احتمالا مسئولان میراث فرهنگی معذرتخواهی رییس پیشین سازمان میراث فرهنگی را در خرداد سال گذشته به خود نگرفتهاند که هنوز به جز یکی دو رمپ در دو موزه هیچ اثر دیگری از وعدهها وجود ندارد.
، آمار جهانی میگویند ۱۰ تا ۱۵ درصد افراد هر جامعه را معلولان تشکیل میدهند؛ آماری که هر چند سازمان بهزیستی کشور آن را تا حدود دو میلیون نفر هم میرسانند، اما حتی یک عدد از این آمار هم برای سازمان عریض و طویل میراث فرهنگی زیاد است.
اگر قرار باشد آماری از درصد حضور معلولانِ جامعه در موزههای کشور ارایه دهیم، شاید به جرأت بتوان گفت هیچ آمار قابل توجهی با توجه به نبود تسهیلات و امکانات مورد نیاز برای حضور معلولان، نمیتوان به دست آورد. حتی توجه به این حضور یا عدم حضور در ساماندهی فضاهای موزهای در کشور تا همین چند سال قبل هم در هیچجا مطرح نمیشد، اما جای شکرش باقی است که از یکی دو سال گذشته نه تنها حرفهایی در برخی برنامههای مرتبط با موزهای مطرح میشوند که با مطرح کردن کلمهی «معلول و موزه» در هفتهی میراث فرهنگی و انتخاب یک روز به این نام، به نظر میرسد پازل حضور معلولان در موزهها در حال چیده شدن است.
در کنار اشارههای گاه و بیگاه برخی موزهداران و توجه آنها به این امر، اردیبهشت ۹۵ سیدمحمد بهشتی، رییس وقت پژوهشگاه میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری، درروز «معلول و موزه» صحبتهایی در این زمینه مطرح کرد: «ما برای رفع معضلات معلولان باید به دل مسؤولان نفوذ کنیم تا اگر عقل به حل مشکل کمکی نکرد، دل و احساس بتواند عامل حرکتی برای رفع مشکل باشد» با وجود مطرح کردن این حرف، اما ظواهر اماکن تاریخی و گردشگری هنوز نشان میدهند که در نفوذ به دل و عقل تا به حال آن طور که باید موفق نبودهایم.
روز جهانی گردشگری در همان سال دومین بهانه برای قول دادن در این زمینه بود. پنجم مهر ۱۳۹۵، سهیل معینی، رئیس کانون سراسری تشکلهای معلولان کشور در مراسم گرامیداشت این روز گفت: «امکان ندارد ۲۰ میلیون گردشگر به ایران وارد شود و تعدادی از آن ۱۵ درصد در میان آنها نباشد. این نکتهای است که باید در گردشگری مورد توجه قرار گیرد. گردشگری حق پایهای هر شهروندی است. افراد معلول نیز دارای حق برابر با سایر شهروندان هستند. بنابراین اگر تأسیسات گردشگری در کشور قرار است توسعه یابد، باید حقوق این جمعیت نیز در آن لحاظ شود.»
او در میان صحبتهایش حتی میراثفرهنگی و مسئولانش را در ان زمان خطاب قرار دادبا توجه به چنین شرایطی «حقوق افراد معلول را در کجا دیده؟ آیا در سیاستگذاریهایش معلولان جای دارند؟»
وی با طرح این پرسش که در برنامه ششم توسعه نیز آیا پیوست دسترسپذیر بودن اماکن گردشگری وجود دارد؟ اظهار کرد: «واقعا جای تأسف است در آثار تاریخی کشور همسایه ترکیه راهنمای صوتی و آموزش دیده به منظور برخورد با معلولان مستقر کردهاند در حالی که کشور من توجهی به این موضوع نشان نداده است. بسیاری از ما حتی نمیتوانیم از سرویسهای بهداشتی هتلها استفاده کنیم. آیا در هتلهایی که در حال ساخت هستند این استاندارد لحاظ شده است. بسیاری از تورها اتوبوس مناسبی برای افراد معلول ندارند و ما نمیتوانیم آنها را به راحتی جابجا کنیم. دسترسپذیری برای افراد معلول نباید مثل یک شعار دیده شود بلکه یک رویکرد در نظر گرفته شود.»
قدم بعدی را دوم خرداد سال گذشته، زهرا احمدیپور، رئیس وقت سازمان میراثفرهنگی در مراسم گرامیداشت روز موزه و معلولیت در کاخ گلستان برداشت، او برای نخستین بار در میان همهی روسائی که تا آن زمان بر صندلی معاونت ریاستجمهوری در این سازمان تکیه زده بودند از همه کسانی که دچار معلولیت هستند و امکان استفاده راحت از اماکن تاریخی و مکانهای گردشگری را ندارند عذرخواهی کرد و این وضعیت را یک ایراد بزرگ دانست که نه تنها تا حدود ۱۸ ماه قبل، بلکه تا امروز هم تقریبا در اولویت اصلی برنامهریزیهای سازمان میراث فرهنگی نبوده است.
در همان روز سید احمد محیط طباطبایی - رییس ایکوم ایران - یک خبر هم داد که «سال آینده برای انتخاب موزه برتر، شاخص موزه و معلولیت به عنوان معیار اصلی در نظر گرفته میشود.»، او گفت: بر این اساس باید موزهها فعالیتهای آموزشی خود را بر این مبنا قرار دهند و این مکانهای فرهنگی را برای معلولان مناسب سازی کنند.
سر انجام قدم بعدی به صورت رسمی توسط ایکوم ایران و در مراسم بزرگداشت روز جهانی موزه امسال توسط ایکوم ایران برداشته شد، و هر چند هیچ کدام از موزههای دولتی و خصوصی کشور شایسته تقدیر برای «معلولیت و موزه» شناخته نشدند، اما مسئولان نهاد ایکوم ایران به صورت رسمی تاکید کردند که از این به بعد با درنظر گرفتن این معیار برای انتخاب موزههای برتر سال، عملکرد موزهها بررسی میشوند.
تا بیستم خرداد که محیط طباطبایی - رئیس ایکوم ایران - با اشاره به فارغالتحصیلهایی که در طول سالهای گذشته تا امروز از مدرسه باغچهبان فارغ التحصیل شده، پیشنهاد داد تا «دستکم هر موزه میتواند یک راهنمای ناشنوا در اختیار داشته باشد، حتی اگرامکان استخدام ندارد، کسانی که تمایل دارند میتوانند هزینهی استفاده از راهنما را پرداخت کند.»
او از مطرح کردن یک پیشنهاد رسمی به سازمان میراث فرهنگی توسط ایکوم ایران و در روز معلول نیز خبر داد: «باید شاخص معلولان را در موزههای جدید در دست ساخت گنجاند و در فعالیتِ معرفی نیز آن ها را وارد کرد و از سال آینده به عنوان یک شاخص بومی در جهت موزههای برتر مورد توجه قرار داد.»
وی حتی معتقد بود که «در حال حاضر ۹ گروه معلول در کشور وجود دارد، اما فقط موزهی ملی ایران به معلولان بها میدهد. در سالهای گذشته موزهی فرش دارای سالن نابینایان بوده و حتی طرحهایی مانند نقش کاشان به صورت برجسته بافته میشده تا نابینایان بتوانند آن را لمس کنند.»
هر چند به گفتهی وی و براساس دیدهها و شنیدهها، مدتی است این سالن تعطیل شده است،تنها مکانی که به این نکته توجه داشت که همهی معلولان فقط معلول حرکتی نیستند.
رییس ایکوم ایران در ادامه به این نکته نیز تاکید کرد که که ایکوم ایران از دو سال گذشته به این بحث توجه داشته و حتی یک سال نیز این روند را چک کرده که ببینند چه کسانی در این زمینه قدم برمیدارند، به همین دلیل برای روز جهانی موزه در سال -۱۳۹۸- چه میزان به این بُعد تاکید شده، در حدی که به عنوان یکی از معیارها و شاخصها در نظر گرفته شده باشد.
شرط احداث موزههای جدید، ایجاد تسهیلات برای معلولان است
تا امروز که محمدرضا کارگر، مدیر اداره کل موزهها و اموال منقول تاریخی، در این زمینه به ایسنا میگوید: موزههایی مانند موزه هرمزگان که جدیدا در دست احداث هستند، بدون استثناء تمام تسهیلات و امکانات مورد نیاز برای معلولان را میگیرند.
وی با بیان اینکه در حال حاضر ۱۰ موزه در سراسر کشور در دست ساخت داریم، ادامه میدهد: موزههایی که در طول این چند سال گذشته افتتاح شدهاند، همه دارای استانداردهای لازم برای معلولان هستند، در واقع شرط طراحی و ساخت آنها کاربرد این امکانات بوده است.
او با اشاره به اینکه موزه فرش و بخش دوران اسلامی موزه ملی ایران، از بین موزههای قدیمی سازمان میراث فرهنگی تا کنون امکاناتی مانند ایجاد رمپ را برای معلولان حرکتی در دسترس قرار دادهاند، میگوید: این در حالی است که برای معلولان نابینایان حتی در بسیاری از موزههای دنیا امکانات خاصی وجود ندارد، اما باید راهکارهایی برای افراد نابینا و ناشنوا نیز تعبیه شوند.
وی با تاکید بر این که معلولان حرکتی نیز باید به این فضاهای فرهنگی دست پیدا کنند، میگوید: به دلیل ایجاد موزه در برخی بناهای تاریخی شاید امکان ایجاد تسهیلاتی مانند رمپ یا اسانسور برای طبقات بالایی یا پایینی موزه فراهم نشود، در این شرایط نیاز به همفکری و ایدههایی از سوی جامعه مهندسان و طراحان یا جامعه معلولان داریم تا با ارائه راه و طریق مناسب بتوان به راهکاری مناسب رسید.
او همچنین نسبت به آْموزش راهنمای موزهها برای برخورد با معلولان اشاره میکند و میگوید: باید زیرنویسآثار تاریخی در فضاهای موزهای به شیوههای استاندارد تایپ و نصب شوند.
کارگر اما با تاکید بر اینکه در موزه ملی ایران، فقط بخش دوران اسلامی امکان استفاده از رمپ و آسانسور را تا کنون داشته است، بیان میکند: بخش «ایران باستان» موزه در برنامهی بازسازی قرار دارد، قرار است از داخل نیز آسانسور برای این موزه تعبیه شود و تغییراتی برای ایجاد فضای بهتری برای حضور معلولان فراهم شود.
او با تاکید بر اینکه به مرور باید بقیه موزهها نیز وارد ایجاد چنین فضایی برای تامین استانداردهای حضور معلولان در محیطهای فرهنگی خود شوند، ادامه میدهد: به هر حال از حدود ۱۰ سال پیش همهی موزههایی که در حوزه میراث فرهنگی افتتاح یا طراحی شدهاند، تماما این مساله را نیز مدنظر قرار دادهاند.
با این وجود کارگر به این نکته نیز اشاره میکند که برخی موزهها در بناهای تاریخی شکل گرفتهاند و به همین دلیل معلولان حرکتی درطبقات همکف امکان حضور و دیدن فضا را دارند، موزههایی مانند آبگینه نمیتوانند امکانی را فراهم کنند تا چنین فضایی برای حضور آنها محیا شود.
حتی یک راهکار ساده برای بازدید معلولان نمیتوانیم در نظر بگیریم؟
مدتی پیش محیط طباطبایی به تجربهی بازدید خود از بنای معروف کاخ جمهوری در ونیز اشاره کرده بود که رفتار با این بنا در قالب یک موزه و در مقابل حضور معلولان چگونه بوده است.
او به ایسنا گفت: «در این بازدید دیدم برای معلولانی که نمیتوانند از پلهها بالا بروند، هیچ بالابری درنظر گرفته نشده، سوال کردم که چرا وجود ندارد؟ گفتند به علت لطمه وارد شدن به بنا این کار انجام نمیشود، چون بنا به عنوان یک اثر تاریخی در اولویت است، بنابراین کسانی که در این شرایط بودند در سالن همکف و به صورت مجازی فیلمی از همهی بخشهای کاخ جمهوری میدیدند.»
کارگر با رد شدن از این موضوع، برطرف کردن چنین مشکلاتی را بر عهدهی مهندسان، طراحان و حتی جامعه معلولان گذاشت و با بیان اینکه آنها باید در جلساتی با میراث فرهنگی نسبت به برطرف کردن این مشکلات راهکار ارایه دهند، میافزاید: کمبودها مانند دیگر کمبودها در کشور است،با این وجود توجه به این موضوع جزو برنامههای جدی سازمان میراثفرهنگی است که حتما باید اتفاق بیفتد.
مدیر اداره کل موزهها با تاکید بر اینکه بیشتر راهنماهای موزهای برای کمک به معلولان آموزش دیدهاند، ادامه میدهد: باید زیرنویس آثار در فضاهای موزههای به شیوه استاندارد تایپ و نصب شوند.
وی همچنین به کمبود اعتبارات برای برطرف کردن مشکلات در این زمینه در همهی موزهها به طور همزمان اشاره میکند و میگوید: وضعیت اعتبارات به گونهایست که با گران شدن ارز و تورم در جامعه، هر سال درصدی از موزهها را میتوانیم به استاندارد رسانده و تجهیز کنیم.
او همچنین با بیان اینکه همهی موزهها موظف به تامین پارکینگ برای معلولان در نزدیکترین نقطه به فضای موزهای هستند، ادامه میدهد: برای همهی موزهها سرویس بهداشتی فرنگی برای استفادهی معلولان تعبیه شده است.
خط بریل و ایجاد رمپ برای معلولان در موزه ملی تعبیه شده
موزه ملی ایران دومین موزه تحت نظر سازمان میراثفرهنگی در کشور است که توانسته دستکم ابتدائیترین تسهیلات را برای معلولان حرکتی تعبیه کند.
جبرئیل نوکنده، مدیر کل موزهی ملی ایران، در این زمینه به ایسنا میگوید: در بخش موزه دوران اسلامی رمپ برای حضور معلولان تعبیه شده است، که البته طراحی این کار برای موزه ایران باستان نیز در حال تکمیل است.
او با اشاره به تهیهی بروشور موزه ایران باستان و دوران اسلامی با خط بریل، ادامه میدهد: در موزه نیز تعدادی نمونههای مولاژ اشیا در معرض لمس برای نابینایان قرار گرفته است، تا نابینایان بتوانند با لمس آنها به شناخت نسبی از ظاهر اشیا دست پیدا کنندِ. همچنین نقوش روی اشیا به صورت برجسته در سالن قرار داده شدهاند.
به گفتهی وی، تا امروز نیز چند همایش با موضوع موزه و آموزش به افراد کمتوانیهای جسمی نیز در موزه ملی ایران برگزار شده است.
بر اساس حقوق شهروندی مصوب شده، در بند ماده ۷- «ب؛ حق کرامت و برابری انسانی» و در لایحه حمایت از حقوق افراد دارای معلولیت در مجلس مصوب ۱۳۹۶، تاکید شده است که «شهروندان از کرامت انسانی و تمامی مزایای پیشبینیشده در قوانین و مقررات به نحو یکسان بهرهمند هستند.
همچنین براساس ماده ۲- «کلیه وزارتخانهها، سازمانها و موسسات و شرکتهای دولتی و نهادهای عمومی و انقلابی موظفند در طراحی، تولید و احداث ساختمانها و اماکن عمومی و معابر و وسایل خدماتی به نحوی عمل کنند که امکان دسترسی و بهرهمندی از آنها برای افراد دارای معلولیت همچون سایر افراد فراهم شود.» موزهها نیز قطعا جزو اماکن عمومی و ساختمانهایی است که در این مادهها منظور شدهاند، اما اینکه تا کنون میراث فرهنگی چه میزان نسبت به اجرائی کردن این بندها نیز تلاش کرده است، جای سوال دارد.
البته که گفتهها در این زمینه تا کنون به اندازهی کافی مشخص بودهاند، اما اینکه چه میزان از انها تا امروز جامهی عمل پوشانده شدهاند، باید بررسی شوند.
سمیه ایمانیان - ایسنا
انتهای پیام
ثبت نظر