او جوانترین سنگ تراش استان یزد است؛ این هنر را از یکی از قدیمی ترین سنگ تراشان یزد، یعنی پدربزرگش به ارث برده و حالا در تلاش است علاوه بر ایجاد فرمهای جدید در این هنر مانند کاسهها و بشقابهای حکاکی شده سنگی، ابداعاتی نیز در این هنر قدیمی معروف یزدیها ایجاد کند.
حسین زارع بیدکی، جوان 21 ساله مهریزی جوانترین سنگ تراش حرفهای استان یزد است که یادگیری این حرفه را از پدرش به ارث برده و علاوه بر نقاشی به عنوان رشته تحصیلیاش و به عکاسی به عنوان علاقمندیش، به هنر سنگ تراشی به یادگار مانده از میراث خانوادگی میپردازد.
او که یادگیری این هنر ارزشمند را مدیون آموزشهای پدر و پدربزرگش میداند، به خبرنگار ایسنا گفته، پدربزرگش از سنگتراشان مشهور استان است که تمام عمرش را صرف این کار و هنر کرده است.
زارع بیدکی از 15 سالگی به طور جدی وارد این هنر شده و علاقه زیادی به این حرفه دارد، عاشقانه در این هنر فعالیت میکند و علاوه بر سنگتراشی در زمینهی حکاکی، حجمسازی و مجسمهسازی نیز فعالیت میکند.
حالا او در سنگ تراشی به عنوان حرفهی اصلی، در تلاش برای ادغام آن با دیگر هنرها و طرحها و نقوش مدرن است تا علاوه بر ایجاد فرمهای جدید در این هنر مانند کاسهها و بشقابهای حکاکی شده و مزین، ابداعاتی ایجاد کند.
این سنگ تراش با اشاره به این که علاقه هنرمندان سنگتراش بیشتر به مجسمهسازی معطوف است، معتقد است: در بخشهایی از رشته دانشگاهی "حجم" به هنر سنگتراشی نیز پرداخته میشود اما به دلیل سختی کار و خطرناک بودن آن، کمتر افراد به این هنر متمایل میشوند و نسبت به مجسمهسازی علاقه بیشتری نشان میدهند.
وی اضافه کرد: خوشبختانه اساتید و هنرمندان خوبی در استان یزد به سنگتراشی مشغول هستند و میتوانند این هنر را به علاقمندان آموزش دهند اما برخلاف تصور، احیای این هنر زیاد به آموزش وابسته نیست چرا که دشواری آن باعث میشود، کمتر افراد در آن دوام بیاورند.
زارع بیدکی از برگزاری ورکشاپها و کارگاههای آموزشی این هنر از سوی پدر و پدربزرگش خبر داده و گفته، البته قرار است با حمایت اداره کل میراث فرهنگی نیز ورکشاپی در این رابطه برگزار شود که قطعا تاثیر زیادی در جذب دوستداران هنر سنگتراشی خواهد داشت چرا که حکاکی نقشهای اسلیمی و کتیبهای نیز آموزش داده خواهد شد.
وی، ساخت هاونگها و کتیبههای قدیمی را یکی از مهمترین راهکارهای احیای سنگتراشی سنتی و دستی دانسته و گفته، حدود 700 سال پیش، کتیبهها و هاونگهایی مزین به دعاهای شفابخش برای استفاده در عطاریها ساخته میشد یا برای خانهها به دعاهای رزق و روزی آراسته میشدند و مردم نیز اعتقاد زیادی به آنها داشتند.
او ضمن متفاوت خواندن کاربرد و مصارف هاونگها و کتیبههای سنگی از دیرباز تاکنون، از پیشقدم شدنش برای احیای آنها بسته به نوع کاربردهایشان گفت؛ این جوان سنگ تراش علاوه بر آن، در ساخت سنگهای صنعتی از جمله سنگ حلوا اردهگیری نیز از هنر سنگ تراشی استفاده میکند.
زارع در بازار کار هنر دستی سنگ تراشی به صورت نسخهای و سفارشی کار میکند و بیشتر سفارشهایش نیز به تولید سنگهای صنعتی مانند سنگ قرمز حلوا اردهگیری محدود میشود.
او معتقد است که هر چند بنمایه و متریال اصلی سازههای شهرمان خشت و کاهگل است اما سنگ نیز میتواند در نمادها و المانهای این شهر جهانی کاربرد بیشتری پیدا کند چرا که ایجاد حجمها و مجسمههای سنگی در سطح شهر به دلیل سازگاری بیشتری که با سازه اصلی بافتهای تاریخی دارد میتواند منجر به ایجاد المانهایی پایدارتر و با مقاومت بالاتری در شهر یزد شود.
پیش از این نیز علی زارع بیدکی، پدر جوانترین سنگ تراش یزد که خود نیز از سنگ تراشان یزد است به ایسنا گفته بود، پسرش باید راه پدر را ادامه دهد تا این هنر و میراث ارزنده زنده بماند ولی با این حال در کنار فعالیت در این پیشه، به علت به صرفه نبودن درآمد آن برای گذران زندگی، در مهریز یک آتلیه دارد و به کار عکاسی نیز مشغول است.
او ادامه داده، هر چند این هنر را به عنوان میراث خانوادگی و اجدادی حفظ کرده و به طور جدی دنبال میکند اما درآمد آن برای امرار معاش به صرفه نیست.
وی، حمایت و توجه میراث فرهنگی را انگیزهای برای تداوم این هنر میداند و میگوید: "حتی فکرش را هم نمیکردم اداره کل میراث فرهنگی پیگیر باشد و پدر را برای مرمت دست سازههای 75 سال پیش خود فرا بخواند و گویا همین عامل دلگرمی و انگیزهای برای ادامه دادن و فعالیت بیشتر در این هنر دست و موروثی است."
این سنگتراش جوان مهریزی با بیان این که این هنر بسیار دشوار است، تصریح میکند: هر چند سنگتراشی برای احیا و زنده ماندن قابل آموزش دادن است اما هنر سختی محسوب میشود و شاید 20 درصد از هنرجویان علاقهمندی خود به فعالیت در این حرفه را حفظ کنند.
وی از پسرش نیز به عنوان یکی از میراثداران این هنر یاد میکند و میگوید:" پسرم نسبت به من، علاقه بیشتری به این هنر دارد و کارهای حکاکی سنگ را نیز انجام میدهد، او 21 ساله و جوانترین سنگتراش استان است و شش سال سابقهی فعالیت در این حرفه را دارد."
علی زارع بیدکی از آثار فرزندش به هاونگی هشت ضلعی اشاره میکند که در هر ضلع آن، کتیبهای باستانی نقش بسته است.
وی در ادامه صنعتی شدن این هنر را یک ضعف میداند و میگوید: هرگز دستگاه نمیتواند در این صنعت جایگزین سازههای دستساز شود و سنتی کار کردن در این هنر، اهمیت زیادی دارد.
، 75 سال پیش به عنوان استاد ماهر سنگتراشی به خواست "سید محمد وزیری" متولی مسجد جامع کبیر یزد، از مهریز سنگهای سیاه را از دل معدن بیرون کشید و با دقت زیاد زمین خاکی مسجد جامع کبیر یزد را سنگ فرش کرد.
هنرمند سنگتراشی که برای اولین بار مسجد جامع کبیر شهر یزد را سنگفرش کرده، بعد از 75 سال دوباره به این مسجد جامع بازگشته تا سازههایش را تعمیر کند؛ این هنرمند همان پدربزرگ جوانترین سنگ تراش یزد است، یعنب حسین زارع بیدکی.
پیرمرد که حالا 90 ساله است هنوز هم شعری را با لهجه یزدی زمزمه میکند که در حین تعمیر مسجد جامع یزد می خوانده ... «چند نفر بودیم پی زحمت کشی، هر شو روانه سوی معدنی/ چون رسیدی پای کوه بنشین و در کن خستگی/ گر نگویی تو در آن نام علی، اصلا نداری تو وجود آدمی/ بر خیز و برو سوی قله، چالی بزن/ گودی کن و باروت بریز سرتاسری/گردی پر کنی، با کبریت آتش زنی/...
او که حالا پس از 75 سال گذر زمان، دوباره به مسجد جامع آمده تا دست مایه خود و سه شاگردش را دوباره مرمت کند، به خبرنگار ایسنا پیش از این گفته: این شعر را از روز اول که برای سنگ فرش کردن مسجد جامع دست به کار شدیم، سرودم و خواندیم و از دل معدن، سنگهای سیاه را بیرون کشیدیم.
او اضافه میکند: سنگتراشی، کار دشوار و پر خطری است، با استفاده از باروت، سنگها را از کوه و معدن جدا میکردیم و با سختی آن را بیرون میکشیدیم و سپس دست بکار پیکرتراشی، حجاری و حکاکی میشدیم .
«محمود زارع بیدکی» معروف به «محمود سنگتراش» با اشاره به این که پدر و عمویش نیز از سنگتراشان مشهور، ماهر و حرفهای مهریز بودند، میگوید: هنر دستی و پیشهی سخت سنگتراشی را به عنوان شغل اصلی دنبال و از همین راه نیز گذران زندگی میکردیم. این هنر را به دلیل علاقه و برای جلوگیری از حذف و انزوای آن به فرزندانم نیز آموزش دادهام اما فرزندان عمویم ابراهیم در این هنر نماندند و سنگتراشی را که کار دشوار و تا حدودی کمدرآمد است را ادامه ندادند.
«محمود سنگتراش» که این پیشه را به عنوان میراث گرانبهایی در یزد میداند، میگوید: اجداد من همگی سنگتراش بودهاند لذا من هم از 12 سالگی تاکنون که 90 سالهام به این حرفه مشغول هستم و آن را برای پسر و نوهام به جا گذاشتهام.
او در مورد نحوه کارش در این هنر میگوید: سنگها را با باروت از معدن سنگی در مهریز جدا میکردیم به این طریق که با دست70 سانتیمتر داخل سنگ را چال میزدیم و داخل آن را باروت و حدود 10 سانتیمتر فیتیله قرار میدادیم و سپس میله ماشه را پس از آتش زدن میکشیدیم و به سرعت از آنجا دور میشدیم، پس از آن هم سنگها را میتراشیدم و جفت و جور میکردیم.
این سنگتراش با افتخار از شغل سختش یاد میکند و میگوید: "در حال حاضر توان ادامه آن را ندارم و بیشتر فرزند و نوهام را راهنمایی میکنم اما همیشه جای چکشها و تیشههای این هنر را بر جای جای بدنم به همراه دارم. البته جز مسجد جامع یزد، مکانهای زیادی در طول این سالها به دست من با سنگ آراسته شدهاند و حتی سنگ حناساییهای مازاری را نیز من تراشیدهام."
انتهای پیام
ثبت نظر