ترجمه کتابهای «نیایش چرنوبیل»، «هاروکی موراکامی به دیدار هایانو کاوای میرود» و «زندگی، جهان و همهچیز» به همراه «تمام خاطره دنیا» مصاحبه با اَلن رنه به تازگی راهی بازار شده است.
، کتاب «نیایش چرنوبیل: رویدادنامه آینده» نوشته سوتلانا آکساندروتا اَلکسیویچ با ترجمه الهام کامرانی در ۳۳۹ صفحه با شمارگان ۷۰۰ نسخه و قیمت ۳۴هزار تومان در نشر چشمه منتشر شده است.
در نوشته پشت جلد کتاب میخوانیم: «نیایِش چرنوبیل» یکی از مشهورترین آثار سوتلانا آکساندروتا اَلکسیویچ(۱۹۴۸) است. برنده جایزه نوبل ۲۰۱۵ در این کتاب که به سالِ ۱۹۹۷ منتشر شد، قصه آدمهایی را روایت میکند که انفجارِ هولناکِ نیروگاهِ اتمی چرنوبیل در بلاروس همه زندگیشان را تحت شعاع قرار داد. او با صدها نفر مصاحبه میکند، از آتشنشان و دانشمندِ هستهای تا زنان خانهدار و معلمانِ تاریخ. سبکِ الکسیویچ که در تلفیق این روایتها ساخته میشود، ناگهان مخاطب را با کوهی از تصاویر و قصهها روبهرو میکند که در بسیاری از تکهها نیز با هم در تناقضاند. بسیاری از مورخان انفجار رآکتور هستهای چرنوبیل را از جمله دلایل فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی میدانند و نویسنده نشان میدهد که این انفجار مخوف، چگونه روح انسانی را سوزاند و ناامید کرد. این کتاب شگفتآور یکی از درخشانترین نمونههای مستندنگاری است در دهههای گذشته، چنان مهم است که از مهمترین عوامِل نوبل بردن نویسندهاش شد. کتابی که گره خورده با غم، مرگ، شادی و البته تماشای تاریخی که انگار پوستهپوسته و در حال فروریختن است. یک شاهکار تأثیرگذار...
همچنین «هاروکی موراکامی به دیدار هایائو کاوای میرود» از هاروکی موراکامی و هایائو کاوای با ترجمه مژگان رنجبر در ۱۳۹ صفحه با شمارگان ۱۰۰۰ نسخه و قیمت ۱۶هزار تومان در نشر یادشده منتشر شده است.
در نوشته پشت جلد کتاب عنوان شده است: «هاروکی موراکامی به دیدار هایائو کاوای میرود» شامل گفتوگو دوروزهای دوستانه و خودمانی است بین دو تن از برجستهترین سخنگویان فرهنگی ژاپن، با نتایجی چشمگیر و درخشان. همانطور که رابرت هینشاو، ویراستار نسخه انگلیسی این کتاب، میگوید «با اینکه صحبت طولانی آنها در مکانی خاص و در لحظهای خاص از تاریخ رخ میدهد، بخش عمده محتوای آن جاودان و جهانشمول است.» هاروکی موراکامیِ نویسنده و هایائو کاوای، روانکاو و درمانگر مکتب یونگ، طی این دیدار موضوعاتی همچون معنای تعهد، فردیت و جامعه، پاسخ منطقی برابر پاسخ ناشی از همدردی، عمق تفاوتهای زبانی، خوددرمانی و رمانها، داستانها و بدن، و رابطه یک اثر و نویسندهاش را به بحث مینشینند. این کتاب را، در کنار تمام مطالب مفیدش، میتوان دریچهای کوچک دانست به بخشی از دنیای ذهنی و داستانی هاروکی موراکامی.
دیگر کتاب نشر چشمه، جلد سوم «زندگی، جهان و همهچیز» نوشته داگلاس آدامز با ترجمه آرش سرکوهی است که در ۲۲۲ صفحه با شمارگان ۷۰۰ نسخه و قیمت ۲۵هزار تومان راهی بازار شده است.
در نوشته پشت جلد کتاب میخوانیم: کتاب «زندگی، جهان و همهچیز» جلد سوم مجموعه پنججلدی «راهنمای کهکشان برای اتواستاپزنها»ست. نشر چشمه جلد اول و دوم این مجموعه را با نامهای «راهنمای کهکشان برای اتواستاپزنها» و «رستوران آخر جهان» منتشر کرده است.
«زندگی، جهان و همهچیز» مانند جلدهای اول و دوم رمانی است علمی-تخیلی و طنزآمیز. این رمان داستان آرتور دنت و دوستانش را در سفرهای فضایی و زمانی نقل میکند و سعی آنها را در نجات دادن جهان از رباتهای سیاره کریکیت و البته برخی وقتها ماجرای فرار آنها را از این مسئولیت.
رمان پنججلدی «راهنمای کهکشان برای اتواستاپزنها»، که برخی منتقدان آن را از درخشانترین طنزها و زیباترین آثار پستمدرن ارزیابی میکنند، از پرفروشترین کتابهای دهه ۸۰ و ۹۰ میلادی بود، جوایز فراوانی را از آن خود کرده و تاکنون به دهها زبان ترجمه شده است.
«از وقتی که این کهکشان به وجود اومده، تمدنهای بسیاری ظهور و سقوط کردهاند، ظهور و سقوط کردهاند، اونقدر ظهور و سقوط کردهاند که خیلی وسوسهانگیزه که فکر کنیم که زندگی در کهکشان اولا یه چیزیه شبیه دریازدگی، فضازدگی، زمانزدگی، تاریخزدگی و امثالهم، و دوما چیزیه احمقانه.»
«تمام خاطره دنیا: مصاحبهها با اَلن رنه» ترجمه و گردآوری عظیم جابری دیگر کتاب نشر یادشده است که در ۱۹۱ صفحه با شمارگان ۵۰۰ نسخه و بهای ۲۴هزار تومان در دسترس مخاطبان قرار گرفته است.
در پشت جلد کتاب بخشی از مصاحبه آمده است: چه نظری راجعبه فیلمهای خودتان دارید؟
همهشان ناراحتم میکنند. حتی به نوعی میتوان گفت کمی باعث شرمساریام هستند. فقط بخشها و لحظاتی از آنها را قبول دارم. از این گذشته، هیچوقت آنها را بازبینی نمیکنم. در هر حال اینقدر فیلمهایی هست که میخواهم ببینم، کتابهایی که میخواهم بخوانم و موسیقیهایی که میخواهم بشنوم که دیگر وقت ندارم چیزهایی را که دیدهام دوباره ببینم.
شما که از مرز نودسالگی گذاشتهاید، چه دریافتی از آن زمان دارید؟
دریافتم این است که زندگی حقیقتا بسیار کوتاه است. وودی آلن تعریف خیلی خوبی برای زندگی دارد و آن را مانند رستورانی میداند که نه تنها غذایش مزخرف است، بلکه پرسهایش هم کوچکاند. این حرف گویای همه چیز است. واقعیت زنده بودن برایم خیلی رازآمیز است. نمیتوانم به هیچ دینی پناه ببرم. خود مرگ به نظر شما نمایانگر چیست؟ وحشتناکترین چیز نه تنها مرگ، بلکه جدایی است. پدرم به رستاخیز جسمانی اعتقاد داشت، ولی تصور کنید آدم بعد از مرگ با تمام زنهایی که میشناخته روبهرو شود. چه اتفاقی میافتد؟ بلبشویی میشود، نه؟
انتهای پیام
ثبت نظر