Fa En جمعه 25 آبان 1403 ساعت 15 و 23 دقیقه

انتقام از پدران با حمله به پسران!

ساعت 24- گویی برای آنها انتقام یک دستور کار ابدی است و هیچ‌گاه به پایان نمی‌رسد! این طیف افتخار خود را چالش آفرینی و اتهام زنی علیه شخصیت‌هایی می‌دانند که مورد وثوق و علاقه اکثریت جامعه هستند. سال‌ها آیت‌ا... هاشمی را مورد هجمه ناجوانمردانه قرار دادند و پس از او این کینه فروکش نکرد و به سراغ فرزندان او از محسن تا فائزه و مهدی رفتند. این رویکرد انتقام جویانه که نشان از عقده‌های ناشی از بی‌توجهی جامعه به رفتارهای پوپولیستی داشت درباره شهید مطهری و فرزند او هم وجود داشت.

پنجشنبه 9 آبان 1398 ساعت 9:25

یکی از تاکیدات شهید مطهری چنین بود: «بزرگ‌ترین حقوق، حق متقابل حکومت بر مردم و حق مردم بر حکومت است… مردم هرگز روی شایستگی و صلاح نخواهند دید مگر حکومت‌شان صالح باشد و حکومت‌ها هرگز به صلاح نخواهند آمد مگر توده ملت استوار و با استقامت شوند. هرگاه توده ملت به حقوق حکومت وفادار باشد و حکومت حقوق مردم را ادا کند، آن وقت است که حق در اجتماع محترم و حاکم خواهد شد». برخی که می‌دانستند جامعه رویکرد مثبتی به آنها ندارد درصدد مقابله با شهید مطهری برآمدند اما از آنجا که این شهید از معتمدترین افراد نزد امام خمینی بود نتوانستند از او انتقام بگیرند پس به سراغ علی آمدند که بازنشر اندیشه‌های پدر را وظیفه خود می‌داند و به انحای مختلف به او هجمه بردند. این انتقام جویی تنها در سیاست خلاصه نمی‌شود و در هنر هم مصادیق آن وجود دارد که بارزترین آن هجمه به همایون شجریان برای انتقام از پدر او یعنی محمدرضا است.

کینه دلواپسان از مردمی بودن شجریان

محمدرضا شجریان خواننده محبوب اکثریت افراد جامعه است؛ او بارها گفته که برای مردم می‌خواند و مردمی است. همین موضوع سبب ناراحتی آنهایی شد که سال‌هاست می‌دانند جامعه وقعی به آنها نمی‌گذارد. شجریان در سال 90 گفت: «باید مردم را جدی بگیرید و به آنها احترام بگذارید. نباید فکر کنید که مردم نمی‌فهمند چون اتفاقا آنها خیلی هم خوب می‌فهمند. وجدان جامعه بیدار است، ممکن است بخشی از جامعه اشتباه کند، اما خیلی زود متوجه اشتباه خود می‌شود. پس باید جامعه را جدی گرفت و به او دروغ نگفت.» یا گفته بود: «فکر می‌کردند شجریان از ایران رفته است و دیگر نمی‌تواند به ایران بازگردد. این تصور اشتباه هم ناشی از این بود که همه چیز را سیاسی کرده‌اند و مردم هم با همین مبنا فکر می‌کنند. در حالی که من هیچ گاه سیاسی نبوده‌ام و همواره در کنار مردم زندگی کرده‌ام. باید دگم بود باید واقع‌گرا بود. تنها تعصبی که در زندگی دارم، این است که با آدم دروغگو نمی‌توانم زندگی کنم و در این مورد اتفاقا دگم هستم. خودم هم هیچ گاه دروغ نمی‌گویم.» زمان زیادی طول نکشید که مخالفان شجریان پدر به او هجمه بردند به عنوان نمونه جهان‌نیوز نوشت: «برخلاف ادعای این استاد آواز، وی در دوسال اخیر ده‌ها موضع سیاسی حتی در حمایت از جریان فتنه گرفته است. او سال 88 و در جریان ناآرامی های بعد از انتخابات به مواضع و اظهارات رئیس‌جمهوری تاخت و آشکارا به عنوان یک فعال سیاسی ابراز وجود کرد.» اما شجریان اهمیتی برای این ادعاها قائل نشد چرا که می‌داند آنها در مقابل حامیان مشی او ناچیز هستند. همین بی‌اعتنایی حساب شده شجریان سبب شد تا آنها پرونده تخریب همایون را به روی میز بیاورند.

محمدرضا نشد؛ همایون رو تخریب کنیم

آلبوم همایون شجریان و علیرضا قربانی اتفاقی بی‌نظیر در موسیقی پس از انقلاب است. واضح است که حاشیه‌های زیادی خواهد داشت. انتشار تیزر آلبوم در مجموعه‌ «ایران‌مال» انتقادات زیادی را علیه آلبوم به پا کرد. روزنامه دلواپس جوان نوشت: «همایون شجریان و علیرضا قربانی آهنگ مشترک خود را در «ایران‌مال» اجرا کردند! در جایی که نماد شهوت ثروت و ثروت برآمده از انباشت بی‌حساب‌ و کتاب سرمایه است. این «کنسرت‌های همایونی» نه جایی برای مردم می‌گذارد و نه جایی برای اخلاق! بیایید برای مردم بخوانید. قرار بود در خیابان و مقابل مردم اجرا کنید، چه شد که سر از «مال» در آوردید؟ شما برای در و دیوار آواز نمی‌خوانید، اگر برای مردم می‌خوانید، بروید در جنوب شهر، بروید در نازی‌آباد، بروید جایی که صدای شما در همهمه و هیاهوی صدای مشتاق مردم بپیچد نه در جایی که انعکاس صدای شما از دیوارها و ستون‌های بلند «ایران‌مال» نغمه «ثروت انباشته شده» را ساز کند!»

پاسخ به مردان پروژه انتقام

همایون شجریان با انتشار مطلبی در صفحه شخصی خود در فضای مجازی به منتقدان سال‌های اخیرش پاسخ داد. در مطلب منتشر شده توسط همایون شجریان آمده است: «چند سالی می‌شود که بعد از هر حرکت و خبری از فعالیت‌های صاحب این قلم عده‌ای کمر به تخریب می‌بندند این‌که انگیزه و غایت‌شان چیست باشد برای فرصتی بهتر. همیشه بوده‌اند کسانی که به نقد اصولی و هنری کارهای من پرداخته‌اند و با نگاهی عالمانه و قلمی پاک و آزاده نقطه نظراتشان را به نمایش درآورده‌اند اما گروهی نیز بوده‌اند که به مثال قداره‌کشان و قمه‌کشان قلم از پر شال برداشته‌اند و با جوهر حسادت و تعصب کور و به قصد تخریب وارد عمل شدند. اینها به سیاق آن قمه‌کشان، قلم‌کشانند. زمانی که برای کنسرت خیابانی بی‌مرز و محدوده و برای صدها هزار نفر علاقه‌مند درخواست دادم، گفتند که به دنبال شهرت است و فرمودند به جای این بلندپروازی‌ها چند شب در سالن کنسرت رایگان اجرا کند! ما صحبت از چه می‌کردیم و آنها چه پاسخی می‌دادند. مقصود من از اجرای خیابانی، بردن موسیقی به متن شهر بود. به خیابان. به جایی که هر رهگذری فارغ از همه چیز شنونده‌ام باشد. قصد من از ایده کنسرت خیابانی تنها رایگان بودن آن نبود و اینان درنیافتند که کنسرت خیابانی یعنی کنسرت برای رهگذران. چه فقیر و چه دارا. چه همدل و همراه و چه اهل احوالاتی دیگر. این یعنی معجزه موسیقی که هیچ مرزی نمی‌شناسد. همه را برابر و یکسان زیر سقف لاجوردی خود جمع می‌کند. با هر زبان و فرهنگ و مسلکی. این یعنی صبح تا شبی نواختن و خواندن همانند نوازنده‌ای تنگدست که در کوچه و خیابانی دارد موسیقی‌اش را به گوش همه می‌رساند. نه خواندن و نواختن در سالنی خاص در زمانی خاص و با محدوده و مرزی مشخص. حکایت کنسرت خیابانی که این چنین با جوهر قلم کشان زهرآلود می‌شود، وای به حال حرکت‌های دیگر که خدایی ناکرده منافع مالی هم در پی داشته باشد. اوج هنر قلم‌کشان در کنسرت‌سی به عرصه نمایش درآمد و از خودی و غیرخودی شنیدیم و هیچ نگفتیم و هنوز ادامه دارد. به تازگی حضور حقیر همراه علیرضا قربانی در لوکیشن انتخابی مدیر هنری به منظور گرفتن چند عکس و مصاحبه، همراه تصاویر مرتبط با آیین رونمایی که آن هم تنها به دلیل خاص بودن طراحی کتابخانه و دالانی با معماری ایرانی از سوی ایشان پیشنهاد گردیده بود، برای قلم‌کشان ایجاد انگیزه کرده است. تا امروز که روزانه هزاران نفر از اقشار مختلف مردم به بازدید و خرید و عکس یادگاری می‌پرداخته‌اند خبری از ایشان نبود. تا عکسی از همایون در کتابخانه دیده شد آتش خشم شعله زد. اخبار کذب جان گرفتند که آهنگ مشترک در مال اجرا کرده‌ایم؟ کاش تصاویر این اجرا را هم می‌گذاشتید!»

آرمان ملی

تعداد بازدید : 268

ثبت نظر

ارسال