هفدهمین نشست "بر خوان سعدی" به بررسی سبک زندگی این حکیم و شاعر پرآوازه اختصاص داشت و در آن تاکید شد که رابطه انسان با خدا مهمترین نوع ارتباط از دیدگاه سعدی است.
بر اساس خبر رسیده، مریم زیبایینژاد استاد دانشگاه و پژوهشگر عصر سهشنبه ۲۷ آذر در هفدهمین نشست از سلسله نشستهای سعدیشناسی که با عنوان «بر خوان سعدی» برگزار شد، گفت: سعدی سبک زندگی را براساس چهار رابطه تعریف میکند؛ رابطه انسان با خدا، رابطه انسان با خود، رابطه انسان با خلق و رابطه انسان با طبیعت.
او افزود: سبک زندگی شیوهای است ثابت که فرد اهداف خود را از آن طریق دنبال میکند و موقعیت خود را در جامعه برای دیگران بدان وسیله آشکار میکند؛ به بیان دیگر سبک زندگی مبین بخشی از فرهنگ است که با مبانی دیگر همچون هویت فردی و اجتماعی در تعامل است.
زیبایینژاد در ادامه با تبیین ویژگیهای یاریرسان سبک زندگی در کارکردهای فردی و اجتماعی افراد در سطوح مختلف جامعه همچون تفکر درباره چیستی زندگی، بازآموزی مفاهیم و مبانی هستی، اداره و کنترل شرایط زندگی و... به تبیین سبک زندگی در دیدگاه سعدی پرداخت و گفت: سعدی سبک زندگی را براساس چهار رابطه تعریف میکند؛ رابطه انسان با خدا، رابطه انسان با خود، رابطه انسان با خلق و رابطه انسان با طبیعت.
او رابطه انسان با خدا را مهمترین رابطه از دیدگاه سعدی برشمرد و شناخت خود را منوط به شناخت خود حقیقی و خود مجازی برشمرد و حاصل این ارتباط را احسان، ایثار، ادب و دوستی دانست.
زیبایینژاد ضمن پرداختن به برخی از حکایتها و شعرهای سعدی درباره موضوع «ارتباط با خود» گفت: ارتباط با خود در واقع بازگشت به خود حقیقی انسان است چنانکه سعدی میگوید: چه نیکوزده است این مثل برهمن/ بود حرمت هرکس از خویشتن؛ بنابر باور سعدی، دشواریهای زندگی منجر به درک و بینش غنیتری از هستی برای انسان میشود از این رو سعدی آشکارا ما را به توجه به نفس فرامیخواند و چنانکه میگوید: تن آدمی شریف است به جان آدمیت/ نه همین لباس زیباست نشان آدمیت؛ قناعتپیشگی، رعایت تعادل، اخلاص در عمل و غنیمت شمردن دم از نمادهای این امر است.
این پژوهشگر در ادامه افزود: ارتباط با زیردستان، شیوه نصیحتگویی، تناسب همنشین، ارتباط با خانواده، چگونگی تربیت فرزندان، شیوه رویارویی با دوستان و دشمنان از نمودهای آشکار ارتباط با خلق است که سعدی بدان پرداخته است.
زیبایینژاد همچنین درباره ارتباط با طبیعت به دلباختگی سعدی به عناصر گوناگون در طبیعت و احترام به آنان اشاره کرد و گفت که سعدی منظور خویش را در جای جای آثارش با یادکرد طبیعت به خوانندگان تفهیم کرده است. چنانکه میسراید: کوه و دریا و درختان همه در تسبیحند/ نه همه مستمعی فهم کند این اسرار/ خبرت هست که مرغان سحر میگویند/ آخر ای خفته، سر از خواب جهالت بردار!
انتهای پیام
ثبت نظر