«به دنیا آمدن» بعد از چهارسال اکران شده است تا نشان دهد زنان در حال تصمیم گرفتن هستند حتی اگر سنتیترین تصمیم را بگیرند. "این اثر از جمله فیلمهایی است که صبر مردم را زیاد خواهد کرد. تماشاگران عادت کردهاند یا با احساساتشان بازی کنند یا آنها را به شدت بخنداند اما با تماشای این اثر مخاطب یک تجربه جدیدی را به دست میآورد."
، فیلم سینمایی «به دنیا آمدن» به کارگردانی محسن عبدالوهاب و تهیه کنندگی محمد احمدی که موضوعی اجتماعی دارد و روایتی از مشکلاتی است که بین زن و شوهری در طبقه متوسط جامعه رخ میدهد، از ابتدای ماه مبارک رمضان روی پرده رفت.
این فیلم در بخش سودای سیمرغ سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر یعنی حدود چهار سال گذشته در این رویداد برای نخستین بار به نمایش درآمد اما بعد از آن با وجود تلاش عوامل فیلم برای اکران این اثر، نتوانست روی پرده برود و در نهایت با تقاضای اکران آنها در این ماه موافقت شد.
در «به دنیا آمدن» که بازیگرانی چون هدایت هاشمی، الهام کردا، بهناز جعفری، پونه عبدالکریم زاده، رؤیا جاویدنیا ایفای نقش میکنند، الهام کردا اولین بازی نقش یک خود را جلوی دوربین برده است.
ایسنا به بهانه اکران این فیلم سینمایی نشستی با محسن عبدالوهاب کارگردان، محمد احمدی تهیه کننده و الهام کردا بازیگر نقش اول «به دنیا آمدن» داشته است و از علت این تأخیر چهار ساله در اکران، سختیهای تولید فیلمهای فرهنگی، علت پرداختن به یک مساله اجتماعی تا سلیقهای برخورد کردن مسئولین در مواجهه با چنین فیلمهایی صحبت شد.
در ادامه میتوانید مشرح این گفتوگو را بخوانید:
*فیلم «به دنیا آمدن» چهار سال پیش در جشنواره فیلم فجر رونمایی شد. این در حالی است که همیشه جشنوارهها محلی برای معرفی فیلمها اما این فاصله زمانی که تا اکران برای اثر شما به وجود آمد قطعاً شرایط را برای معرفی مجدد اثرتان سخت کرد. چه شد که فیلمتان این سالها روی پرده نرفت و به نظر شما چرا شرایط برای نمایش این سبک فیلمهای فرهنگی سخت شده است؟
محمد احمدی: مقصر این اتفاق مدیران و یا برخی از همکاران ما هستند که سلیقه تماشاچی را پایین آوردهاند. در این موقعیت شرایط جامعه هم بیتاثیر نیست. اکنون مردم فقط برای تفریح صرف، به سینما میروند البته این بد نیست اما اگر همه برنامهریزیها بر اساس آن باشد، اتفاق خوشایندی نخواهد بود. نکته دوم این است که برای اینکه سرمایه گذار و تهیه کننده پول بیشتری به دست آورد به چیزهایی روی میآوردند که در شأن فرهنگ ما نیست. مثل تئاترهای آزادی که با شوخیهای رکیک میخواهند مردم را بخنداند، در سینما نیز برای اینکه پول بیشتری دست افراد برسد اقدام به تشدید همین وضعیت میکنند تامقدار پول بیشتری به دست بیاورند.
مسئولین و برخی هنرمندان به جای اینکه سطح سلیقه را بالا ببرند، پایین آوردهاند. اما باید توجه داشته باشیم که هنرمند کسی است که ده، پانزده سال از مردم جامعهاش جلوتر باشد نه اینکه ببیند مردم برای چه چیزی پول میدهند و بر روی آن سرمایهگذاری کند.
فیلم "به دنیا آمدن" محتوایی فرهنگی دارد و صرفاً به خاطر گیشه ساخته نشده است. این نوع فیلمها مخاطب کمتری دارند و ما هم نسبت به آن آگاهی داشتیم. البته معتقدم هر ژانری در سینما اکران شود به شرط آنکه به خوبی برای آن تبلیغ شود، مخاطب خاص خودش را دارد و مطمئناً حداقل به اندازهای که برایش هزینه شده میتواند پولش را برگرداند. ولی متأسفانه این فیلمها را در ایران نمیشود به راحتی اکران کرد. در واقع سینمادار تمایلی نشان نمیدهد فیلمی را به نمایش بگذارد که سه چهارم از سالن خالی باشد. البته گاهی میتوان به آنان حق داد ولی خوب این نوع سینما هم باید زندگی کند و وقتی با دیگر نقاط جهان مقایسه میکنیم همین شرایط وجود دارد، یک سری فیلمها برای گیشه است و برخی دیگر فرهنگی هنری هستند اما در ایران سینمای اجتماعی و فرهنگی به سمت نابودی پیش میرود. در نهایت همه این شرایط باعث شد که چهار سال نتوانیم فیلم را نمایش دهیم.
ما در سال ۹۶ دو قرارداد سرگروهی داشتیم اما شرایط فراهم نشد. سال ۹۷ در گروه آزاد ثبت نام کردم اما با مشورتی که انجام دادیم متوجه شدیم شرایط خوبی نیست و فیلم سوزی اتفاق میافتاد و فیلم نابود میشود اما الان متوجه شدهایم که شرایط بهتر نمیشود بلکه بدتر هم میشود و فیلم انگ قدیمی بودن به آن میخورد. البته موضوع و نگاه این اثر هیچگاه قدیمی نمیشود. در نهایت به اکران دوم عید که متقاضی کمتری دارد رضایت دادیم و به نظرم این کار ریسک بود زیرا در ماه رمضان امکان پرفروش شدن فیلمها وجود داشت. درنهایت با توجه به شرایط موجود هنوز هم ناامید نیستم، اما در مجموع شرایط خوبی نیست.
*آیا شرایط اقتصادی مردم و همچنین افزایش قیمت بلیت را در این امر دخیل میدانید؟
محمد احمدی: شرایط اقتصادی مردم قطعاً بیتاثیر نیست. اما افزایش قیمت بلیت نکته دیگری است و آن را خیلی مؤثر نمیدانم. زیرا تماشاچی اگر سینما مسالهاش باشد میتواند به صورت نیمبها فیلم را تماشا کند. همچنین که افزایش قیمت بلیت فقط برای پنجشنبه، جمعهها است.
*فاصله طولانی بین حضور یک فیلم در جشنواره و بعد هم اکران عمومی آن میتواند بر کارگردان تأثیراتی داشته باشد. برخی میگویند که کارگردانان تا فیلمشان اکران نشود تمایل به ساخت فیلم بعدی ندارند. آیا برای شما هم همینطور بوده؟
محسن عبدالوهاب: توصیف این شرایط شاید سختتر از این صحبتها باشد زیرا با زبان بی زبانی به من و همکارانی نظیر من میگوید اگر میخواهید در این حرفه بمانید باید چگونه باشید و چه بسازید. اکنون هنرمندانی هستند که فیلمسازان خوبی هستند اما فیلمهای بدی به لحاظ محتوایی میسازند که حتی من به عنوان فیلمساز نیز علاقه ندارم بیشتر از نیم ساعت از آن را تماشا کنم و این دردناک است. همه میدانیم که در این دوره و زمانه دو جنس فیلم به خوبی و راحتی ساخته میشود. اول آنهایی که حمایتهای دولتی و شبه دولتی دارند و دوم سینمای بدنه که بیشتر کمدی است. همین شرایط باعث شده است که فضا برای نفس کشیدن سینمای فرهنگی تنگ شود و فعالیت در این محیط سخت و دشوار باشد.
*همین سختیها باعث شد بعد از «به دنیا آمدن» فیلم دیگری نسازید؟
محسن عبدالوهاب: من بعد از «به دنیا آمدن» فیلم مستند ساختم و فیلمنامهای نوشتم که امیدوارم شرایط ساخت آن فراهم شود. ولی درحال حاضر بیش از هر چیز نگران آینده هستم. با خودم می گویم در این اوضاع و احوال سینمای داستانی چه باید بکنم؟
الهام کردا: ما وضعیت فرهنگی عجیبی پیدا کردهایم. شرایط اقتصادی و اجتماعی مردم به گونهای است که اگر فردی میخواهد شبی همراه با خانوادهاش به سینما برود دلش میخواهد یا بازیگری را ببیند که خیلی معروف است یا یک فیلم کمدی ببیند. اما من سعی میکنم هیچ گاه در این دام نیفتم که بخواهم به هر طریقی برای خودم مخاطب جذب کنم. این برای هر کسی که این کار را انجام دهد قابل تقدیر است. هر آدمی در تخصص خودش فکر میکند که من کار خودم را انجام میدهم و از یک جایی به بعد دیگر در وظایف من قرار ندارد و جامعه نیز باید مسئولیت بپذیرد و همکاری کند.
برخی عمل شأن بر خلاف عقاید شأن است یعنی برای اینکه پول و شهرت به دست بیاورند دست به هرکاری میزنند. اینها از معضلات ماست. در تئاتر هم به همین شکل است. مقاومت کردن کار ماست! و این خصیصه است که در واقع فردی را از دیگران جدا میکند.
*در این شرایط ممکن است به شما نقشهایی پیشنهاد شود و به خاطر موقعیت و داستان آن را نپذیرید. اما همین تصمیم ممکن است که مدتی شما بیکار باشید.
الهام کردا: هنرمند بیکار نمیماند اما در این مسیر مهم این است که هرکاری را انجام ندهد. این حرف شاید خیلی آرمانی به نظر برسد و معلوم است که من هم دلم میخواهد فیلمی را که اولین نقش ِ یکِ سینمایی ام است مخاطب زیادی آن را ببینند اما من سعی میکنم متوصل به راهکارهایی که البته در دسترس ام هست نشوم و بجای آن تجربه و دانش خود را افزایش دهم و از این طریق مخاطب جذب کنم.
* چه چیزی در فیلمنامه، شما را جذب کرد که این نقش را بپذیرید و به عنوان اولین نقش اول فیلمهای سینماییتان جلوی دوربین بروید؟
الهام کردا: قبل از این فیلم هم، چنین پیشنهادهایی داشتم که به دلایلی نپذیرفته بودم. اما در این مورد من بیش از آنکه فیلمنامه را بخوانم این نقش را قبول کردم. البته خود آقای عبدالوهاب نیز با توجه به پیشینه گرایشی که ازشان سراغ داشتم در پذیرفتن این پیشنهاد بی تأثیر نبود.
آقای عبدالوهاب پیش از انتخاب بازیگران از من تست گرفتند و من هم با کمال افتخار و حال خوب این کار را انجام دادم زیرا فکر میکردم این نقش را میخواهم و دلم میخواست با آقای احمدی و آقای عبدالوهاب کار کنم. پس از آن ما با هم تمرینات بسیاری داشتیم و هربار زوایای جدیدی از کاراکتر این فیلم برایم کشف میشد. در ابتدا وقتی آن را میخواندی انقدر گره نداشت اما در تمرینات فهمیدم این شخصیت چگونه میتواند تغییر کند بالا و پایین برود.
محسن عبدالوهاب: مطلبی که خانم کردا به آن اشاره کردند در واقع تست بازیگری نبود. میخواستم ببینم چقدر ایشان به شخصیت "پری" فیلمنامه نزدیک است و ترکیب خانم کردا و پری فیلمنامه چه میشود؟ من حتی از آقای هدایت هاشمی که قبلاً در فیلم "لطفاً مزاحم نشوید" با هم کار کرده بودیم درخواست کردم تست بدهند. در مورد خانم کردا من اولین بار ایشان را در نمایشی از آقای امیررضا کوهستانی در سال ۸۸ دیدم. بعد از این نمایش در دفترچه ام نوشتم که او بازیگر درخشانی است. واقعیت این است که همه بچهها و به خصوص خانم کردا برای نقششان زحمت زیادی کشیدند. خانم کردا در زمان اجرا از من به نقش نزدیکتر بودند و همیشه با خودشان پیشنهادی میآوردند. بسیار علاقمندم باز با ایشان همکاری داشته باشم. چون دیگر خیالم از بابت درآوردن آن نقش راحت خواهد شد.
*یعنی اولین انتخاب شما خانم کردا بود؟
محسن عبدالوهاب: من برای تهیه این فیلم، ابتدا سراغ آقای احمدی آمدم زیرا با هم قبلاً همکاری داشتیم و میدانستم کار کردن با او برایم راحت است. ایشان در آن زمان مشغول تهیه فیلم دیگری بودند و گفتند یک سال گرفتار هستند. پس از آن سراغ تهیه کنندههای دیگری رفتم. معمولاً تهیه کنندهها در مورد بازیگران نقش اصلی و گروه تولید نظر و شرط دارند. بنابراین درست است که بسیار علاقمند بودم با خانم کردا کار کنم ولی اگر بجای آقای احمدی با تهیه کننده دیگری کار را شروع میکردیم در آن صورت ممکن بود بازیگر دیگری نقش " پری" را داشته باشند. ما یک ایدهآلهایی داریم اما باید ببینیم شرایط به وجود آمدنش هست یا نه.
الهام کردا: این شانس من بود که درنهایت آقای عبدالوهاب و آقای احمدی با هم کار کردند. چون ممکن بود یک تهیه کننده دیگر به دلیل اینکه من بازیگر معروفی نیستم نخواهد با من کار کند. یک تهیه کننده فرهنگی مثل آقای احمدی که میتوانی با او صحبت و مشورت کنی کم داریم. ما در خیلی از فیلمها از تهیه کننده را نمیبینیم و نمیتوان با آنها دیالوگ برقرار کرد. این برای من اتفاق مهمی بود و فکر میکنم که تهیه کننده یکی از اعضای کار است که در جهت ارتقا پروژه فعالیت میکند.
محمد احمدی: من قبل از اینکه تهیه کننده شوم، فیلمساز بودم و خودم را تهیهکننده صرف نمیدانم. وقتی کاری را شروع میکنم به نظر کارگردان احترام میگذارم. خودم را جای او میگذارم و شرایطش را درک میکنم. من به سینما آمدم که فیلمساز شوم. یک روز به خودم آمدم و دیدم ۴۰ سالم است و هنوز فیلمی نساختهام. به همین دلیل فیلم «شاعر زبالهها» به نویسندگی آقای مخملباف را ساختم. پس از آن یکی از دوستانم از من خواست تا تهیهکننده کارش شود من هم برای آنکه ازین به بعد تهیه کارهای خودم را هم انجام دهم قبول کردم. پس از آن مجتبی میرطهماسب، آقای عبدالوهاب را به من معرفی کردند و فیلم «لطفاً مزاحم نشوید» را خواندم و آن را با هم ساختیم.
من خوشحال میشوم کارگردان بتواند کاری که انجام میدهد را دوست داشته باشد و او را مجبور به انجام کاری نمیکنم. سعی میکنم در هیچ چیزی دخالت نکنم و اگر پیشنهادی هم داشته باشم، چیزی را که به ذهنم میرسد را یک بار میگویم و بار دوم دیگر تکرار نمیکنم. او اگر دوست داشته باشد میتواند آن را بپذیرد. من به عنوان تهیه کننده فقط گروه تولید را خودم مشخص میکنم زیرا ارتباط مستقیمی با تهیه کننده دارد و من باید با آنها راحت باشم و کارشان را درست انجام دهند.
با همه این اوصاف من پشت همه کارهایم میایستم با اینکه هیچ کدامشان پرفروش نشدهاند. پول مهم است اما در اولویت اول من قرار ندارد. همه اینها را برای خودم اولویت بندی کرده ام. مثلاً داستان، موضوع و محتوا، پول و … چقدر اهمیت دارند. پول تا جایی برایم مهم است که بتوانم کارم را ادامه دهم. خیلیها پیشنهاد کردند که فیلم پرفروش کمدی بساز اما من نه آن را بلد هستم و نه دوست دارم که انجام دهم. کاری که ۱۵ میلیارد فروخته باشد اما در سلیقه من نباشد آرزویم نیست که تهیه کننده اش باشم ولی اگر یک فیلمی ۲۰۰ میلیون تومان فروخته باشد اما از نظر محتوایی خوب بوده، دلم خواسته تهیهکننده اش باشم. اقتصاد فیلم خیلی مهم است و باید بتواند پول فیلم را برگرداند تا من بتوانم کارم را ادامه دهم اما اولویت اولم نیست.
*اگر بخواهیم به بحث محتوایی این اثر بپردازیم میتوانیم بگوییم، فیلمنامه این اثر درباره سقط جنین و تلاشهای یک زن برای ممانعت از انجام این کار است. این موضوع یک مفهوم زنانه دارد اما شما به عنوان یک مرد آن را نوشته و ساخته اید. ایده اولیه این اثر همان مقاومت یک زن در موقعیتی که قرار گرفته، بود؟
محسن عبدالوهاب: راجع به سقط جنین فیلمهای زیادی ساخته شده است. من فکر میکنم طبقه متوسط ما در وضعیتی زندگی میکند که فردیت آدمها بسیار مهم است. در این طبقه، خانواده با آن تعریف سنتی که زن وظیفهاش فرزند آوری و نگهداری از بچه هاست دیگر جواب نمیدهد. زن و شوهر در جستجوی اهداف شأن در زندگی هستند و برخی مواقع این اهداف در مقابل هم قرار میگیرند و زندگیشان دچار تنش میشود.
در این فیلم نیز بحث فرزند دوم به میان میآید هم که هر کدام از زن و مرد نیز در مواجهه با این موقعیت تعریف متفاوتی برای خود دارند. ما در این فیلم در یک تقابل نگاه قرار میگیرم و این برای من یک مساله بود به همین دلیل به آن پرداختم.
*خانم کردا شما چگونه با این نقش ارتباط برقرار کردید؟
الهام کردا: چیزی که من از این فیلمنامه برداشت کردم این است که داستانکهای داخل این فیلم به ما نشان میدهد که این افراد آدمهایی هستند با ایدئولوژیهای خاص خودشان. آدمهای معمولی نیستند و میگویند اگر بچهای در زندگیشان بیاید چگونه باید از او مراقبت کند و مسائل اقتصادی و جهان بینی اش نسبت به جایی که در آن زندگی میکند را مدنظر قرار داده است. زن هم همینطور است، او دیدگاههایی دارد و هدفهایی دارد و برای خودش در حال پیشرفت است در عین حال، اینکه فرزندش چگونه درس بخواند، کجا زندگی کند و آدم خوبی باشد و پیشرفت کند برایش مهم است. در این فیلم تصمیمگیری مهمترین اتفاقی است که رخ میدهد. آدمها بابت تصمیماتی که میگیرند روی چیزهایی پا میگذارند. این فیلم نشان میدهد زنان در حال تصمیم گرفتن هستند. حتی اگر سنتیترین تصمیم را بگیرند اما انتخاب خودشان بوده. ما اکنون در جامعه زنانی را داریم که به خوبی در زندگیشان تصمیم میگیرند و کسی نمیتواند آنها را مجبور به انجام کاری کند.
محسن عبدالوهاب: اگر این زن تسلیم میشد قطعاً این زندگی ادامه پیدا نمیکرد و حالش تا ابد بد بود. تصمیم او ظاهراً بحرانی را پیش میآورد اما در نهایت خانواده را حفظ میکند. باید بگویم پایان فیلم، پایان زندگی این زوج نیست و بزودی فصلی دیگری از روابط آنها آغاز خواهد شد.
الهام کردا: ما در پایان درباره درختی که جوانه زده و سبز شده است صحبت میکنیم. این یعنی نشانههای خوبی در این تصمیم گیری وجود دارد. تصمیم گیری مبتنی بر احساسات است و لزوماً با منطق، فرد قدرتمند نیست.
*اینکه گفته شد شما هر بار پیشنهادهایی برای این شحضیت داشتید مبتنی بر همین عقاید شما و این کاراکتر بوده؟
الهام کردا: اینکه من هر بار پیشنهاداتی داشتم از داخل خود متن میآمد و به من میگفت که چگونه آن زن را طراحی کنم.
*آیا شما پیش از شروع این فیلم با چنین زنانی ارتباط گرفتید و صحبت کردید و چقدر با نحوه زندگی آنها آشنا هستید؟
الهام کردا: من کمتر، اما خود آقای عبدالوهاب راجع به این گونه زنها تحقیقات زیادی انجام داده بود و من در جریان همه آنها بودم و راجع به بچههایشان، زندگیشان و حرفهایشان اطلاع داشتم. به هر حال ما در اطرافمان هم کسانی را داریم که این تجربیات را داشتند.
*با توجه به موضوعی که برای ساخت این اثر انتخاب کردهاید و برنامههایی که از سویی قانونگذاران برای جامعه در نظر گرفته شده مشکلی برای ممیزی نداشتید؟
محمد احمدی: ممیزی زیادی نداشتیم ولی ایراداتی که به آن وارد شد به موضوعیت فیلم ضربه نزد.
الهام کردا: به هر حال مشکلات اجتماعی که به دلیل مستندسازی مرد مطرح میشود میتواند نکاتی باشد که ممکن بود به آن تذکراتی وارد شود.
*آقای عبدالوهاب تجربه مستندسازی برای شما چقدر برای انتخاب این سوژه بر روی شما تأثیر گذار بود؟
محسن عبدالوهاب: من همیشه هرکاری میخواهم انجام دهم برای آن پژوهش میکنم. سعی دارم تنها به ذهن خودم متکی نباشم. کار پژوهش برایم لذتبخش است زیرا کمک میکند فیلمنامه یک خطی خود را بپرورانم.
*انتخاب آقای هدایت هاشمی و الهام کردا که هر دو هم تئاتری هستند برای رسیدن به همین واقعیتها بوده؟
محسن عبدالوهاب: به قول هدایت هاشمی این فیلم به گونهای است که هر بازیگر باید بازی نکردن را بازی کند یعنی این قدر باید روان و راحت و طبیعی باشد که بیننده احساس کند یک زندگی واقعی را میبیند. برای همین بازیگران این فیلم در فضاهای فرضی و تقریباً به مدت یک ماه تمرین کردند. این از حوصله هر کسی بر نمیآید و باید بازیگر انگیزه و علاقهاش را داشته باشد. خانم کردا و آقای هدایت هاشمی هر دو بازیگرند و نقشهای بسیاری بازی کردند اما چون از تئاتر آمدهاند اهل تمرین هستند و این برای من بسیار اهمیت داشت.
*به مرور به این پایانبندی رسیدید یا از ابتدا مشخص بود که چگونه میخواهد این فیلمنامه تمام شود؟
محسن عبدالوهاب: ما مشکلی برای بخش پایانی فیلم داشتیم. یک شکل کلاسیک که مسئولین همان را دوست داشتند این بود که مرد به دنبال زن برود و همه چیز با یک پایان خوش تمام شود. اما پایان فیلم بر روی لبه باریکی است که هم امید دارد و هم یک پایان خوش سفارشی نیست. من در خاطرم است که ما یک پایان دیگری را هم برای روز مبادا فیلمبرداری کردیم. زیرا نگرانی بزرگی از ممیزی داشتیم.
*اکنون چه تعداد سینما در اختیار این فیلم است؟
محمد احمدی: ۴۵ سینما در تهران و اکثر شهرستانهای بزرگ داریم. سانسهای بدی هم نیستند. البته متوجه شدم که چند سینما تخلف کردند و باید آنها را گزارش کنم زیرا سانسهای موظف خود را نرفتند.
در کل دنیا ضریب اشغال سینما حدود ۱۵ درصد است اما اینجا در ایران به دلیل آنکه سالنهای ما کمتر است ۴۳ درصد است. به نظر من این یک نوع بیمعرفتی است زیرا با چهار فیلم سالنها نهایتاً پر میشود. بارها در پاریس دیدیم که بیشتر فیلمهای فرهنگی هنری اکران میشود در سالن ۲ یا ۳ نفر حضور داشتند و شاید تا شب ۲۰ نفر بیشتر به آن سالن سینمایی نرود. این اتفاق چند دلیل دارد یکی اینکه شاید در ایران عادت ندارند سالنهایشان خالی باشد. شاید علت دیگر هم قیمت بلیتها باشد که در آنجا هزینه سینما و میزان درآمد با هم میخواند اما اینجا اینطور نیست و برق، لامپ، ویدئو پروژکتور که هزینههای زیادی را در پی دارد نسبت به قیمت بلیت، خیلی گران است و از آنها هم حمایت نمیشود.
*این فیلم شامل درجه بندی سنی هم شده است؟
محمد احمدی: اکنون وزارت ارشاد به ما گفته است که این اثر مثبت ۹ سال است و ما به سینماتیکت مثبت ۱۲ سال گفتهایم اما در تبلیغات تلویزیون مثبت ۱۵ سال نوشته است.
در همه جای دنیا وقتی که میخواهی بلیت بخری به تو میگوید که این فیلم برای چه گروه سنی است پس از آن میتوانی با آگاهی بلیت تهیه کنی. متأسفانه اینجا همه چیز سلیقهای است و هر نهاد و سازمانی برای خودش تصمیمگیری میکند.
تلویزیون حمایت مناسبی از این فیلم کرد و تیزرهای خوبی به ما داد و زمانهای خوبی برای آن در نظر گرفت. تبلیغات برای فیلمهای سینمایی رایگان انجام میشود اما بر اساس قیمت آزاد تبلیغات به ما اعلام کردهاند ۵۴ میلیارد تومان هزینه تبلیغات شده است.
*میزان همراهی عوامل و بازیگران برای ساخت چنین فیلمهایی با توجه به میزان فروششان چگونه است؟
محمد احمدی: همیشه این بحث وجود داشت که بازیگران دستمزدهای بالایی میگیرند اما همهشان در مواجهه با قبول نقشهایی در فیلمهای فرهنگی اجتماعی این سطح از درک را داشتهاند که در چه فیلمی و با چه کسی کارشان را انجام میدهند. یک بار افشین هاشمی برای بازی در فیلمی از من پولی نگرفت و در جواب به من گفت که من پولم را از جای دیگری میگیرم و برای شما کار میکنم. این حرف برای من بسیار ارزشمند بود و از آنها تشکر میکنم. حامد بهداد، حمید فرخ نژاد و … این گونه برخورد میکردند. اگر فیلمی قرار است برای فروش ساخته شود و از این هنرپیشهها استفاده شود باید پولشان را داد زیرا به نام آنها میخواهیم فیلمی را بسازیم پس باید حقشان را بدهیم ولی وقتی یک فیلمی فرهنگی است، هنرمند این درک را دارد که از دستمزد واقعی خودشان پایینتر دریافت میکند بسیار ارزشمند است.
*به عنوان جمعبندی بحث، اگر بخواهید با توجه به شرایط فعلی که مردم کم به سینما میروند، شما چگونه مردم را برای تماشای فیلمتان دعوت میکنید؟
الهام کردا: در مورد خیلی از کارها شنیدهایم که بعد از آنکه روی پرده رفتهاند و یا حتی روی صحنه اجرا شدند، برخی میگویند حیف شد که نتوانستیم آن را ببینیم. در سینما همیشه ماندگاری وجود دارد ولی واقعاً فیلم «به دنیا آمدن» به خاطر آنکه فکر میکنم فیلم خوبی شده است حیف است اگر آن طور که باید دید نشود زیرا بابت آن زحمت زیادی کشیده شده و به شعور، فرهنگ مخاطب و تماشاگرش اهمیت داده و احترام گذاشته است. برای عوامل این فیلم هم مهم بوده که مخاطب چقدر بعدها میتوانند از آن استفاده کنند. به نظر میآید که این اثر از جمله فیلمهایی است که صبر مردم را زیاد خواهد کرد زیرا تماشاگران عجول شدهاند و یا باید خیلی با احساساتشان بازی کنند یا آنها را به شدت بخنداند که البته حق دارد زیرا سلیقه مردم به این سمت رفته است اما با این فیلم شاید به این سمت بروند که بخواهند یک تجربه جدیدی را به دست آورند. هر کسی این فیلم را دیده است از آن خوشش آمده اما نکته اینجاست که باید بیایند و آن را ببینند تا بتوانند چنین نظری بدهند.
محسن عبدالوهاب: در طول پژوهش متوجه شدم موضوعی که در فیلم مطرح میشود در اطرافم بسیار زیاد است. بنابراین به جوانان توصیه میکنند حتماً به دیدن این فیلم بروند. همچنین سفارش میکنم آن را در سینما ببیند چون به اجبار در خلوتی قرار میگیرند که فیلم امکان پیدا میکند تا شما را با زندگی خودتان روبرو کند.
محمد احمدی: در زمان جشنواره چهار سال گذشته فجر، وقتی از مسئولین سالنها میپرسیدم که میزان استقبال به چه شکل است، میگفتند که دو سوم سالن پر شده بود و تا انتها کسی از سالن خارج نشد. من این را به فال نیک گرفته و میتوانم بگویم اگر تماشاچی به سالن سینما برود حتماً آن را دوست خواهد داشت و شاید برای آن تبلیغ هم بکند.
انتهای پیام
ثبت نظر