یکدیگر هستند و چون این شخصیتها معصوم هستند و حساسیتهایی در رابطه با آنها وجود دارد، ممکن است نزدیک شدن به آنها در جاهایی خدشه وارد کند و باید کمی دورتر و با پردازش حاشیهای بیشتر به آن پرداخت، در این صورت پیام و محتوای آن شخصیت بیشتر و بهتر دیده میشود.
او افزود: در زمینه فیلمهای تاریخی بارها نمونه دو فیلم «ده فرمان» و «بن هور» که در سینمای جهان ساخته شده است را برای مثال آوردهام. فیلم «ده فرمان» کمتر از «بن هور» به دل چسبید چرا که «بن هور» خیلی به حضرت عیسی نزدیک نشده است و از دور و در حاشیه به این شخصیت پرداخته میشد و عظمت حضرت عیسی را در چشمهایی که به او نگاه میکردند، میدیدیم. اما «ده فرمان» خیلی به شخصیت حضرت موسی نزدیک میشد.
اسفندیاری در پایان صحبتهایش به فعالیتهای اخیرش اشاره کرد و گفت: این روزها منتظر اکران فیلم «نرگس مست» به کارگردانی جلالالدین دری هستم. این فیلم در بزرگداشت موسیقی ایرانی است و اشارهای به برخی از شخصیتهای موسیقی ایرانی دارد. البته پیشنهاد کاری زیاد است اما تا این فیلم به جایی نرسد کاری را شروع نمیکنم.
انتهای پیام
ثبت نظر