براساس اسناد ساواک، مردم و علما و روحانیون یزد نسبت به لایحهی انجمنهای ایالتی و ولایتی ایستادگی کردند و حتی در مقابل قیام ۱۵ خرداد خاموش ننشستند.
، زمانی که لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی نگرانی مردم مسلمان ایران را برانگیخت، امام خمینی (ره) طی نامهای خطاب به محمدرضا شاه پهلوی و اسدالله علم در تاریخ ۱۷ و ۲۸ مهرماه ۱۳۴۱ شمسی، خواستار حذف موازین خارج از عرف و احکام اسلامی آن لایحه شدند.
مردم و علمای یزد که از مفاد این لایحه بسیار نگران بودند نیز طی تلگرافی اسدالله علم را مورد خطاب قرار دادند که بخشی از این تلگراف این گونه بود؛ «… تصویبنامه اخیر دولت راجع به تساوی مرد و زن و اختلاط ایشان در هر مجلس و انجمن که منافی انور و مخالف قانون اساسی کشور بود، عموم مسلمین را نگران و ناراحت کرده…، امیدواریم به احترام دین و افکار مسلمین و حفظ قانون اساسی، تصویبنامه نامتناسب دولت و بدین وسیله زنان مسلمه را از انحطاط و پستی که نتیجه قوانین ناموزون است، محفوظ و مصون دارید…»
این تلگراف به امضای آیت الله شهید محمد صدوقی، شیخ محمود اردکانی، شیخ جلال عمومی، سید علیرضا مدرسی، اسدالله آیتاللهی، شیخ احمد علومی، جلال آیت اللهی و سید علی محمد وزیری رسیده است.
اولین عکسالعمل نیروهای امنیتی رژیم پهلوی در برابر این تلگراف هم به شرح زیر به ثبت رسید: «اخیرا گروهی از روحانیون و علما شهرستان یزد تلگرافی مبنی بر لغو تصویبنامه هیئت دولت در مورد زنان به عنوان جناب آقای نخست وزیر مخابره کردهاند و چون یکی از روحانیون یزد به نام سید علیرضا مدرسی که ذیل تلگراف مذبور را امضا کردهاند با سید حسن مدرسی یزدی (پیش نماز مسجد جامع کرج) قرابت و خویشی دارد لذا مقداری از تلگراف مزبور برای وی فرستاده که بین طبقات توزیع کند، نامبرده هم موضوع را در محافل کرج مورد بحث قرار میدهد.»
در ادامه نیز آورده شده است؛ «ضمنا سید حسن مدرسی یزدی چند روز قبل به اتفاق روحانیون کرج، تلگرافی به عنوان آقای بهبهانی مخابره کرده است.»
هر چند در آن دوران، انقلاب اسلامی در یزد هنوز در مراحل آغازین خود بود ولی مشخص شده بود که کانون مبارزات این شهر مسجد حظیره و رهبر آن نیز شهید آیتالله صدوقی (ره) است به طوری که طبق سند شماره ۱۳۹۹۲ ساواک در بیستم آبان ماه سال ۱۳۴۱ در رابطه با این لایحه و رهبری شهید ایتالله صدوقی این گونه بیان شده است: «آقایان علمای یزد به پیروی از علمای قم، نجف، خراسان راجع به شرکت نسوان در انجمنهای ایالتی و ولایتی تلگرافهایی به پیشگاه مبارک اعلیحضرت همایون شهریاری و آقای نخست وزیر تقدیم و تقاضای لغو تصویبنامه مزبور را کردهاند و این موضوع در مسجد حظیره به وسیلهی آقای صدوقی مطرح شد… آقای صدوقی از علمای بنام و با نفوذ یزد هستند و از طرف آیتالله بروجردی سمت نمایندگی در یزد داشته و دارند و خود ایشان اقدام به جمع آوری امضا نمیکنند و فقط به دستور ایشان، آقایان سید رضا مشکوتی و سید علیرضا محمودآبادی با متن تلگراف به منزل علما رفته و از ایشان امضا گرفتهاند.»
این اسناد به جا مانده گویای نگرانی یزدیها و ایستادگی علمای این دیار در مقابل ظلم دولت شاه بوده است. البته طولی نکشید تا این که خرداد ۱۳۴۲ به دنبال بازداشت امام راحل (ره) بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران در انتقاد به لایحهی انجمنهای ایالتی و ولایتی و انقلاب سفید، تظاهراتی در شهرهای تهران و قم علیه دولت اسدالله علم برگزار شد که این تظاهرات به زد و خورد بین مأموران شهربانی و تظاهرکنندگان انجامید که البته امام (ره) و برخی تحلیلگران نیز قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ را نقطه عطفی در آغاز انقلاب اسلامی عنوان کردند.
در این جریان سیاسی نیز با توجه به اسناد بهجا مانده از ساواک میتوان به تلاش یزدیها اشاره کرد چرا که هر چند به نظر میرسد یزد یکی از کانونهای خاموش مبارزه در دوران اتفاقات ۱۵ خرداد بوده، اما گزارشی بنام «بمانعلی حسنی» در سال ۱۳۴۹ در اسناد ساواک به ثبت رسیده که نشانگر حرکت مردمی در جریان ۱۵ خرداد در میدان امیرچخماق یزد بوده است.
این گزارش با این مضمون در اسناد ساواک به ثبت رسیده است که «نامبرده و چند نفر دیگر در سال ۴۲ در متینگی که در میدان امیرچخماق یزد تشکیل شده بود، شرکت داشته و نسبت به رئیس مملکت اهانت کرده است.»
البته پس از این جریان و تلاشهایی که برای آزادی امام خمینی (ره) صورت گرفت، موج شادی سراسر کشور را فرا گرفت و شهر قم یکپارچه آینه و آذینبندی شد. یزد نیز یکی از شهرهایی بود که در این شادی و شعف سهم داشت به طوری که ساواک در مورد این آذینبندیها نیز نوشته است؛ «یک تاجر یزدی، خودش از یزد آمده و ۲۰ هزار تومان خرج چراغانی مدرسه فیضیه کرده و مخارج جشن و سرور را داده است.»
لذا میتوان این طور ادعا کرد که یزدیها نیز مانند مردم دیگر استانهای کشورمان، غیرتمندانه پای انقلاب و رهبرشان ایستادند همانطور که از قیام ۱۵ خرداد نیز اسنادی با محتوای همراهی این مردم برجای مانده است.
منبع: کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک استان یزد
انتهای پیام
ثبت نظر