ممیت الرشید، عضو هیئت علمی دانشگاه داکای بنگلادش از علاقهمند شدن خود به زبان و ادبیات فارسی با شعر حافظ، بازی در فیلم «پنجاه کیلو آلبالو» و ترجمه فیلمهای ایرانی میگوید.
ممیت الرشید، استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه داکا که در مقاطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری دانشگاه تربیت مدرس تحصیل کرده است، درباره آشنایی و علاقهمندی خود به زبان و ادبیات فارسی گفت: اکنون زبان و ادبیات فارسی کل زندگی من شده است، چون من زبان و ادبیات فارسی را در لیسانس و فوق لیسانس و دکتری خواندهام و عضو هیئت علمی دانشگاه داکا در رشته زبان و ادبیات فارسی هم هستم. من از شعرهای حافظ خیلی تاثیر پذیرفتهام و میشود گفت که حافظ باعث شد تا من با ادبیات فارسی آشنا شوم و آن را بخوانم.
او افزود: من قبل از دوره لیسانس هیچ چیز از زبان و ادبیات فارسی نمیدانستم؛ یعنی اصلا با شعرهای حافظ، سعدی و خیام آشنا نبودم؛ در حالی که شاعر ملی ما شعری را از عمر خیام ترجمه کرده است.
ممیت الرشید میگوید که بیش از سههزار واژه فارسی در زبان بنگالی وجود دارد اما مردم بنگلادش اغلب نمیدانند که این واژهها فارسی است.
این عضو هیئت علمی دانشگاه داکا همچنین از فعالیت هنری خود چنین روایت کرد: من در فیلم ایرانی «پنجاه کیلو آلبالو» (به کارگردانی مانی حقیقی) در نقش یک تاجر هندی و همچنین در چند تبلیغات بازی کردهام. و بعد از آن هم به سراغ ترجمه فیلم و سریال ایرانی رفتم. مثلا سریال «یوسف پیامبر»، «مردان آنجلس»، «مختارنامه»، «بشارت منجی» و... را از فارسی به بنگالی ترجمه کردهام. علاوه بر این، ۱۲ فیلم ایرانی را که کارگردانهای خیلی معروفی آنها را ساختهاند ترجمه کردهام. از بین ۳۰ فیلمی که میخواستم ترجمه کنم حالا ۱۸ فیلم مانده است.
او از جمله فیلمهایی که از زبان فارسی به بنگالی ترجمه است به «ملک سلیمان»، «حکایت عاشقی» و «مزار شریف» اشاره کرد و گفت: اکنون مشغول ترجمه سریال «شهرزاد» هم هستم. فیلم «شبی که ماه کامل شد» ۱۰ روز در بنگلادش فیلمبرداری شد. من در این فیلم مشاور بخش بنگلادش بودم که این سبب شد با خانم نرگس آبیار هم کار کنم.
ممیت الرشید در ادامه از ساخت اولین فیلم مشترک ایران و بنگلادش خبر داد و بیان کرد: اولین فیلم مشترک ایران و بنگلادش دارد به کارگردانی مرتضی آتشزمزم ساخته میشود که من مشاور این پروژه و مترجم آن هستم. ۸۰ درصد این فیلم ترجمه و همچنین انجام شده است. موضوع آن «ضد مواد مخدر» است و در چهار کشور ایران، بنگلادش، افغانستان و ترکیه اتفاق میافتد. در واقع در این فیلم مکانهای دیدنی و تاریخی ایران نمایش داده میشود.
او سپس به علاقهمندی مردم بنگلاش به فرهنگ و مردم ایران اشاره و اظهار کرد: بنگلادش شیوه فرهنگی و سبک زندگی مشابه هند دارد اما ما مسلمان هستیم و به خاطر همین ایران، فرهنگ آن و فیلمهای آن را خیلی دوست داریم. برای همین رسم و رسوم ایرانی را دوست داریم و این باعث شد تا شروع به ترجمه فیلمهای فارسی به بنگالی و ساخت فیلم مشترک با ایران کنیم. به نظر مردم بنگلادش فیلمهای ایرانی را با خانواده میشود دید اما اخیرا با فیلمهای هندی خیلی دچار مشکل هستیم چون اخلاق و رفتار بدی در آنها وجود دارد و برای بچهها و خانوادههای مذهبی قابل دیدن نیست. البته بعد از ساخت فیلم مشترک با ایران قرار است چند مستند و سریالهای طولانی را هم با ایران بسازیم. حتی مردم بنگلادش کارگردانهای ایرانی را به خوبی میشناسند و اسامی آنها را هم میدانند، همانند: مجید مجیدی، نرگس آبیار، ابراهیم حاتمیکیا، محسن مخملباف، داریوش مهرجویی و... .
این استاد بنگالی زبان و ادبیات فارسی در ادامه از آشنایی مردم بنگلادش با شاعران ایرانی گفت و بیان کرد: مردم بنگلادش در مورد حافظ میدانند، سعدی را به خوبی میشناسند و شعرهایش را بلدند. حتی کسانی هم که بیسواد هستند، شعر سعدی را میخوانند. آنها هر روز بعد از نماز شعر «بلغ العلی بکماله، کشف الدجی بجماله/ حَسُنت جمیع خصاله، صلو علیه و آله» سعدی را همانند دعا میخوانند و رباعیات خیام و همچین عطار را خوب بلدند. شاهنامه فردوسی هم برای مردم بنگلادش در شش جلد ترجمه شده است. ما از فرهنگ ایران تاثیر گرفتهایم و همانند ایران نوروز داریم. مردم بنگلادش ایران و مردمش را دوست دارند.
او در پاسخ به سوالی درباره آینده شغلی فارسیآموزان در کشور بنگلادش اظهار کرد: برای دانشجویان یا کسانی که فارسی یاد میگیرند هنوز شغلی فراهم نیست. در حالی که ما در دانشگاه داکا ۴۲۰ و در دانشگاههای دیگر هم تعداد زیادی دانشجوی زبان و ادبیات فارسی داریم که ۳۰ استاد به آنها آموزش میدهند. اما امیدواریم برای بچهها کار پیدا شود. این مسئله برای ما هم جای نگرانی است. بچهها از ما میپرسند «استاد ما بعد از این باید چه کار کنیم؟» و ما نمیتوانیم جواب آنها را بدهیم و این جای تاسف دارد.
ممیت الرشید در پایان گفت: کارهایی که با آموختن زبان فارسی انجام دادهام، وظیفه من است. احساس میکنم چون ادبیات فارسی خواندهام و ایران هم از وزارت علوم به من بورسیه داده است پس من باید اینچنین فعالیت داشت باشم تا هم ایران و هم خودم را خوشحال کنم. ضمنا موسسه جدیدی را هم در بنگلادش ساختهایم که کلاسهای آموزش زبان فارسی برای رشتههای مختلف دارد. این کلاسها رایگان است اما این کار به من احساس آرامش میدهد و این کار را وظیفه میدانم چون میبینم بچهها دوست دارند فارسی یاد بگیرند. ما در این موسسه ۶۰۰ دانشجو داریم که شش زبان عربی، انگلیسی، فرانسوی، چینی، فارسی و اسپانیایی به آنها آموزش داده میشود.
انتهای پیام
ثبت نظر